680
صحنه اصلی تقابل مستقیم تل آویو و انکارا در سوریه، حالا ظاهرا از «جنگ نیابتی» به «رویارویی بالقوه مستقیم» تبدیل شده است. ترکیه شمال سوریه را کنترل میکند و قصد استقرار سامانههای اس-۴۰۰ و پهپادها را در پایگاههایی مانند تی-۴ و حما را دارد، در نقطهی مقابل، رژیم اسراییل ابایی از هدف قرار دادن مستقیم اهداف ترکیهای در خاک سوریه نداشته است.
در سالهای اخیر، روابط میان رژیم صهیونیستی و ترکیه، دستکم در ظاهر، به پایینترین سطح خود رسیده است. این تنشها که ریشه در اختلافات ژئوپلیتیک، حمایت ترکیه از حماس و انتقادهای شدید آنکارا از عملیات اسرائیل در غزه دارد، حالا به عرصههای جدیدی مانند سوریه، قبرس و یونان کشیده شده است. سقوط دولت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، سوریه را به صحنه اصلی تقابل نیابتی تبدیل کرده، در حالی که رقابت بر سر منابع گاز مدیترانه شرقی و مرزهای دریایی، قبرس و یونان را به متحدین کلیدی اسرائیل بدل کرده است.
زمینهی تاریخی تنشها
روابط اسرائیل و ترکیه در دهه ۱۹۹۰ میلادی به اوج رسید؛ ترکیه اولین کشور مسلمان بود که رژیم صهیونی را به رسمیت شناخت و همکاریهای نظامی-اطلاعاتی گستردهای بین آن دو برقرار شد. اما از سال ۲۰۱۰، با حادثه ماوی مرمره (کشتی کمک به غزه) و حمایت اردوغان از فلسطینیها، روابط رو به وخامت گذاشت.
جنگ غزه در ۲۰۲۳-۲۰۲۴ این شکاف را عمیقتر کرد: ترکیه تجارت با اسرائیل را تعلیق کرد و اردوغان نتانیاهو را «بزرگترین تهدید خاورمیانه» خواند.
سقوط دولت بشار اسد در سوریه، یک نقطه عطف بود. ترکیه که از شورشیان مسلح سوری که عمدتا تروریستهای تکفیری بودند، حمایت میکرد، حالا نفوذ گستردهای در شمال سوریه دارد و با دولت جدید دمشق (تحت رهبری جولانی) پیمان دفاعی امضا کرده است.
رژیم صهیونی اما از این وضعیت راضی نیست. تلآویو سوریه را کشوری «فدرال با خودمختاریهای مختلف» میخواهد تا با تضعیف، و دقیقتر خنثیسازی، دولت مرکزی از تهدیدات جلوگیری کند. از زمان سقوط دولت اسد، رژیم با هدف نابودی زیرساختهای قدرت، صدها حمله هوایی به پایگاهها و تاسیسات سوریه انجام داده است.
محور سوریه
صحنه اصلی تقابل مستقیم تل آویو و انکارا در سوریه، حالا ظاهرا از «جنگ نیابتی» به «رویارویی بالقوه مستقیم» تبدیل شده است. ترکیه شمال سوریه را کنترل میکند و قصد استقرار سامانههای اس-۴۰۰ و پهپادها را در پایگاههایی مانند تی-۴ و حما را دارد.
اسرائیل این اهداف را بمباران کرده و هشدار داده که «هر نیروی خارجی تهدیدکننده، هدف قرار میگیرد».
آنکارا اسرائیل را متهم به «اشغالگری» در بلندیهای جولان و جنوب سوریه میکند و میگوید حملات اسرائیل زیرساختهای سوریه را نابود کرده تا دولت جدید(که ماهیتا وابسته به ترکیه است) را تضعیف کند. این «احتیاط» و حتی «انفعال» عملی آنکارا در برابر تجاوزگری رژیم در سوریه، توجه بیشتر تحلیلگران را جلب کرد و بسیاری بر این مساله تصریح کردهاند که اردوغان جدای از لفاظیهای بعضا تند، حقیقتا تمایلی به تقابل با رژیم صهیونی ندارد. این تحلیلگران بر روابط عمیق امنیتی چنددههای میان ترکیه و اسراییل به عنوان دلیل لفاظیهای عمدتا بیپشتوانه اردوغان تاکید دارند.
با این وجود، وزیر خارجه ترکیه، هاکان فیدان، در 29 فروردین امسال تأکید کرد که مذاکرات فنی برای جلوگیری از درگیری آغاز شده، اما اسرائیل «بیثباتی ایجاد میکند».
دیدگاه اسرائیل
تلآویو ترکیه را به «حمایت از تروریستها» (مانند حماس و گروههای سوری) متهم میکند و میگوید پایگاههای ترکیهای تهدیدی برای امنیت اسرائیل هستند. نتانیاهو سوریه را «حیاط خلوت سابق ایران» میداند و حالا ترکیه را جایگزین آن میبیند.
تحلیلگرانی مانند جم گوردنیز(دریادار بازنشسته ترکیه) هشدار میدهند که اولین درگیری بین ترکیه و رژیم در آسمان و زمین سوریه رخ خواهد داد.
با این حال، مذاکرات محرمانه از آوریل ۲۰۲۵ برای «مکانیسم کاهش تنش» آغاز شده و هر دو طرف میگویند جنگ نمیخواهند.
محور مدیترانه شرقی: گاز، مرزها و اتحادها
رقابت بر سر گاز مدیترانه شرقی (حدود ۱۲۲ تریلیون فوت مکعب) از ۲۰۱۰ شدت گرفت. کشف میدانهای لِویاتان (اسرائیل)، آفرودیت (قبرس) و زهر (مصر) منجر به تشکیل «مجمع گاز مدیترانه شرقی» (EMGF) در ۲۰۱۹ شد که اسرائیل، قبرس، یونان، مصر و ایتالیا عضو آن هستند. ترکیه از این اتحاد خارج ماند.
پروژه EastMed: خط لوله ۱۹۰۰ کیلومتری از اسرائیل به اروپا از طریق قبرس و یونان، ترکیه را دور میزند. هزینه ۶ میلیارد دلاری آن، ترکیه را خشمگین کرده که میگوید EEZهای ادعاییاش نقض میشود.
نقش قبرس
اسرائیل قبرس را «حیفای جدید» مینامد؛ هزاران اسرائیلی ملک خریدهاند و سامانههای باراک MX و گنبد آهنین در جنوب قبرس مستقر شده است.
ترکیه شمال قبرس را تصرف کرده و پهپادهای مسلح و موشکهای ATMACA مستقر کرده که بردشان به میدانهای گاز اسرائیل میرسد.
نقش یونان
به نظر می رسد که برگزاری رزمایشهای مشترک یونان با رژیم صهیونی و قبرس (مانند رزمایش سال ۲۰۲۱) و خرید سامانههای اسرائیلی مانند اسپایدر، حسی از محاصره به ترکیه می دهد. مضافا این که، آتن برنامه «سپر آشیل» خود را با ادغام گنبد آهنین راهاندازی کرده است.
در مقابل، ترکیه با لیبی توافق دریایی امضا کرده تا EastMed را مسدود کند، اما یونان و قبرس آن را غیرقانونی میدانند. در این میان، اسرائیل، یونان و قبرس هم رزمایشهای دریایی مشترک برگزار میکنند تا ترکیه را مهار کنند.
در اثنای همین شاخ و شانهکشیهای نظامی، ترکیه موشک تایفون بلاک 4(با بردی تا اسرائیل) و بمب «غضب» را رونمایی کرده است. علاوه بر این، ترکیه اخیرا به سرعت به سمت توسعه صنایع هستهای خود سوق یافته است.
بنابراین باید گفت، تنش اسرائیل-ترکیه با محوریت(به ترتیب اهمیت) سوریه، یونان و قبرس، ترکیبی از رقابت انرژی، امنیت مرزی و ایدئولوژی است. سقوط دولت بشار اسد، فرصت نفوذ بینظیری را در اختیار ترکیه گذاشت، اما رژیم صهیونی با تلاش برای شکلدهی اتحاد یونانی-قبرسی خود و حملات پیشگیرانه پاسخ داد. حل این بحران نیازمند دیپلماسی چندجانبه است: حل مسالهی قبرس، خط لوله مشترک گاز و مکانیسم کاهش تنش در سوریه. بدون آن، به صورت بالقوه مدیترانه شرقی می تواند به نقطهی تنش جدید، چیزی چون یک «دریای چین جنوبی جدید» تبدیل شود – پر از ناوهای جنگی و ادعاهای متقابل که ظرفیت مهیایی برای تنشزایی دارند. منابع رسانهای عربی مانند الجزیره بر «اشغالگری رژیم» تأکید دارند، در حالی که غربیها (مانند رویترز و بی بی سی) بر «جاهطلبیهای ترکیه» تمرکز میکنند.
آینده(از لحاظ تقابل یا تنشزدایی) بستگی به اراده نتانیاهو و اردوغان دارد، اما منافع اقتصادی (گاز) میتواند پلی برای مصالحه باشد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب