از زمان شروع جنگ در اوکراین، اروپا به صورت پلکانی واردات گاز از روسیه را محدود کرد و این کار را در راستای تنبیه روسیه عنوان کرد. در واقع اروپا به دنبال افزایش فشار بر اقتصاد روسیه بود تا این کشور را از عواقب درگیری در اوکراین آگاه کند، اما اروپا خود نیز آسیبهای زیادی از این تحریم های گسترده دید.
پایان راه روسیه و اروپا؟
کشورهای اروپایی وابستگی زیادی به گاز ارزان قیمت روسیه داشتند و این موضوع برای اقتصاد آنها بسیار ارزشمند بود. اروپا علی رغم تحریمهای گستردهی روسیه، همچنان از این کشور گاز وارد میکند و البته میزان واردات بسیار کاهش یافته است و کشورهای اسلواکی و اتریش و مجارستان همچنان بخشی از نیازهای خود را از طریق روسیه برطرف میکنند. این تامین از طریق خاک اوکراین انجام میشود. اوکراین و روسیه در سال۲۰۱۹ یک قرارداد همکاری۵ ساله امضا کردند که به روسیه اجازهی صادرات گاز از ایستگاههای اوکراین را میداد. این قرارداد در امسال به پایان میرسد و طرف اوکراینی تمایلی به تمدید آن ندارد[1]. هم چنین اروپا بعد از انفجار در خط نورد استریم نیز دیگر تمایلی به تامین گاز از طریق روسیه نشان نداد .بنابراین روسیه جایگزینی که دارد ترک استریم است که از زیر دریای سیاه عبور میکند، تا بتواند همچنان به اروپا گاز صادر کند، اما این اشتیاق دیگر در طرف اروپایی هم چندان وجود ندارد و آنها مراحل قطع وابستگی به روسیه را طی کردهاند. اما کشورهای اروپای شرقی همچنان نیازمند گاز ارزان روسیه هستند و شاید بتوانند اوکراین را قانع به تمدید قرارداد انتقال گاز کنند. در غیر اینصورت به نظر میرسد که راه مستقیم روسیه و اروپا به پایان خود خواهد رسید.
برنده کیست؟
درک این که جنگ روسیه و اوکراین فقط یک درگیری نظامی نیست امر مهمی است که به ما در تحلیل وقایع رخداده در این مدت کمک میکند. روسیه در یک جنگ انرژی بزرگتر با رقیب سنتی خود آمریکا هم بوده است. جایی که آمریکا میزان استخراج گاز مایع خود را افزایش داده بود اما بازاری برای فروش نداشت. بنابراین ایالات متحده توانست با ترغیب اروپا به تحریم انرژی روسیه به چند هدف مد نظر خود برسد. بیشک در کنار تضعیف روسیه هدف آمریکا فروش گاز مایع به اروپا بود، موضوعی که در آن به نظر موفق هم شد. اما در کنار این مسئله اروپا توانست یکی از بزرگترین شرکتهای نفت و گاز جهان یعنی گاز پروم را نیز با چالش روبه رو کند، در واقع گاز پروم در سال۲۰۲۳ برای اولین بار در ۲۰ سال گذشته ضررمالی و زیان انباشته داشت که برای این شرکت یک زنگ خطر جدی بود[2].
هم چنین اروپا با تحریم روسیه اکنون دسترسی ارزانتری به انرژی این کشور به ویژه نفت دارد. روسیه برای فروش نفت خود و دور زدن تحریمها باید تخفیفهای فروش فراوانی را اعمال کند و این یک فرصت مناسب برای کشورهای اروپایی است تا بتوانند به نفت ارزان روسیه دسترسی داشته باشند.
در واقع اروپا به دنبال افزایش هزینههای واردات گاز مایع از ایالات متحده است که برای آنها به نسبت روسیه بسیار گرانتر تمام میشود و از آنجا که اروپاییها همواره در تلاش برای کاهش هزینهها هستند، بنابراین تهیه نفت روسیه با تخفیف یک اتفاق ارزشمند برای آنها است[3].
در مقابل روسیه به دنبال بازارهای جدید درآمدی است و توانست خود را با شرایط تحریم وفق دهد. این کشور اکنون یکی از مهمترین تامین کنندگان انرژی برای چین است و همینطور به دنبال بازار هند هم است که بتواند به عنوان مهمترین شریک انرژی این کشور شناخته شود. اگر روسیه بتواند بازار جایگزین را به خوبی پیدا کند و تولید و فروش خود را به دوران پیش از جنگ اوکراین برساند، بی شک اثرگذاری تحریم اروپا از بین میرود و روسیه احتمالا دیگر نفت ارزان قیمت در اختیار اروپا قرار نخواهد داد. این اتفاق به معنای کاهش تامین کنندهگان انرژی اروپا است و کشورهای قاره سبز باید به فکر این مسئله باشند که وابستگی بیش از حد آنها به گاز وارداتی از ایالات متحده میتواند برای آیندهی اتحادیهی اروپا دردسر ساز شود. هرچند اروپا از کشورهای دیگری مانند قطر نیز واردات انرژی دارد اما آمریکا مهمترین و بزرگترین شریک آنها است. بنابراین اینطور به نظر میرسد که اروپا در کوتاه مدت توانسته است برندهی جنگ انرژی در مقابل روسیه باشد، اما در بلند مدت این اتفاق بسیار دور از ذهن است زیرا اروپا هم به خوبی میداند، اقتصاد آن یارای هزینههای بالای تولید و انرژی را در بلند مدت ندارد و ممکن است از رقابت در عرصهی جهانی بسیار عقب بماند. باید دید که راهبرد اروپا در آینده تغییر می کند یا همچنان در زمین ایالات متحده و احتمالا چین بازی خواهند کرد و خودشان به دست خودشان شکست را رقم میزنند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب