پارلمان اروپا به بهانه مسمومیت دانشآموزان دختر در ایران، قطعنامه ای ضد ایرانی صادر کرده و درآن، از شورای حقوق بشر سازمان ملل خواسته است تا در باره آنچه«موج مسمومیت دختران در مدارس ایران» خوانده، تحقیقات مستقلی را صورت دهد. در این قطعنامه،پارلمان اروپا مدعی «تلاش برای ساکت کردن صدای زنان و دختران ایران» شده و از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواسته تا صدور روادید، امتیاز پناهندگی و کمکهای اضطراری به افرادی که مجبور به ترک ایران هستند را تسهیل کند.
نگاهی بر قطعنامه پارلمان اروپا
پارلمان اروپا در این قطعنامه ضدایرانی که با ۵۱۶ رأی موافق، ۱۴ رأی ممتنع و ۵ رأی مخالف به تصویب رسید، مدعی «تلاش برای ساکت کردن صدای زنان و دختران ایران» شده و از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواسته تا «صدور روادید، امتیاز پناهندگی و کمکهای اضطراری به افرادی که مجبور به ترک ایران هستند را تسهیل کند.»
این قطعنامه مداخلهجویانه و خصمانه در ادامه تلاشهای نافرجام پارلمان اروپا برای شعلهور نگه داشتن آتش اغتشاشات اخیر در ایران صادر شده است.مقامات ایران تاکنون چندین فرد را در رابطه با بدحالی تعدادی از دانشآموزان دختر بازداشت کردهاند.حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز درخصوص مسمومیت دانشآموزان فرمودند: مسئولین باید موضوع مسمومیت دانشآموزان را با جدیت دنبال کنند؛ این یک جنایت بزرگ و غیر قابل اغماض است. اگر مسمومیت دانشآموزان اثبات شود، باید عوامل این جنایت به اشد مجازات برسند. در مورد این افراد هیچ عفوی نخواهد بود.
رمزگشایی از صدور قطعنامه ضد ایرانی
تحلیل و بررسی ماهیت قطعنامه ضد ایرانی صادر شده توسط پارلمان اروپا چندان دشوار به نظر نمی رسد! از یک سو ، این قطعنامه خصمانه،نوعی تنفس مصنوعی به جریانات ضد انقلاب با هدف شعله ور ساختن دوباره اغتشاشات در ایران است. دستگاههای امنیتی اروپا،خصوصا دو کشور آلمان و فرانسه در محاسبات خود تصورپایان اغتشاشات خیابانی در ایران و مدیریت بحران توسط کشورمان رانمی کردند. در همین راستا، پروژه یکدست سازی جریانات ضد انقلاب و ضد ایرانی توسط آنها در خارج از مرزهای کشورمان کلید خورد تا به قول دستگاه های اطلاعاتی غرب، اغتشاشات داخلی در ایران با نوعی پیوست تبلیغاتی مستمر ویکدست در خارج از کشور توأمان شود.اما با فروکش کردن اغتشاشات و پرده برداری از چهره واقعی ضد انقلاب در جریانات اخیر، اکنون اروپائیان حتی قدرت تسلط حداقلی بر صحنه را از دست داده اند.درچنین شرایطی صدور قطعنامه هایی ازجمله تروریست خواندن سپاه پاسداران یا قطعنامه اخیر در خصوص مسمومیت دانش آموزان دختر ایرانی،بیش ازآنکه در زمره اقدامات هدفمند و برنامه ریزی شده اروپائیان قرار گیرد، واکنشی عصبی و احساسی نسبت به شکست پروژه آشوب در کشورمان محسوب می شود.
آنچه اروپائیان سانسور می کنند
نکته دیگر، به متن قطعنامه و موضوع آن باز می گردد. این قطعنامه درحالی صادر شده است که نظام جمهوری اسلامی ودستگاههای امنیتی کشور، نهایت عزم و تلاش خود را جهت بررسی حوادث اخیر در مدارس به کار گرفته اند. رهبرمعظم انقلاب اسلامی که عفو گسترده اخیر را در قبال فریب خوردگان اغتشاشات صورت داده اند در خصوص مسموم سازی دانش آموزان تأکید فرموده اند که بدون هیچ گونه اغماضی این پرونده رسیدگی شود وعوامل آن نیز به اشد مجازات محکوم شوند. دستگیری تعداد زیادی از عوامل قطعی و احتمالی این حوادث توسط دستگاههای انتظامی و امنیتی کشور نیز نشان از عزم جمهوری اسلامی ایران در مواجهه مؤثرو قاطعانه با این پرونده می باشد. در چنین شرایطی مانور سیاسی و تبلیغاتی اخیر پارلمان اروپا چه معنایی دارد؟ البته شاید دستگیری عده ای از سرپلها و افراد مؤثر در پرونده مسمومیت دانش آموزان و ترس اروپائیان از افشای ارتباطات احتمالی آنها با سرویس های امنیتی غرب، آنها را وادار به نوعی اقدام پیش دستانه ( در قالب صدور قطعنامه ای مضحکانه و غیرحقوقی در پارلمان اروپا) کرده باشد.
نکته آخر، به دیپلماسی فعال منطقه ای و بین المللی کشورمان باز می گردد. تبلور این دیپلماسی پویا بدون دخالت اروپائیان ، به وضوح نشان می دهد که بازیگران غربی از آنچه تحت عنوان «افول دیپلماسی اروپایی»درنظام بین الملل یاد می شود به شدت وحشتزده هستند.در جریان جنگ اوکراین یا عادی سازی روابط ایران و عربستان سعودی، اروپائیان نه تنها نقش پیش برنده ای در ایجاد ثبات و همبستگی میان بازیگران ایفا نکرده اند، بلکه به عاملی بازدارنده در ایجاد صلح و آرامش در جهان سیاست تبدیل شده اند.بخشی از این ماجرا ریشه در حضور سیاستمداران جنگ طلب و سطحی نگر در اتحادیه اروپا و بخشی دیگر، ناشی از عدم نقش آفرینی و کنارهگیری سیاستمداران کهنه کارو ژرف اندیش تر اروپایی از سطوح تصمیم سازی این مجموعه است. در هر حال، اروپائیان بار دیگر تقابل مطلق خود را با ملت ایران ، آن هم در بزنگاهی که دیپلماسی منطقه ای کشورمان با قدرت و سرعت درحال پیشرفت و ثمردهی می باشد، عیان ساخته اند. هزینه این بازی ضد ایرانی برای اروپائیان قطعا اندک و غیر قابل توجه نخواهد بود!
وضعیت آشفته اروپائیان آلمانیها و فرانسوی ها به عنوان دو رکن اصلی صدور قطعنامه ضد ایرانی اخیر، هر دووضعیت متزلزلی در اروپا دارند. امانوئل ماکرون، رئیسجمهور ناتوان فرانسه که به لطف ترس اکثر رأیدهندگان از مارین لوپن و جبههملی این کشور و آرای سلبی آنها توانست به کاخ الیزه راه یابد، اکنون باخیزش عمومی شهروندان علیه سیاستهای اقتصادی خود مواجه است.اتحادیههای کارگری، دانشجویان، معلمان و شاغلان حوزههای نفت و انرژی در فرانسه دست به اعتصاب زدهاند و در بیشاز یکصد مدرسه در پاریس، مارسی و دیگر شهرها نیز نیروهای پلیس با دانشآموزان درگیر شدهاند. اقبالعمومی شهروندان به ۲ جریان «راست افراطی» به رهبری لوپن و «چپ افراطی» به رهبری ژان ملانشون بهصورت تصاعدی درحال افزایش است. این مسئله مترادف با تعمیق نفرت عمومی از اتحادیه اروپا در فرانسه است؛ فاجعهای که در آینده میتواند خود را در قالب پدیدهای تحت عنوان «فرگزیت» یا خروج فرانسه از اتحادیه اروپا نشان دهد. اکنون ماکرون با لحنی آمیخته با تهدید و التماس از صاحبان شرکتهای بزرگ مانند توتال خواسته است تا اعتصاب خود را متوقف کنند و موقعیت سخت دولت وی را دریابند.درآن سوی پارهخطی که نماد قدرت اروپا محسوب میشود، ژرمنها نیز وضعیت متزلزلی دارند.
ائتلاف موسوم به چراغ راهنما، متشکل از حزب سوسیال دموکرات، دموکراتهای آزاد و حزب سبز به یکی از نمادهای «حکمرانی بد» در تاریخ آلمان تبدیل شدهاست. آخرین نظرسنجی روزنامه «بیلد» نشان میدهد میزان نارضایتی از دولت آلمان و صدراعظم جدید این کشور (اولاف شولتز) افزایش یافته و صرفا ۲۵درصد از عملکرد این دولت رضایت دارند. بهعبارت بهتر، ۷۵درصد از شهروندان آلمانی نسبت به عملکرد دولت نظری نامساعد یا خنثی داشته و نسبت به بهبود عملکرد آن نیز امید چندانی ندارند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب