«بایدن باید چه گام‌هایی برای احیای توافق هسته‌ای بردارد؟ 20

«بایدن باید چه گام‌هایی برای احیای توافق هسته‌ای بردارد؟


هوان کول» استاد تاریخ دانشگاه میشیگان معتقد است بایدن برای احیای برجام باید سه کار انجام دهد: پذیرش این واقعیت که رویه‌ی کنونی‌اش اشتباه است؛ لغو تحریم‌ها علیه ایران؛ و کنار گذاشتن مسائل غیرهسته‌ای.
طی هفته‌های اخیر احتمال ازسرگیری مذاکرات میان ایران، اعضای باقی‌مانده‌ی برجام و، به شکل غیرمستقیم، دولت بایدن برای احیای برجام، جدی‌تر شده و طرف‌های مذاکره پیام‌های مثبتی در این‌باره مخابره می‌کنند. این در حالی است که جو بایدن که یکی از شعارهای تبلیغاتی‌اش احیای توافق هسته‌ای با ایران بود، هنوز نه‌تنها به این وعده‌ی خود عمل نکرده، بلکه حتی گامی هم در این مسیر برنداشته است. به نظر می‌آید بزرگ‌ترین اشتباه دولت بایدن، تداوم سیاست بی‌نتیجه‌ی «فشار حداکثری» دولت ترامپ با حفظ تحریم‌هایی است که دولت سابق آمریکا پس از خروج یک‌جانبه از توافق هسته‌ای، علیه تهران وضع کرد.
سیاست اشتباه دولت بایدن در قبال برجام داخل آمریکا نیز مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران قرار گرفته است. یکی از این افراد، «هوان کول» نویسنده‌ی آمریکایی و استاد تاریخ دانشگاه میشیگان است که اخیراً در گزارشی تحت عنوان «سه راه اصلی بایدن برای احیای توافق هسته‌ای ایران، اگر واقعاً می‌خواهد این کار را بکند[۱]» به بخشی از اشتباهات دولت بایدن پرداخته است که مانع از احیای برجام شده‌اند. آن‌چه در ادامه می‌خوانید، متن این گزارش است.
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیم‌گیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاه‌های محافل رسانه‌ای-اندیشکده‌ای بین‌المللی این گزارش را منتشر می‌کند و دیدگاه‌ها، ادعاها و القائات این گزارش‌ لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
دیپلماسی هنر «ممکن» هاست و دولت بایدن تا کنون در مورد ایران و احیای «برنامه‌ی جامع مشترک اقدام» (برجام) یا همان توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، تسلطی بر این هنر از خود نشان نداده است. پرزیدنت جو بایدن به‌رغم صدور بیانیه‌ی مشترک با مقامات اروپایی در نشست گروه ۲۰ در رُم، درباره‌ی نیاز به احیای توافق هسته‌ای[۲]، این کار را یکی از اولویت‌های اصلی خود قرار نداده است. «کریس مگریان» [خبرنگار حوزه‌ی دولت آمریکا] طی گزارشی در [روزنامه‌ی] لس‌آنجلس‌تایمز، در این رابطه، می‌نویسد بایدن [در چارچوب همین بیانیه] به ایران پیشنهاد معافیت از تحریم‌های آمریکا را داده، مشروط به این‌که تهران به انجام تعهدات خود طبق مفاد توافق اولیه بازگردد[۳]. روسیه و چین در این [مذاکرات و] بیانیه‌ی مشترک شرکت داده نشدند. در ادامه، به مشکلات موجود در این‌باره و راه‌حل آن‌ها پرداخته شده است.
۱- آمریکا باید بفهمد در اشتباه است
اگرچه بعید است این اتفاق بیفتد، اما واشینگتن باید متوجه شود که در اشتباه است. توافق اولیه‌ی هسته‌ای در سال ۲۰۱۵ هم به ایران وعده داده بود که در صورت پایبندی به مفاد برجام، مشمول کاهش تحریم‌ها شود. ایران به مفاد این معاهده پایبند بود، اما در عوض، آمریکا نه‌تنها هرگز تحریم‌ها را به شکل قابل‌توجهی کاهش نداد، بلکه به دخالت در کار سایر کشورها و شرکت‌های آن‌ها که در ایران سرمایه‌گذاری می‌کردند، ادامه داد و آن‌ها را تهدید به تحریم کرد. با این حال، ایران صادقانه مفاد برجام را رعایت کرد و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز پایبندی تهران به این توافق را تأیید نمود. ایران این کار را طی سال‌های ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ انجام داد. ایران پای این توافق را به این خاطر امضا نکرد که عاشق چشم و ابروی کسی بود، بلکه این کار را برای رفع تحریم‌ها انجام داد؛ اتفاقی که هرگز رخ نداد، چون حزب جمهوری‌خواه در کنگره جلویش را گرفت.
و بالأخره، ماه می سال ۲۰۱۸، ترامپ یک‌باره آمریکا را از برجام خارج کرد؛ یک مجموعه‌ی کامل تحریم‌های مالی و تجاری علیه ایران وضع کرد؛ تجارت عادی این کشور با کشورهای ثالثی مانند کره‌ی جنوبی و ژاپن را متوقف کرد؛ و صادرات نفت این کشور را نابود کرد. این در حالی بود که ایران به مفاد معاهده عمل می‌کرد و این کار را تا پایان سال ۲۰۱۸ هم ادامه داد؛ حتی بعد از آن‌که آمریکا از پشت به این کشور خنجر زد. کاری که ترامپ از طریق بانک‌ها و تهدیدهای وزارت خزانه‌داری انجام داد، اگر با استفاده از نیروی دریایی برای جلوگیری از صادرات نفت ایران همراه می‌شد [کاری که دولت بایدن دارد می‌کند] عملاً یک اقدام جنگی محسوب می‌شد.
بایدن می‌گوید اگر ابتدا ایران به تعهداتش بازگردد، سپس آمریکا تحریم‌های ترامپ را لغو خواهد کرد. این در حالی است که ایران در سال‌های ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ در مسیر عمل به تعهداتش گام برداشت، اما تحریم‌ها هرگز برداشته نشد. چه دلیلی دارد تهران صداقت بایدن را باور کند؟ آیا رئیس‌جمهور آمریکا که حتی نمی‌تواند دستورکار خودش را در کنگره تصویب کند، می‌تواند امیدوار باشد لغو تحریم‌ها را از طریق کنگره عملی کند؟ اگر بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۴ شکست بخورد چه می‌شود؟ آیا، حتی اگر ایران به تعهداتش عمل کرده باشد، باز هم محاصره‌ی دوران ترامپ دوباره برقرار خواهد شد؟ لازم به یادآوری است که به گزارش گروه رصد بی‌بی‌سی، روزنامه‌ی کیهان، نزدیک به [آیت‌الله] خامنه‌ای، اصلاح‌طلبان ایران را به خاطر اصرار بر دادن امتیازهای یک‌طرفه به آمریکا محکوم کرده است.
۲- آمریکا باید تحریم‌ها را لغو کند
مشخص نیست آیا منظور بایدن از بیانیه‌ی اخیرش [در حاشیه‌ی نشست گروه ۲۰] این است که آمریکا برای نشان دادن حسن نیت، ابتدا تحریم‌ها را لغو می‌کند یا نه. اگر این‌طور باشد، کار درستی است، چون پیشرفت [در احیای برجام] مستلزم آن است که بایدن فوراً تحریم‌های دوران ترامپ را لغو کند. از همان ابتدا هم هیچ دلیلی برای اِعمال این تحریم‌ها وجود نداشت، چون «زمانی وضع شدند که ایران به برجام پایبند بود.» برخی از این تحریم‌ها جنایت جنگی هستند، چون مانع از دریافت دارو و کمک‌های بشردوستانه برای غیرنظامیان می‌شوند.
تیم بایدن، تجسمِ «بلاب[۴]» [شخصیتی شرور با هیکل غول‌پیکر در برخی داستان‌های تخیلی] است و ظاهراً محاصره‌ی ترامپ علیه ایران را دوست دارد؛ و مثل ترامپ تصور می‌کند این محاصره، ایران را در موضوع هسته‌ای و همچنین در موارد دیگری که آمریکا سیاست‌های تهران را نمی‌پسندد، به زانو در خواهد آورد. هم ترامپ اشتباه کرد و هم بلاب دارد اشتباه می‌کند؛ اگر بایدن دنبال پیشرفت [در موضوع برجام] است، باید به هر دویشان بگوید یک‌جا بنشینند و دهانشان را ببندند. آیت‌الله [سید] علی خامنه‌ای به سادگی برنامه‌ی غنی‌سازی هسته‌ای غیرنظامی ایران را محدود نمی‌کند؛ مگر این‌که نشانه‌ای عملی از جدیت بایدن ببیند؛ که تا کنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
۳- آمریکا باید مسائل غیرهسته‌ای را کنار بگذارد
دولت اوباما تصمیم درستی گرفت که به‌استثنای برنامه‌ی غنی‌سازی هسته‌ای غیرنظامی ایران، همه‌ی مسائل دیگر را از مذاکرات خود با تهران کنار گذاشت. ایران از دیدگاه آمریکا بازیگر بدی در خاورمیانه است: دولتی را در سوریه را سرِ پا نگه داشت که واشینگتن ترجیح می‌داد سقوط کند؛ اقدام به ساخت پهپاد و موشک‌های بالستیک می‌کند؛ حمایتش از انصارالله در یمن از نظر عربستان، به عنوان متحد آمریکا، تهدیدآمیز تلقی می‌شود؛ و درباره‌ی اسرائیل با زبان تند صحبت می‌کند. (این در حالی است که به نظر نمی‌رسد در عمل، اقدام چشم‌گیری پشت این ادبیات تند انجام داده باشد؛ جز حمایت از شبه‌نظامیان سازمان حزب‌الله در لبنان که لبنانی‌ها آن را سپر دفاعی مقابل تجاوز و اشغالگری اسرائیل می‌دانند، اما آمریکا آن را یک سازمان تروریستی معرفی می‌کند.)
اگر قرار است برجام دوباره احیا شود، همه‌ی این مسائل باید کنار گذاشته شوند. این‌ها می‌توانند موضوعات مهمی باشند (اگرچه درباره‌ی برخی از آن‌ها، مانند فعالیت‌های ادعایی ایران در یمن، به‌شدت بزرگ‌نمایی شده است)، اما باید در ادامه‌ی راه و با ابزارهای دیگری [غیر از برجام] با آن‌ها برخورد کرد. اگر برنامه‌ی غنی‌سازی هسته‌ای غیرنظامی ایران مهم‌ترین موضوع است، باید مانند «مهم‌ترین موضوع» با آن رفتار کرد. دولت بایدن طوری رفتار می‌کند که انگار موضوع ایران در اولویت پایینی قرار دارد. به نظر می‌رسد دیدگاه واشینگتن این است که «اگر ایران می‌خواهد به تعهداتش بازگردد، ما هم خواهیم دید که چه کاری می‌توانیم با آن‌ها بکنیم. چه‌بسا… اصلاً چه‌بسا دوباره هم آن‌ها را دور بزنیم.»
واقعیت این است که آمریکا در آستانه‌ی جنگ با ایران است و بدون ذره‌ای توجیه از منظر حقوق بین‌الملل، دارد اقتصاد این کشور را خفه می‌کند. گیر انداختن دشمن در یک گوشه به این شکل، خطرناک است؛ جنگ‌هایی به بهانه‌های کوچک‌تر از این به راه افتاده‌اند. بایدن دارد خطر آتش‌سوزی‌ای در خاورمیانه را به جان می‌خرد که ممکن است در یک چشم به هم زدن از کنترل خارج شود.



نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب