خانم ملونی نخست وزیر ایتالیا در یک سفر ۵ روزه به چین سفر کرد تا یک قرارداد همکاری سه ساله با طرف چینی را به امضا برساند. این سفر در زمانی رخ میدهد که ایتالیا تنها عضو گروه هفت بود که به طرح کمربند و جاده چین پیوسته بود اما تحت فشار ایالات متحده از این طرح خارج شده بود. اکنون خانم ملونی دوباره به سمت چین رفته است و در تلاش است که روابط بین دو کشور را احیا کند[1].
رفع سوء تفاهمات؟
این سفر بی شک اولین هدفی که دارد، رفع ابهامات و سو تفاهمات حاصل شده از خروج ایتالیا از طرح یک جاده یک کمربند چین است که سال گذشته رخ داد. درآن مقطع خانم ملونی اعلام کرد که این قرارداد نفعی برای ایتالیا نداشته است و برای همین کشورش از این طرح خارج میشود[2].
اکنون اما او برای رفع ابهامات به پکن سفر کرده است آن هم زمانی که از رئیس جمهور شی خبری نیست و نخست وزیر چین با خانم ملونی دیدار کرد. خانم ملونی به دنبال عقد قرارداد در صنایع استراتژیک و انرژیهای تجدید پذیر با چین است و مبلغی بیش از۱۶ میلیارد دلار توسط ایتالیا در چین سرمایه گذاری خواهد شد. نخست وزیر ایتالیا در سخنرانی خود در مجمع اقتصادی دو کشور تاکید کرد که اننظار دارد چین مرزهای دانش جدید را با شرکای خود به اشتراک بگذارد تا هردو طرف از منافع این دست همکاریها منتفع شوند.
همچنین در این سفر خانم ملونی بر اهمیت روابط اقتصادی بیش از سایر حوزهها تاکید کرد و به دنبال این است که بتواند طرف چینی را قانع کند که اولویت اول اقتصاد است و نه تصمیمات سیاسی. این رویکرد در حالی جریان دارد که ایتالیا به تعرفهی واردات خودروهای برقی از چین به اتحادیه اروپا رای مثبت داده است. در واقع ایتالیا در کنار متحدین اروپایی خود ایستاده است و در عین حال به دنبال گسترش روابط با چین است[3].
نگاه پکن
در مقابل باید دید که نگاه چین به این رویکرد ایتالیا چگونه است. آیا چین ایتالیا را پس از نقض عهد همچنان قابل اطمینان میداند یا اینکه با نگاهی محتاط که برگرفته از فرهنگ چین است روابط را پیش میبرد. البته چین از سرمایه گذاری خارجی در صنایع راهبردی و انرژیهای نو بسیار استقبال میکند زیرا سیاست اقتصادی چین در همین راستا تعریف شده است. اما اینکه چین حاضر است مرزهای دانش جدید را با ایتالیا به اشتراک بگذارد محل تردید است. زیرا ایتالیا هم عضو گروه هفت است، هم از اعضای فعال اتحادیه اروپا که در مقابل بسیاری از اقدامات چین که نفعی برای ایتالیا نداشته است ایستادگی کرده است. اما شاید تنها دلیلی که پکن حاضر به همکاری با ایتالیا است نگرش و تسلط جریانهای نزدیک به راست افراطی در ایتالیا است که می تواند برای چین این انگیزه را ایجاد کند که در صورت تامین منافع آنها و کشور مطبوعشان حاضر به افزایش سطح همکاریهای دوجانبه با چین باشند. این دست اقدامات برای چین می تواند یک فرصت کم نظیر باشد که نفوذ خود را در اروپا بیش از پیش افزایش دهد و در کنار همکاری با صربستان و مجارستان اکنون ایتالیا را هم به عنوان یک شریک مهم اقتصادی داشته باشد.
جاسوس یا همکار؟
در کنار مسائل مختلف مطرح شده، باید به این مسئله نیز دقت کرد که ممکن است این اقدام ایتالیا هم یک بازی از سوی غرب علیه چین باشد. در واقع غرب به دنبال مدیریت چین و جلوگیری از رشد فناوری پیشرفته در این کشور است تا همچنان دست بالا را فناوری داشته باشد. حضور ایتالیا به عنوان یک جاسوس برای غرب می تواند بسیار ارزشمند باشد و این کشور با آگاهی از دانش و سطح فناوری چین میتواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار غرب قرار دهد. علاوه بر آن ایتالیا میتواند از این طریق قدرت چانه زنی خود را در اتحادیه اروپا و همینطور گروه هفت افزایش دهد و به منافعی که در نظر دارد دست یابد. بنابراین می توان گفت که رویکرد عملگرایانهی دولت ایتالیا چه همکاری با چین باشد، چه جاسوسی صنعتی از این کشور برای ایتالیا میتواند منافع زیادی در پی داشته باشد و جایگاه این کشور را به عنوان یک بازیگر مهم در تعاملات اتحادیه اروپا و حتی تعامل با ایالات متحده ارتقا دهد.
در رابطه با چین نیز به نظر میرسد که رهبران پکن با یک رویکرد محتاطانه با ایتالیا همکاری کنند و پس از راستی آزمایی در طی این سه سال که مدت قرارداد است، بتوانند روابط خود را با رم گسترش دهند و زمینهساز افزایش نفوذ خود در اروپا شوند. بنابراین اگر دو کشور بتوانند به خوبی به همکاری با یکدیگر ادامه دهند می توان گفت که بازندهی این همکاری ایالات متحده است مگر اینکه ایتالیا جاسوس غرب در چین باشد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب