از زمان آغاز جنگ اوکراین و روسیه، دولت آقای زلنسکی به دنبال تامین تجهیزات نظامی پیشرفته از غرب بوده است. سفرهای فراوان و تلاش برای تحت فشار دادن رهبران اروپایی و ایالات متحده به مرور باعث شده است که طرف غربی کمی انعطاف در قبال اوکراین داشته باشد، موضوعی که شاید منجر به تشدید درگیری در اروپا و نقطهی آغاز جنگ جهانی سوم باشد.
اوکراین به دنبال چیست؟
آقای زلنسکی از ابتدای جنگ به دنبال سلاح های پیشرفتهی غربی بوده است. او در تلاش بود تا بتواند با اقناع رهبران غربی به سلاح های دوربرد و پیشرفتهی آنها دست یابد تا از این طریق روسیه را تحت فشار بگذارد و با این راهبرد در میز مذاکره حاضر شود. اما وعدههای رهبران غربی چندان چنگی به دل نمیزد و برای هر موافقت تقریبا اوکراین باید یکسال با آنها مذاکره میکرد. نمونهی آن را میتوان درتحویل جنگندههای اف ۱۴ به این کشور دید که با طولانی شدن زمان تحویل و مذاکرات با ایالات متحده روسیه توانسته است که قابلیتهای دفاعی خود را افزایش دهد و برای مقابله با این تهدید آماده شود[1].
در کنار آن اوکراین با درک این کار شکنی رویکرد خود را در قبال تامین سلاح تا حدی تغییر داده است. اوکراین در برخی موارد بر خلاف خواستههای رهبران غربی اقدام کرده است. مانند استفادهی آفندی از سامانهي پاتریوت علیه آواکس روسی که با انتقاد جدی از سوی غرب مواجه شد و حتی با تهدید اینکه اگر این رویکرد ادامه یابد، غرب دیگر مهمات پاتریوت راتامین نخواهد کرد. علاوه بر آن علی رغم مخالفت آمریکا در حمله به کریمه یا پالایشگاههای نفت روسیه، اوکراین در حال انجام این اقدامات است که بتواند غرب را برای تامین خواستههای خود تحت فشار بگذارد که به نظر تا حدی موفق شده است. رضایت استفاده از تجهیزات غربی برای حمله به خاک روسیه برای اوکراین بسیار ارزشمند است بویژه اینکه دولتهای فرانسه و بریتانیا اجازه استفاده از تسلیحات دوربرد را به این کشور دادهاند. در واقع اوکراین توانسته است قدم به قدم خطوط قرمز غرب را کم رنگ یا بازتعریف کند، به طوریکه حتی آقای بلینکن هم اذعان داشته است که آمریکا قدم به قدم در صورت نیاز خود را با شرایط وفق خواهد داد[2].
دربارهي آلمان اما کمی داستان متفاوت است، این کشور با توجه به ترس از رویارویی مستقیم با روسیه و عدم برخورداری از تسلیحات هستهای کمی محتاطتر عمل می کند و اجازه استفاده از سلاحهای دوربرد را به اوکراین نداده است. اوکراین نیز به خوبی می داند که نباید بدون موافقت آلمان از این تسلیحات استفاده کند زیرا عواقب سنگینی برای آنها خواهد داشت.
بنابراین به نظر می رسد که اوکراین توانسته است تا حدی به خواسته های خود برسد، هرچند به زعم بسیاری از کارشناسان این اقدامات بسیار دیر انجام شده است، اما باید به همهی جوانب این موضوع دقت کرد جایی که منافع گسترده ی ایلات متحده و هم پیمانانش مهمتر از تامین سلاح یا شکست روسیه است.
آقای زلنسکی اکنون با درک بهتر شرایط متحدینش به دنبال تعریف اوکراین در چارچوب غرب به عنوان یک مهرهی مهم است که به نظر در این امر چندان موفق نخواهد بود، زیرا غرب آنچه که باید را از اوکراین به دست آورده است.
واکنش ها به عبور از خطوط قرمز چیست؟
در واکنش به اجازهی استفاده گسترده طرف غربی به اوکراین، روسیه اقدامات چند گانهای را در نظر گرفته است. از جمله محکومیت این اقدام و هشدار به دولتهای غرب به ویژه دولتها و کشورهای کوچک اروپایی که این کار آنها مصداق بازی با آتش است و عواقب آن برای آنها می تواند گسترده باشد. در کنار آن روسیه به دولت هایی مانند ایالات متحده هشدار داده است که می تواند دشمنان و مخالفان آنها را در اقصی نقاط جهان مسلح کند و این یک اقدام تلافی جویانهی موجه برای روسیه خواهد بود. علاوه بر آن روسیه توانسته است با کشورهای اروپایی مخالف این اقدام مانند مجارستان روابط گرمتری برقرار کند که می تواند در آینده به نفع روسیه تمام شود، بهویژه در زمینهي تامین بودجهي اوکراین در اتحادیه اروپا مخالفت مجارستان که پیش تر هم انجام شده بود، یک اهرم فشار مناسب برای روسیه است که می تواند از آن استفاده کند.[3]
هم چنین روسیه با اعلام احتمال استفاده از تسلیحات هستهای این گزینه را نیز رد نکرده است. در واقع روسیه توانسته است در یک جنگ ترکیبی تقرییا موفق، غرب به رهبری ایالات متحده را به چالش بکشاند و آنها را ازعواقب حمله به روسیه به خوبی آگاه کند که این کشور توانایی لازم برای نبرد نهایی را دارد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب