منطقه اخیرا شاهد اتفاقات ضد و نقیض عجیب و غریبی است که جزئینگری در تعامل با این رخدادها میتواند تحلیلگران را در تحلیل اوضاع کنونی و پیش بینی دورنمای تحولات منطقهای به اشتباه اندازد. از یک طرف، روابط اسرائیل با دول عربی متحد آمریکا در منطقه به ویژه در خلیج فارس از عادیسازی فراتر رفته و تکاپوی فشرده و دیدارهای علنی و محرمانه در سطوح مختلف برای تشکیل ائتلافی امنیتی در منطقه با محوریت اسرائیل و در مواجهه با ایران و محور تحت رهبری آن در حال انجام است و از طرف دیگر، بنا به اخباری، تلاشهایی در تضاد محتوایی با تحرکات پیشگفته برای بهبود روابط ایران با برخی اعضای کلیدی (مصر و اردن) همان ائتلاف احتمالی شروع شده است. با مداقهای میتوان دریافت که تحقق مقصود این دو تکاپو جمع بین نقیضین است و از این رو، باید دید واقعا در منطقه چه خبر است و به کدام سو میرود؟ آیا شاهد آشتی ایران با مصر، اردن و همچنین عربستان خواهیم بود؟
در خصوص ایران و عربستان که بیش از ۱۶ ماه است که دو طرف با میانجیگری بغداد به موازات مذاکرات هستهای در گفتگوی مستقیم هستند و با وجود خوشبینیها که اخیرا هم دز آن بالا رفته، اما هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است و اخیرا تلاشهای عراق و شخص مصطفی کاظمی برای آغاز دور ششم مذاکرات و ارتقای آن به سطح دیپلماتیک بالا گرفته است. حال باید دید که با وجود به بن بست رسیدن مذاکرات هستهای و احتمال تنشیتر شدن نزاع میان ایران و غرب، آیا شاهد از سرگیری روابط دیپلماتیک تهران و ریاض خواهیم بود یا خیر؟
اما در حالی که هنوز سرنوشت این گفتگوها روشن نیست، فواد حسین وزیر خارجه دولت موقت عراق اخیرا از میانجیگری کشورش میان ایران با مصر و اردن نیز خبر داد و به موازات آن برخی منابع خبری نیز از گفتگوی مستقیم مقامات ایرانی و مصری در عمان گفتند. مجموع این اتفاقات، روابط مصر و ایران را بار دیگر در کانون اهتمام رسانهها و ناظران سیاسی قرار داده است و طی چند روز گذشته مدام در این باره مورد پرسش قرار گرفتهام. برخی معتقدند که پس از گفتگوهای ایران و عربستان و “پیشرفت” آن، مصر و اردن نیز برای این که از قافله عقب نمانند، عراق و عمان را واسطه کرده تا روابط خود را با ایران بهبود بخشند. اما این نگاه به شدت قشری و سطحی است. واقعیت این است که ایران و مصر در طول بیش از چهار دهه گذشته با وجود نداشتن روابط دیپلماتیک، اما فضای حاکم بین دو طرف به مراتب بهتر از روابط برقرار ایران و عربستان در این چند دهه تا قبل از قطع شدن روابط در سال ۲۰۱۶ و بعد از آن بوده است. دو کشور ایران و مصر با وجود این که هر دو بازیگرانی بزرگ و مهم در منطقه هستند و هر کدام سیاست منطقهای خاص خود را دارند؛ اما به دلایل عدیدهای چون منافعی مشترک همچون در سوریه، روابط میان آنها چندان تنشی و نزاعی نبوده است. با این حال، دو طرف تاکنون با وجود تلاشهای ایران در دو دهه اخیر برای آشتی، به دو علت هنوز نتوانستهاند روابط خود را احیا کنند؛ دخالت و ممانعت دو متغیر اسرائیلی و عربی (عربستان و امارات). عربستان در وهله نخست و بعدا امارات به دلایلی پیدا و پنهان همواره مخالف بهبود روابط مصر و ایران بوده و اسرائیل نیز چه به شکل مستقیم چه غیر مستقیم از طریق آمریکا همواره مانع بهبود روابط مصر و ایران بوده است. حالا نیز که بحث روابط مصر و ایران دوباره مطرح شده و برخی منابع از دیدارهایی میان مقامات دو طرف در منطقه و عراق از میزبانی گفتگوهایی فیمابین سخن میگویند، پرسش این است آیا روابط ایران با مصر و همچنین اردن بهبود خواهد یافت؟ واقعیت این است که نگارنده دیتای اختصاصی درباره صحت و سقم این دیدارها و مسائل مطرح شده در آنها ندارد؛ اما تردید دارم که همه آنچه طی این روزها منابع مختلف گفتهاند صحت داشته باشد. خوانش بنده این است که فعلا تحول مهمی در روابط مصر و ایران رخ نخواهد داد؛ حتی اگر روابط دیپلماتیک ایران و عربستان از سرگرفته شود و این متغیر تاثیری در تغییر موضع ریاض و ابوظبی در قبال روابط تهران و قاهره نخواهد داشت. اما اگر روابط سیاسی ایران و عربستان از سرگرفته شود، احتمالا روابط ایران و اردن نیز به سطح سفیر ارتقا یابد. ولی در مورد مصر، معتقدم که هنوز موانع خارجی بهبودی روابطش با ایران پابرجاست و این موانع در نتیجه کاهش بیسابقه نقش و تاثیرگذاری منطقهای مصر و همچنین نفوذ بیشتر اسرائیل، عربستان و امارات در ارکان قدرت حاکمه مصر و جهتدهی به سیاستهای منطقهای آن تقویت هم شده است. از این رو، این گفتگوها و دیدارها در صورت صحت نیز بعید است نتیجهای داشته باشد و احتمالا این اتفاقات به ظاهر امیدوار کننده پوششی است برای تحولات عمیق و زیرپوستی در منطقه در جهت همافزایی و همگرایی بیشتر جبهه مخالف ایران با محوریت اسرائیل.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب