افزایش تنش در منطقه توسط رژیم صهیونیستی به نفع ایران
محمدصالح قربانی
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در شامگاه ۱۰ مهر ۱۴۰۳ در پاسخ به ترور فرماندهان محور مقاومت از جمله شهید «اسماعیل هنیه» در خاک ایران، شهید «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان و شهید «عباس نیلفروشان» معاون عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، طی عملیات «وعده صادق ۲» پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را مورد هدف موشکهای بالستیک قرار دادند، تا به دنیا اثبات کنند که بازدارندگی امنیتی و عزت ملی جمهوری اسلامی ایران، خط قرمز کشورمان در تقابل با دشمنان است.[1]
پاسخ نظامی ایران حرکتی هوشمندانه، محدود و دقیق با اهداف سیاسی بود. این پاسخ پس از لبریز شدن صبر استراتژیک ایران در پی حملات به حزبالله و جنوب لبنان صورت گرفت. ایران با هدف کاهش فشار نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بر جنوب لبنان و حمایت از مقاومت، پایگاهها و فرودگاههای نظامی اسرائیل را هدف قرار داد. با توجه به اینکه مقاومت سامانه پدافندی مؤثری برای ایجاد بازدارندگی در برابر حملات رژیم صهیونیستی در اختیار ندارد، این اقدام توازن قوای نظامی را اندکی بهبود بخشید.
از سوی دیگر، این پاسخ به تقویت رزمندگان مقاومت یاری میرساند و تأثیرات روانی و وضعیت ناامیدی ناشی از موفقیتهای صهیونیستها در نفوذ، ترور و تجاوز به شهرها را کاهش میدهد. همچنین، این اقدام باعث از بین رفتن حس اعتماد و آرامشی میشود که نتانیاهو و اعضای دولتش سعی کردند پس از 7 اکتبر در محافل سیاسی و عمومی ترویج نمایند.
علاوه بر این، هدف قرار ندادن مناطق مسکونی و غیر نظامیان خود بهعنوان پیامی به جامعه جهانی، ایالات متحده و سرزمین اشغالی تلقی میشود که نشان میدهد ایران هنوز تمایلی به گسترش دامنه جنگ ندارد. این موضوع به ایالاتمتحده و غرب این امکان را میدهد که فشار لازم را بر نتانیاهو برای کاهش تنش وارد کنند. [2]
حملات موشکی ایران علیه رژیم صهیونیستی در واقع نوعی پاسخ به تهدیدات جدید منطقهای و بینالمللی بود. پاسخهای موشکی برقآسای ایران به مناطق صهیونیستنشین که در تقابل با سیاستهای تروریستی رژیم صهیونیستی انجام شد، میزان توانمندی و قدرت موشکی کشور را با شکستن حریم هوایی و نفوذ در سپر دفاعی گنبد آهنین به نمایش گذاشت.
ایران همواره تلاش می کند تا برای حفظ امنیت خود و تقویت بازدارندگی در رسیدن به نقطه کانونی قدرت، به طور مرتب قدرت تخریبی و برد و سرعت و دقت سلاح های خود را افزایش دهد، نکتهای که حتی کارشناسان غربی نیز در بررسی راهبرد موشکی ایران به آن اذعان دارند اینست که آنان بر اساس نظریه نوواقعگرایی تقویت بازدارندگی، به منظور رسیدن به قدرت توازن تهدید را عاملی بسیار مهم در راهبرد موشکی ایران قلمداد میکنند.[3]
در همین راستا، «ویلیام آلبرک»، مدیر سابق برنامه کنترل سلاح ناتو در خصوص حمله موشکی ایران به اسرائیل می گوید: تواناییهای موشکی ایران خیلی خوب درجه بندی میشود، بیایید این واقعیت را نادیده نگیریم که ایران از نظر فنی کشور بسیار پیشرفتهای است. ایران توانایی موشکی خود را به ابزاری فوق العاده مفید برای سیاست و اقتصاد تبدیل کرده است. حمله موشکی ایران به اسرائیل، معادلات و چهره خاورمیانه را تغییر داد.[4]
جنایات وحشیانه صهیونیست ها، افکار عمومی دنیا به ویژه مردم کشورهای عربی و غرب آسیا را از صهیونیست ها متنفر کرده است. حمایت های ایران از حماس، حزب الله لبنان، انصارالله یمن و مقاومت اسلامی عراق، که باعث ارتقا جایگاه جمهوری اسلامی ایران در نزد مردم منطقه شده بود، با عملیات وعده صادق 2 به اوج خود رسیده است.
استفاده از پرچم ایران در تجمعات مردمی این کشورها و همچنان واکنشهای مثبتی که کاربران فضای مجازی این کشورها در مورد ایران به اشتراک می گذارند، نشان دهنده محبوبیت و افزایش بیش از پیش نفوذ و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در میان مردم منطقه است.
اینک در معادلات قدرت منطقهای، نقش و جایگاه منطقهای ایران بسیار مهم ارزیابی می شود و جایگاه ایران، نباید به سادگی توسط سایر بازیگران منطقهای علیالخصوص رژیم صهیونیستی دست کم گرفته شود.
تنشهای فزاینده ای که رژیم صهیونیستی ایجاد کرده، باعث ارزیابی مجدد اوضاع منطقه توسط کشورهای منطقه و جهان با در نظر گرفتن پاسخ ایران خواهد شد و پیامدهایی نظیر جنگ تمام عیار یا صلح مشروط را به همراه خواهد داشت. همچنین، این تحولات موجب کاهش تنشهای اجتماعی در داخل ایران پس از اهانت ناشی از ترور شهیدان هنیه و نصرالله خواهد شد و اعتماد به رئیسجمهور جدید ایران را تقویت کرده و رژیم صهیونیستی و ایالات متحده را به بازگشت به قوانین قبلی تعامل وادار میسازد.
الرأي
إرسال تعليق لهذا المقال