استراتژی جدید چندملیتی حائل اسرائیل 426

استراتژی جدید چندملیتی حائل اسرائیل


برای دهه‌ها، هدف استراتژیک اسرائیل در جنوب لبنان ثابت مانده است: ایجاد یک کمربند حفاظتی (نظامی، سیاسی یا نیابتی) میان شهرک‌های شمالی‌اش و مقاومت مسلح در آن سوی مرز.

آنچه در طول زمان تغییر کرده، روش بوده است.

امروز، پس از ماه‌ها تنش فزاینده و مانورهای دیپلماتیک، به نظر می‌رسد اسرائیل در حال ترویج نسخهٔ جدیدی از یک فرمول قدیمی است؛ فرمولی که یادآور سال‌های اشغالگری‌اش است اما این بار زیر پرچم بین‌المللی بسته‌بندی شده.


نقشهٔ تاریخی: اسرائیل در گذشته چگونه عمل می‌کرد

در طول اشغال جنوب لبنان از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰، اسرائیل به شدت به ساختاری مهندسی‌شده تکیه داشت که به او اجازه می‌داد کنترل را حفظ کند بدون آنکه هزینهٔ کامل رویارویی روزمره را بپردازد.

نام آن ساختار «ارتش لبنان جنوبی» (SLA) بود؛ شبه‌نظامیانی که توسط اسرائیل مسلح، تأمین مالی و هدایت می‌شدند.

مأموریت ارتش لبنان جنوبی روشن بود:- کنترل منطقهٔ میان رود لیتانی و مرز اشغالی و عملاً ادارهٔ آن به نیابت از اسرائیل- ایفای نقش حائل میان سربازان اسرائیلی و مقاومت لبنانی

- تحمل تلفات و هزینه‌های سیاسی تا اسرائیل از واکنش داخلی ناشی از کشته‌شدن سربازانش در امان بماند


به بیان دیگر، اسرائیل خطرناک‌ترین وظایف خود را به یک نیروی نیابتی لبنانی واگذار کرده بود. وقتی مقاومت در سال ۲۰۰۰ این حائل را از هم پاشید، کل معماری اشغالگری اسرائیل نیز فرو ریخت.


امروز اسرائیل به دنبال جانشینی برای آن است و ظاهراً روزنه‌ای پیدا کرده.

بیانیهٔ لبنانی که دری را گشود

وقتی اخیراً رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر لبنان اعلام کردند: «لبنان از هر کشوری که مایل باشد پس از تکمیل عقب‌نشینی، نیروی خود یا بخشی از آن را در جنوب نگه دارد تا به ارتش لبنان لبنان کمک کند، استقبال می‌کند»؛

این نوع عبارت‌گذاری فضای سیاسی را برای ماندن نیروهای خارجی جدید در خاک لبنان باز می‌کند، آن هم در لحظه‌ای که جامعهٔ بین‌المللی همین حالا هم از محدودیت‌های مأموریت فعلی یونیفل (UNIFIL) کلافه است.

این بیانیه ناخواسته به اسرائیل بهانهٔ حقوقی و سیاسی می‌دهد تا استقرار نیروهای بین‌المللی قاطع‌تر در جنوب لبنان (به‌ویژه نیروهای آمریکایی و فرانسوی) را با اختیارات گسترده‌تر، مأموریت‌های تندتر و محدودیت‌های بسیار کمتر ترویج کند.


چنین زبانی صرفاً «کمک» دعوت نمی‌کند؛ لبنان را در مسیر خطرناکی قرار می‌دهد که در آن امنیت حساس‌ترین منطقهٔ کشور را نه نهادهای لبنانی، بلکه ارتش‌های خارجی تعیین کنند.


این بیانیه لبنان را در معرض همان خطراتی قرار می‌دهد که دهه‌ها برای فرار از آن‌ها جنگیده: بین‌المللی‌سازی، وابستگی و فرسایش تدریجی حاکمیت.

در واقع، درِ نسخهٔ جدیدی از ارتش لبنان جنوبی را باز می‌کند؛ با این تفاوت که این بار نه یک نیروی نیابتی لبنانی در خدمت منافع اسرائیل، بلکه یک نیروی بین‌المللی مستقر در خاک لبنان با مأموریت عمل در جایی که دولت لبنان نمی‌تواند یا نمی‌خواهد.


هدف اسرائیل: یک نیروی چندملیتی جدید زیر فصل هفتم منشور ملل متحد

آنچه اسرائیل اکنون می‌خواهد یک نیروی نظامی چندملیتی است که زیر فصل هفتم عمل کند و از این رو اختیار قانونی استفاده از زور در داخل خاک لبنان را داشته باشد. در این مدل، نیروی جدید قادر خواهد بود:- در شهرها و جستجوی خانه‌ها در روستاها و شهرهای لبنان یورش ببرد با زور خلع سلاح را اجرا کند یک منطقهٔ حائل دوفاکتو جدا از دولت لبنان ایجاد کند مستقیماً با مقاومت درگیر شود و اسرائیل را از خط اول رویارویی محافظت کند


این برای اسرائیل چیزی بسیار باارزش به ارمغان می‌آورد: پوشش سیاسی. هر درگیری با چنین نیروهایی دیگر به‌عنوان جنگ محلی با دشمنان اسرائیل، بلکه به‌عنوان رویارویی با کشورهایی که آن سربازان را فرستاده‌اند، قاب‌بندی خواهد شد.


حضور نیروهای خارجی در جنوب لبنان حاکمیت را فرسوده، منطقه را بین‌المللی می‌کند و غیرنظامیان لبنانی را زیر سلطهٔ نیروهایی قرار می‌دهد که برنامه‌هایشان در پایتخت‌های خارجی و نه در بیروت شکل می‌گیرد.

استراتژی اسرائیل نسخهٔ بازیافت‌شدهٔ مدل قدیمی ارتش لبنان جنوبی است، این بار چندملیتی، که خطر را جذب می‌کند، سپر می‌شود و لبنان را در برابر کنترل خارجی آسیب‌پذیر می‌گذارد، مگر آنکه لبنان به‌طور فعال در برابر آن مقاومت کند.


ابراهیم ماجد

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب