استخوان‌های لای زخم ترکیه- سعودی‌ می‌مانند 10

استخوان‌های لای زخم ترکیه- سعودی‌ می‌مانند

 سفر چند روز قبل محمد بن‌سلمان به ترکیه و دیدارش با رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور، چرخش قابل توجهی در روابط دو کشور بود که با قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار مشهور در کنسولگری سعودی در استانبول رو به خصومت و دشمنی گذاشته بود. حالا، دستگاه قضایی اردوغان از ۲۶ مقصر و عامل آن قتل فجیع رفع اتهام می‌کند تا معلوم شود پرونده قتل خاشقجی در دست اردوغان فقط ابزار سیاسی برای مطامع شخصی‌اش بود که البته برآورده نشد و در نهایت آن را کنار گذاشت. از سوی دیگر، شیخ تمیم بن حمد آل‌ثانی، امیر قطر نیز به قاهره رفت تا در کاخ الاتحادیه مورد استقبال رسمی ژنرال عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، قرار بگیرد.
آیا می‌توان گفت که این سفر‌ها و دیدار‌ها به این معنا است که دشمنی‌های دیروز مبدل به دوستی شده است؟ در نگاه اول چنین به نظر می‌رسد. کسانی که در این چند سال گذشته موضع خصمانه‌ای علیه یکدیگر داشتند، آن موضع و لفاظی‌های تند و آتشین را کنار گذاشته و به جای آن از شروع دوره‌ای تازه از روابط متقابل می‌گویند. گفته می‌شود سیاست‌های امریکا نسبت به خاورمیانه و چرخش آن به سمت به اصطلاح «رقابت با قدرت‌های بزرگ» به خصوص چین و روسیه، عامل اصلی این تغییر روابط از دشمنی به دوستی بوده است. به عبارت دیگر، چرخش استراتژیک در رویکرد امریکا ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقه را چنان تغییر داده که ترکیه و قطر از یک سو و عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر از سوی دیگر، چنین تشخیص داده‌اند که خود را با این تغییر وضعیت وفق دهند و از هزینه‌های ناشی از خصومت‌ورزی بین خود بکاهند. شکی نیست که این جهت‌گیری تأثیر مستقیمی بر تقابل دو جریان اخوانی-سلفی می‌گذارد که از سوی این کشور‌ها تقویت و پیگیری می‌شد، چنان که ترکیه عملاً فعالیت اخوانی‌ها را در خاک خود محدود کرده، اما مسئله این است که تأثیر این موضوع تا آن حد است که این تقابل به طور کلی پاک شود.
پاک شدن کامل تقابل اخوانی-سلفی در روابط این کشور‌ها می‌تواند نشانی از این باشد که دشمنی‌های دیروز واقعاً توانسته به دوستی امروز مبدل شود، اما با این حال، شک و تردید‌هایی هنوز وجود دارد. هرچند گفته می‌شود دولت اردوغان عملاً فعالیت اخوان‌المسلمین را در خاک خود متوقف کرده، چنان که مانع از پخش برنامه‌های شبکه تلویزیونی مکملین، وابسته به اخوان‌المسلمین، شد، اما به نظر می‌رسد که روابط حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه با شبکه اخوانی و همچنین، حمایت طولانی‌مدت قطر از این شبکه آن قدر برای ترکیه و قطر در سیاست‌های منطقه‌ای این دو استراتژیک است که قطع کامل حمایت این دو از جریان اخوان‌المسلمین بعید به نظر می‌رسد. از سوی دیگر، جریان سلفی نیز در طرف مقابل و به خصوص در خاندان آل‌سعود چنان ریشه‌دار است که نمایش‌های به اصطلاح تجدد‌طلبانه محمد بن سلمان نمی‌تواند ریشه‌های سلفی را حتی در خاندان خوش بخشکاند، چه رسد در کل جامعه عربستان یا دیگر کشور‌های حامی این جریان. بنابراین، اصل تقابل و ابزار‌های آن بین محور ترکیه- قطر با سعودی- امارات- مصر چیزی نیست که با چند سفر و دیدار و در آغوش کشیدن‌ها از بین برود و باید صبر کرد و دید این دوستی تازه چگونه محک خواهد خورد تا معلوم شود واقعاً تحول اساسی از دشمنی به دوستی بین این کشور‌ها به وجود آمده است. یکی از این محک‌ها بی‌شک تغییر ریاست جمهوری در امریکا است، به گونه‌ای که بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید می‌تواند دوباره انگیزه‌های خصومت‌ورزی سابق را زنده کند. جنگ اوکراین و پیامد‌های آن نیز می‌تواند محک دیگری در این دوستی جدید یا بازگشت به دشمنی و خصومت‌ورزی سابق باشد، چنان که همین حالا هم ترکیه از پروژه انتقال گاز رژیم اسرائیل به اتحادیه اروپا کنار گذاشته شده است. به این ترتیب، دوستی‌های بین ترکیه و سعودی از یک سو و قطر و مصر از سوی دیگر را در حال حاضر بیشتر باید به عنوان دوره گذاری ارزیابی کرد که تغییر شرایط می‌تواند روی آن تأثیر بگذارد، به نحوی که یا باعث تقویت آن شود یا دوباره خصومت‌ورزی‌های گذشته را احیا کند.

https://iuvmpress.news/fa/?p=57091

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب