اروپا و اندیشه نفوذ در آسیای مرکزی 56

اروپا و اندیشه نفوذ در آسیای مرکزی

پس از آغاز مناقشات اوکراین و کاهش توجهات روسیه به منطقه آسیای مرکزی و درپی آن کاهش حضور روس‌ها در وقایع و رویدادهای منطقه‌ای شاهد تمایل روزافزون اروپائیان برای حضور پررنگ‌تر و ایفای نقش جایگزین در این منطقه بکر و حاصلخیز و مملو از منابع طبیعی خدادادی هستیم. شاید از همین روی بود که در ماه‌های گذشته، شاهد رفت‌وآمدهای پرتعداد مقامات و سران کشورهای غربی به این منطقه پهناور، ازجمله سفر جوزف بورل دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا به کشورهای قزاقستان و ازبکستان به‌منظور دیدار با وزرای خارجه آسیای‌مرکزی و نیز شرکت در اجلاسی باهدف تقویت روابط بین اروپا و آسیای‌مرکزی بودیم.در همان مقطع رسانه خبری و تحلیلی اویل پرایس دراین‌باره نوشته بود: جوزف بورل از این سفر و رویداد برای برقراری روابط نزدیک‌تر بین اروپا با متحدان سنتی روسیه استفاده کرده و برای کاهش وابستگی آن‌ها به روسیه خواهد کوشید.[1]

درست پس‌ازاین تلاش‌ها بود که خبر رسید، کمیسیون اروپا قراردادی با قزاقستان امضا کرده تا از این کشور پهناور برای تأمین هیدروژن و فلزات خاکی کمیاب استفاده کند. درپی این توافق، ریاست کمیسیون اروپا قزاقستان را «شریک حیاتی» اتحادیه اروپا توصیف کرده بود.[2]

در کنار تمامی تلاش‌های اروپا برای جلب‌توجه کشورهای آسیای‌مرکزی و نفوذ در این حوزه، اتحادیه اروپا پروژه جدیدی با عنوان «پیوندهای انرژی پایدار در آسیای مرکزی» راه‌اندازی کرده و در ظاهر برای آن هدفی منطقه‌ای با سرواژه حمایت از محیط‌زیست و ترویج انرژی‌های تجدیدپذیر تعریف‌شده بود.[3]

در معرفی این برنامه آمده است: این پروژه باهدف تقویت سیاست‌های ملی برای گذار به سیستم انرژی پایدار، افزایش سرمایه‌گذاری و آگاهی بیشتر درزمینه انرژی‌های تجدیدپذیر و بهره‌وری انرژی در منطقه ارائه‌شده است.[4]

اما با نگاهی گذرا به اهداف چنین پروژه‌هایی و سابقه عملکردی اروپائیان و غربی‌ها در کشورهای دیگر در پروژه‌های مشابه، به‌راحتی می‌توان پی برد این دست اقدامات برای اروپائیان چیزی جز دروازه ورود و نفوذ بلندمدت به کشورها و مناطق مدنظر خود برای توسعه اهداف یک‌جانبه و عموماً استعماری آنها نبوده است.در اینجا با نگاهی دقیق‌تر به روند تحولات بین‌المللی می‌توان به نیاز حیاتی کشورهای اروپائی به انرژی و تأمین امنیت خطوط انتقال آن پی برد.

شاید همین موضوع مهم‌ترین انگیزه و دلیل جلب‌توجه اتحادیه اروپا به آسیای‌مرکزی باشد. چراکه عملکرد روسیه در استفاده از انرژی به عنوان یک اهرم فشار در روابط خود با اروپا سبب شده است تا اروپا به سمت متنوع‌سازی مجاری تأمین و انتقال انرژی از حوزه‌های کمتر استفاده شده‌ای چون منابع متنوع در آسیای‌مرکزی روی آورد. اما درکنار موضوع تأمین انرژی و انتقال آن به عنوان موتور محرک اروپائیان جهت توجه بیشتر به آسیای‌مرکزی می‌توان از تأثیر رقابت‌های ژئوپلتیکی میان قدرت‌های بزرگ نیز یاد کرد. درست همانجائیکه بسیاری از کشورهای نظام سلطه با استفاده از بهانه‌هائی چون پیگیری سیاست‌های حقوق بشری یا برقراری دموکراسی و کمک به رشد آموزش‌وپرورش سعی در پیشبرد اهداف ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خود داشته و ضمن گستراندن چتر حمایت‌های ظاهری خود بر کشورهای کوچکتر یا ضعیف‌تر، سعی بر ستاندن حداکثری منافع داشته و با یارگیری بیشتر در تلاش برای تحت فشار قراردادن رقبا هستند.

شاید از همین‌روی بوده است که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مدعی توجه و نگرانی غرب نسبت به امنیت آسیا و افغانستان شده بود. درحالی که تعداد قابل‌توجهی از اعضای این اتحادیه در قالب نیروهای ناتو با دستور آمریکا سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کردند و وضعیت بی ثبات و ناآرام امروز افغانستان و بخشی از کشورهای اطراف آن، حاصل ۲۰ سال سیاست‌های غلط غربی‌ها و آمریکا و اشغالگری نظامی آنهاست. جائیکه با هدف حمایت از آن و سردادن شعارهایی آرمانی-درست همانند آنچه امروز در آسیای‌مرکزی می‌بینیم- وارد شدند و ویرانه‌ای را تحویل مردم آن داده و تا توانستند از منابع آن استفاده نمودند و درنهایت صورتحسابی بلند تحویل جهانیان شد.

خاطرنشان می‌سازد، اکنون دیگر تعریف جغرافیایی و سنتی از آسیای مرکزی به عنوان گروهی متشکل از پنج کشور چنانکه باید، مفهوم و اهمیت این حوزه پهناور را منتقل نمی‌کند. بلکه به باور کارشناسان بسیاری، می‌توان این حوزه را شبکه‌ای متصل به هم، در بخشی از منطقه انرژی‌گاه جهان نامید که از یک سو با چین دارای قرابت و نزدیکی بوده و از سوی دیگر دارای موقعیتی ممتاز در همسایگی قدرت‌های جهان امروز چون روسیه و ایران می‌باشد که نه تنها می‌تواند شمال‌شرق چین و استان سین‌کیانگ آن را از طرق مختلف به اروپا متصل سازد بلکه با منابع غنی و متنوع طبیعی نقش یک منجی را برای اروپا در نجات از فشارهای روسیه و کشورهای صاحب انرژی بازی کند.شاید از همین روی بوده است که اروپائیان خیلی زود و پس از پایان اولین همایش مشترک خود به دنبال برگزاری هرچه سریع‌تر دومین همایش اقتصادی آسیای‌مرکزی و اتحادیه اروپا در ماه مه میلادی، به میزبانی آلماتی در قزاقستان هستند تا پیشنهادات اغواکننده خود را جهت جلب‌توجه این کشورها و درنتیجه تقویت نفوذ خود در این حوزه را ارائه دهند.


[1] https://oilprice.com/Geopolitics/International/Europe-Moves-To-Capitalize-On-Russias-Waning-Influence-In-Central-Asia.html



[2] https://irna.ir/xjL4nM



[3] https://www.timesca.com/index.php/news/25495-european-union-launches-project-to-boost-sustainable-energy-in-central-asia



[4] https://www.eeas.europa.eu/delegations/kazakhstan/european-union%E2%80%99s-new-project-boost-sustainable-energy-central-asia_en?s=222


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب