جنگ اسرائیل در لبنان که به بهانهي تامین امنیت شکل گرفته است، زمینهساز درگیری گستردهای بین نیروهای حزب الله لبنان و ارتش رژیم اسرائیل شده است. این جنگ روز به روز در حال ورود به مرحلههای جدید و در حال گسترش است و رژیم صهیونیستی به دنبال افزایش تلفات در غیر نظامیان برای افزایش فشار افکار عمومی به حزب الله برای پذیرش طرح آتش بس مورد انتظار اسرائیل است.
غرب علیه لبنان
لبنان در حالی که درگیریهای داخلی گستردهای برای تشکیل دولت دارد، درگیر یک جنگ بزرگ شده است. جنگی که مردم این کشور را در مضیقههای فراوانی قرار داده است. غرب همواره تلاش کرده است که خود را حامی لبنان نشان دهد و به دنبال این بوده است که بتواند لبنان را از شرایط بحرانی خارج کند. اما واقعیت این است که غرب بیش از آنکه به دنبال تامین منافع مردم لبنان باشد، در فکر افزایش نفوذ خود در لبنان بوده است.
غرب با محوریت ایالات متحده در تلاش است که بتواند زمینههای نفوذ خود را در منطقه بیشتر کند و اکنون لبنان این شرایط را برای آنها دارد. در واقع لبنان کشوری ورشکسته است که در یک بن بست سیاسی قرار دارد و اکنون نیز یکی از مهمترین بازیگران سیاسی آن یعنی حزب الله دچار آسیبهای جدی شده است و هم زمان نیز درگیر یک نبرد گسترده با رژیم اسرائیل است. این برای غرب فرصتی بزرگ است تا بتواند بدون اصلی ترین مخالف خود یعنی جریان حزب الله، به چیدمان سیاسی مدنظر خود برسد. واقعیت اما این است که این اتفاق بیش از آنکه به نفع لبنان باشد بی شک به ضرر این کشور خواهد بود، زیرا غرب در مقاطع مختلف نشان داده است که تنها منافع خودش اولویت دارد و بقیه موضوعات چندان جایگاهی ندارد، مانند آنچه که در غزه گذشت و غرب چشمانش را بر نسل کشی و استفاده از غذا به عنوان سلاح بسته است.
بنابراین غرب بیشتر از آنکه نگران فروپاشی لبنان باشد، به دنبال تقویت جایگاه خود و متحد اصلیاش یعنی رژیم اسرائیل است. آنها برای دستیابی به این موضوع از هیچ کاری کوتاهی نکرده اند.
از جمله اقداماتی که اکنون سرویس های اطلاعاتی غربی با محوریت آلمان و آمریکا در حال انجام آن هستند، فعال کردن گسل های قومیتی و مذهبی در لبنان است، جایی که میتواند لبنان را به یک جنگ داخلی تمام عیار بکشاند و بی شک اثرات آن برای دههها بر سر این کشور باقی خواهد ماند، البته اگر کشوری به نام لبنان در آن روزها وجود داشته باشد. در واقع این دست اقدامات در راستای طرح خاورمیانه ي نوین غرب است که به دنبال تغییرات گسترده در ژيوپلتیک منطقه غرب آسیا است تا بتواند توازن ساختارها و قدرت را به نفع غرب ایجاد کند. موضوعی که به نظر اینبار با رویکردی متفاوت از سالهای اول قرن جدید پیگیری میشود و میتواند عواقب سنگینی نیز برای همهی مردم منطقه داشته باشد.
در واقع اگر لبنان کارت بازی حزب الله مسلح را در مقابل اسرائیل از دست بدهد، به احتمال زیاد با چالشهای زیادی در آینده روبه رو خواهد شد و بازندهی بزرگ دولت و ملت لبنان از همهي فرقهها و مذاهب خواهند بود.
محور مقاومت مانع میشود؟
در این بین به نظر میرسد که محور مقاومت نقش مهمی در جلوگیری از این برنامهي غرب دارد. مقاومت باید ضمن در نظر گرفتن اقتضائات لبنانی برای حزب الله به دنبال آگاه بخشی مردم لبنان باشد و این موضوع را به خوبی به آنان اطلاع رسانی کند که غرب بیش از آنکه به دنبال حمایت از مردم لبنان باشد، به فکر منافع و متحدین خود است.
جنگ حزب الله با اسرائیل اکنون بیش از پیش مهم شده است و با توجه به اینکه اسرائیل این جنگ را یک جنگ وجودی و برای بقا تعریف کرده است، شرایط جنگی بسیار پیچیده است. این پیچیدگی به این معنی است که باید محاسبات محور مقاومت باز تعریف شود و آنها به دنبال افزایش ضربات کارساز به رژیم اسرائیل باشند. در واقع محور مقاومت باید افزایش کنترل شدهی سطح تنش را با محوریت آسیب به منافع اقتصادی دشمن مد نظر قرار دهد و همانطور که اسرائیل به دنبال افزایش فشار از سوی غیر نظامیان برای کنترل و تسلیم حزب الله است، همین راهبرد میتواند علیه خود آنها استفاده شود.
بنابراین محور مقاومت باید برای جلوگیری از زنجیرهي واکنشها و همینطور پیش از آنکه ظرفیتهای پاسخ دهی آنها به دلایلی مانند حملات هدفمند اسرائیل کاهش پیدا کند، پاسخی محکم و خارج از پیشبینیها و برآیندهای نهادهای تصمیم گیر غربی انجام دهد. این اقدام در واقع در راستای کاهش سطح تنش و افزایش بازدارندگی است که اگر محور مقاومت بتواند از آن استفاده کند، معادلات منطقه تغییر خواهد کرد. در کنار آن پیروزی مقاومت میتواند به نفع مردم لبنان نیز تمام شود و از یک جنگ داخلی و چالشهای فردای بدون حزب الله مسلح رهایی یابند.
الرأي
إرسال تعليق لهذا المقال