دور ششم مذاکرات هنوز شروع نشده است. در روزهای اخیر، در پی گزارش جدید مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای حکام درباره برنامه هستهای ایران، بحث و جدالی چند سویه میان ایران از یک طرف و آمریکا، اروپا و خود آژانس از سوی دیگر درگرفت و هنوز هم ادامه دارد. رافائل گروسی، ایران را متهم به عدم همکاری و پاسخگویی به سوالات آژانس درباره چند سایت مظنون به انجام فعالیت هستهای کرده و گفته است که ایران در سطحی، اورانیوم را غنیسازی میکند که کشورهای دارای سلاح اتمی این کار را میکنند. وزیر خارجه آمریکا نیز گفته است که زمان گریز هستهای ایران کاهش یافته و حتی به چند هفته رسیده است. در آن سو نیز تروئیکای اروپایی بیانیه صادر کرده و خواهان بازگشت فوری ایران به تعهدات خود شدهاند. در بحبوحه این جدالها، نماینده روسیه نیز تاکید کرده است که اوضاع کنونی موجب نگرانی جدی است و دلیل آن را توقف اجرای برجام به دنبال خروج آمریکا از آن دانسته است.
در چنین وضعیتی، ناگهان دولت بایدن طی ساعات گذشته دست به دو اقدام در قبال ایران زد که قابل تامل و بررسی و پرسش برانگیز است. اقدام نخست خارج ساختن سه مدیر نفتی و دو شرکت از لیست تحریمهاست و اقدام دوم اعمال تحریمها علیه ۷ نفر، ۴ شرکت و یک کشتی به اتهام ارتباط با نیروی قدس سپاه و جنبش انصار الله یمن است. البته در میان تحریم شدگان جدید افراد یا شرکتهای ایرانی نیستند.
وزارت خارجه آمریکا در توجیه خارج ساختن آن چند نفر و شرکت از لیست تحریمها، دلیل آن را به تغییر رفتار و وضعیت آنها اعلام کرده است. توجیه درستی به نظر میرسد، اولا آن سه مقام نفتی ایران که از لیست تحریم خارج شدهاند، از مقامات سابق هستند و دیگر پستی در این شرکتها ندارند. این سه نفر عبارتند از احمد قلعه بانی مدیر عامل سابق شرکت ملی نفت ایران، محمد معینی از مدیران سابق شرکت نفتیران (نیکو) (با تابعیت دوگانه) و فرزاد بازرگان، از مدیران سابق شرکت هنگکنگ اینترترید از شعبههای شرکت بازرگانی نفت ایران.
از این رو، عدم ادامه حضور این افراد در سمتهای خود و گویا نوعی کسب اطمینان از عدم وجود ارتباطی موثر، از نظر آمریکا تغییر وضعیت قلمداد شده و آنها را از لیست تحریم خارج ساخته است.
شرکت کشتی رانی سی چارمینگ (هنگ کنگ) و شرکت آوکسیینگ (شانگهای) دو شرکت خارج شده از لیست تحریم هستند که هر دو مستقر در چین بوده و به نظر میرسد آمریکا از تغییر رفتار آنها نسبت به دور زدن تحریمها اطمینان حاصل کرده و به همین دلیل تحریمها علیه آنها را لغو کرده است.
به هر حال، فعلا لغو این چند تحریم کوچکترین اثر عملی بر کاهش فشارهای اقتصادی بر ایران ندارد؛ اما شاید آثار روانی موقتی در جهت کاهش قیمت ارز طی فردا و روزهای پیشرو داشته باشد. بله! اگر فرضا در کنار خارج ساختن سه مقام سابق، یکی از شرکتهای تحت مسئولیت پیشین آنها هم از تحریم خارج شده بود، قضیه فرق میکرد و در آن هنگام میشد این لغو تحریم را دارای تبعاتی مهم در جهت کاهش فشارها دانست. اما چیز خاصی بر خارج ساختن سه مقام پیشین و دو شرکت خارجی مترتب نیست.
اما در عین حال و فارغ از دلایلی که وزارت خارجه آمریکا برای لغو تحریم این افراد و دو شرکت و وضع تحریمهای جدید بیان کرده است، خود این اقدامات در این بازه زمانی و در هنگامه مذاکرات وین و قبل از شروع دور ششم که بسیار حساس و مهم است، با این مذاکرات مرتبط است و به نظر میرسد سازگار با روندی است که آمریکا در مذاکرات وین در پیش گرفته است؛ چه رفع آن چند تحریم و چه وضع آن چند تحریم جدید.
از این جهت، رفع آن چند تحریم خود حامل پیام و سیگنالی از جانب آمریکا به ایران و شرکای برجام است؛ مبنی بر این که مشکلی با لغو تحریمهای بخشی ناسازگار با برجام ندارد. در جریان پنج دور مذاکره نیز آمریکا آمادگی خود را برای لغو این نوع تحریمها اعلام داشته و گویا خواسته است با رفتار خود مهر تاییدی بر آن بزند.
اما قرار دادن افراد و شرکتهای جدید در لیست تحریمها به اتهام ارتباط با نیروی قدس کاشف از دیگر پالس متفاوت آمریکاست که آن هم متناسب با رفتار این کشور در مذاکرات است. تاکید بر این مساله است که حاضر به لغو تحریم سپاه پاسداران نیست. در واقع همین مساله یکی از موانع مذاکرات کنونی در عدم رسیدن به توافق است. ایران بر لغو تحریم سپاه پافشار میکند و بقای آن را توجیهگر بازگشت تحریمهایی میداند که آمریکا ممکن است رفع کند؛ به بهانه ارتباط با سپاه و نیروی قدس، اما در آن سو، آمریکا همچنان مخالف برداشته شدن این تحریم است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب