ترکیه در کجای میدان رقابت های قرن ۲۱ ایستاده و چه رویه ای را در بازی سیاست پیش گرفته که با وجود همه چانه زنی هایی که می کند؛ هرگز شریکی راهبردی برای دیگر کشورها تلقی نمی شود.
جمله «ما تنها کسانی هستیم که تصمیم میگیریم چه سامانه پدافندی برای کشورمان بخریم»؛ عین آن چیزی است که «رجب طیب اردوغان» به روزنامه «نیویورک تایمز» گفت و با عنوان «دفاع تمام قد اردوغان از حق ترکیه برای دفاع از خود» تبلیغات رسانهای خوبی را برای رئیس جمهور ۶۷ ساله این کشور رقم زد.
مصاحبه او با نیویورک تایمز درست در همان روز ۲۹ سپتامبر (۷ مهر) منتشر شد که قرار بود در سوچی با «ولادیمیر پوتین» همتای روس دیدار کند –نشستی سه ساعته پشت درهای بسته که آنچه از آن به بیرون درز کرد؛ جز حدیث صلح و صفا میان سران دو کشوری که از سوریه گرفته تا لیبی، قره باغ، دریای سیاه و اوکراین با هم اختلاف منافع دارند؛ نبود.
آیا این اردوغانی که یک روز بعد از دیدار با پوتین، برای «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا شاخ و شانه کشید و گفت «می خواهیم اس ۴۰۰ بخریم؛ پول فسخ معامله خرید جنگنده اف ۳۵ را پس بده»؛ همان اردوغانی است که یک هفته قبل از سفر به روسیه، در جریان هفتاد و ششمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، حق حاکمیت مسکو را بر شبه جزیره کریمه زیر سوال برد و از بابت مواضع ضد روسی اش، کاخ کرملین را به ابراز تأسف واداشت؟
چه میشود که اردوغان در چشم بر هم زدنی، نقاب دوست و دشمن را با یکدیگر جابجا میکند و در عین هم قدمی با ناتو، هم نشین مردی میشود که حضور اعضای پیمان آتلانتیک شمالی را در مجاورت قلمرو خود –روسیه- بر نمی تابد؟
عجیب آنکه در این میان، مسکو، واشنگتن، ناتو و حتی اتحادیه اروپا به رغم این رنگ عوض کردنهای مداوم اردوغان، از اتحاد شکننده با ترکیه چشم پوشی نمیکنند و دائم مثل چینی بند زده به فکر جُستن راهی برای پیوند دادن نخ رابطه هستند.
ترکیه در کجای میدان رقابتهای قرن ۲۱ ایستاده و چه رویهای را در بازی سیاست پیش گرفته که با وجود همه دلخوریهایی که رقم میزند؛ بازهم- اگرچه به اجبار- فرصت چانه زنی و حتی جِر زنی در بازی را به آن میدهند.
ناگفتهها شفافتر از گفتهها
دیدار اردوغان و پوتین و دقت در دستاوردهایی که عامدانه رسانهای شد؛ بهانهای است برای سرک کشیدن به واقعیتهایی که در پشت پرده تعامل رئیس جمهور ترکیه نه تنها با روسیه، بلکه با آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه از جمله ایران و جمهوری آذربایجان وجود دارد.
موضوع این دیدار تجارت بود و البته حل و فصل اختلافها درباره مسائلی از قبیل سوریه و لیبی. اما آنچه بعد از نشست، علنی شد احتمال فروش اس -۴۰۰ های بیشتر به ترکیه و افزایش همکاریهای نظامی دو کشور در حوزه ساخت هواپیما، موتور هواپیما و زیردریایی بود حال آنکه قرار شد روسیه دو راکتور هستهای دیگر هم برای ترکیه بسازد.
از بیانیههای رسمی کاخ کرملین چیزی دستگیرمان نشد اما ظاهراً طرفین موفق به حل اختلافاتشان در باب سوریه نشدند. این را میتوان از ادعای «ابراهیم کالین» سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه دریافت که گفت: «اگر روسیه و آمریکا حق ورود به سوریه را دارند؛ پس ترکیه نیز چنین حقی را برای خود قائل می شود».
با این حال، پوتین و اردوغان با این دیدار مانع از آن شدند که اختلاف از آنچه اکنون هست؛ عمیقتر شود چراکه به قول «دیمیتری پسکوف» سخنگوی کاخ کرملین، «در این دیدار، ضرورت اجرای توافقات قبلی روسیه و ترکیه برای بیرون راندن عناصر تروریستی از ادلب سوریه مورد بحث و تاکید مقامات دو کشور قرار گرفت».
در واقع، این دیدار فرصتی بود برای موازنه قدرت میان ترکیه-روسیه از یک جهت، روسیه-آمریکا از جهت دیگر و البته ترکیه-آمریکا از جهت سوم.
موازنه قدرت / این بازی برنده ندارد
شخص پوتین تلاش کرد تا در رابطه با اردوغان، میان تهدیدهایی که او برای روسیه به وجود میآورد و فرصتهایی که از شکاف موجود میان او با اروپا و آمریکا پیش آمده، موازنهای ایجاد کند.
اردوغان در سوریه، لیبی، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و اوکراین درست مقابل پوتین ایستاده حال آنکه همزمان از باب مسئله مدیترانه شرقی با اتحادیه اروپا درگیر تنش است و از بابت خرید اس -۴۰۰، با ناتو و در رأس آن، آمریکا درگیریهایی دارد. پس، هرچه شکاف میان اردوغان با ناتو و اتحادیه اروپا عمیقتر شود؛ برای پر کرد خلاء موجود، بیشتر به روسیه متمایل میشود و پوتین به همان اندازه کمتر به مصالحه با او در عرصههایی چون سوریه و لیبی نیازمند خواهد بود حال آنکه این راه حلی مقطعی برای رهایی از دردسرهایی است که ترکیه برای روسیه ایجاد میکند.
در واقع، وقتی «ابراهیم کالین» سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه در مصاحبه با «اشپیگل» میگوید «آنکارا بدون قید و شرط به ناتو متعهد است»؛ هم به روسیه یادآوری میکند که اگر موازنه به هم بخورد به سمت مخالف حرکت میکنیم و هم به غرب هشدار میدهد که اگر باج ندهی، به سمت روسیه عقب گرد خواهیم کرد.
از سوی دیگر، ترکیه میخواهد با خرید تسلیحات بیشتر از روسیه، دلخوری به وجود آمده از رابطه گرم آنکارا-کی یف را برای روسها التیام دهد. این برای روسیه هم خوب است چون وابستگی تسلیحاتی و از آن بیشتر اقتصادی آنکارا به مسکو، میتواند خطر ترکیه در جبهههایی چون دریای سیاه و قفقاز جنوبی را کم رنگ تر کند. به این ترتیب، این نوع موازنه قدرت که روسیه با ترکیه در پیش گرفته، یادآور مثل معروف «دشمن را به خودت نزدیک تر نگه دار» است. مبادلات اقتصادی میان این دو کشور در ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۱، بیش از ۵۰ درصد رشد داشته است.
تا اینجا، به موازنه قدرت روسیه-ترکیه و همچنین روسیه-آمریکا اشاره کردیم. اما، در جبهه سوم یعنی ترکیه-آمریکا وضع به چه صورت است؟ «وندی شرمن» معاون وزارت خارجه آمریکا و «باب منندز» رئیس کمیته روابط خارجی سنا، ترکیه را با قانون تحریمی «کاتسا» تهدید کردهاند که در نهایت میتواند شامل اعمال محدودیت برای برخی مقامات و مسئولان دولت آنکارا و یا اعمال کنترل در صادرات برخی تجهیزات نظامی خاص باشد.
اما تحریمهایی از این دست، تنها گزینه آمریکا خواهند بود چراکه اعمال فشار بیشتر، منجر به نزدیکی هرچه بیشتر ترکیه به روسیه و حتی سایر کشورهای منطقه برحسب منافع مقطعی میشود که برای آنکارا به همراه خواهند داشت.
با مرور گفتهها و از آن بیشتر، ناگفتههای دیدار پوتین-اردوغان، اکنون میتوانیم درک کنیم که چرا به رغم دلخوریهایی که هر کشوری به فراخور حال خود از ترکیه دارد، همچنان به تعامل با آن ادامه میدهد. در این میان، ممکن است بعضیها گمان کنند که اردوغان با ایجاد ائتلافهایی که منافعش را تأمین میکند بازی بُرد-بُردی را در پیش گرفته اما واقعیت این است که او تصمیماتش را بسته به شرایط موجود و در راستای براورده کردن خواستههای کوتاه مدت اتخاذ میکند و به همین دلیل، هرگز برای هیچیک از رؤسای جمهوری که با او همنشینی میکنند؛ حکم شریک راهبردی بلند مدت را ندارد. نوسان مکرر اردوغان از چارچوبی به چارچوب دیگر، تغییر دائم نقابی که به چهره دارد و رفتار او که مانند مایعی سیال، تنها به فکر پُر کردن ظرف شرایط موجود است؛ موجب میشود تا دیگران اگرچه او را «دشمن» نمیدانند؛ اما «دوست» هم نپندارند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب