با ظهور مقاومت در لبنان تمام گزینه‌های دیکته شده بر این کشور تغییر کرد 10

با ظهور مقاومت در لبنان تمام گزینه‌های دیکته شده بر این کشور تغییر کرد

با بازخوانی اجمالی تاریخ ملی لبنان می‌توان نتیجه گرفت که همواره با این کشور به عنوان نهادی برخورد شده که باید گزینه‌ها را بر آن تحمیل کرد و در واقع خود لبنانیها هرگز عرصه بازی برای انتخاب گزینه‌های مورد نظر خود نداشتند و همه گزینه‌ها بر این کشور دیکته می‌شد، تا اینکه با ظهور مقاومت در لبنان همه چیز تغییر کرد.
شواهدی که بیانگر تحمیل گزینه‌ها بر لبنان در طول تاریخ بوده است به شکل زیر است:
۱- گزینه‌های فرانسوی
– تشکیل لبنان به شکل کنونی آن یک گزینه فرانسوی به دور از اراده بخش بزرگی از مردم لبنان بوده است. در سال ۱۹۱۸ سازمان ملل اعلام کرد که بر کشورهایی که از امپراتوری عثمانی خارج شده‌اند قیمومیت اعمال می‌شود و طبق قرارداد «سایکس پیکو» فرانسه قیمومیت بر سوریه و لبنان را بر عهده گرفت.
پس از آن زمانی که ایده استقلال در لبنان مطرح شد در نتیجه ساختار فرقه‌ای این کشور لبنانیها به دو دسته تقسیم شدند که یک گروه خواستار استقلال و گروه دیگر خواستار جدایی از سوریه و تعامل با فرانسه بودند.
در سال ۱۹۲۰ کمیساریای عالی فرانسه تاسیس کشور لبنان بزرگ را اعلام کرد و حتی پرچم این کشور ترکیبی از پرچم فرانسه و پرچم قبلی لبنان بود. نهایتا در ۲۳ مه ۱۹۲۶ فرانسه تاسیس جمهوری لبنان را اعلام کرد.
– گزینه کمیساریای عالی فرانسه و قانون اساسی ۱۹۴۳ در لبنان: اشغال لبنان توسط پاریس فضای فرقه‌ای این کشور را تقویت کرد. بعد از خروج فرانسه از لبنان در سال ۱۹۴۳ توافقی موسوم به «منشور ملی» در لبنان تصویب شد که به موجب آن رئیس جمهور باید یک مسیحی مارونی، نخست وزیر یک مسلمان سنی و رئیس پارلمان یک مسلمان شیعه باشد.
تحلیلگران معتقدند، آنچه که در قانون اساسی مطرح شده در هیچ یک از قوانین اساسی جهان وجود ندارد؛ به طوری که حتی بعد از آزادسازی این کشور از قیمومیت فرانسه نیز خواسته های پاریس در لبنان اجرا می‌شود و گزینه‌های مورد نظر فرانسه در قانون اساسی لبنان مطرح شده است.
۲- گزینه‌های آمریکایی-سعودی
– مداخله نظامی آمریکا در لبنان در سال ۱۹۵۸: شاید برجسته ترین جنبه بررسی اتفاقات سال ۱۹۵۸ در لبنان این باشد که این تحولات در واقع مقدمه‌ای برای آغاز جنگ داخلی در سال ۱۹۷۵ بود. تاریخچه حضور آمریکا در لبنان به اواسط ۱۹۵۸ برمی‌گردد که با دخالت در امور لبنان سعی در به راه انداختن جنگ داخلی و نهایتا سرنگونی دولت «کامیل شمعون» داشت.
– توافق ۱۷ مه ۱۹۸۳: این توافق تحت حمایت و نظارت مستقیم ایالات متحده میان لبنان و رژیم صهیونیستی در دوره «امین الجمیل» رئیس جمهور اسبق لبنان به امضا رسید و بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در سال ۱۹۸۲ و اشغال این کشور، بر لبنانیها تحمیل شد. بیروت در آن زمان به عنوان دومین پایتخت عربی بود که بعد از قدس توسط اسرائیل اشغال شده بود.
اما این توافق مورد قبول اکثریت لبنانی‌ها قرار نگرفت و آن را توافق شرم آوری توصیف کردند که کاملا باطل بوده و هرچه زودتر باید لغو گردد.
– توافق طائف در سال ۱۹۸۹: بعد از پایان جنگ ۸ ساله‌ای که عراق تحت حمایت آمریکا به ایران تحمیل کرده بود، شرایط منطقه به گونه‌ای رقم خورد که با منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی تطابق نداشت. استراتژی اصلی آمریکا در منطقه همواره محافظت از منافع رژیم اشغالگر بوده است. آمریکا به این منظور تلاش زیادی برای نزدیک کردن دیدگاه کشورهای عربی به رژیم صهیونیستی انجام داد و همزمان با آن برای تشدید اختلافات داخلی در لبنان اقدام می‌کرد. عربستان سعودی نیز همواره با پیروی از سیاستهای آمریکا به دنبال دامن زدن به بحرانهای داخلی لبنان بوده است. در اکتبر ۱۹۸۹ توافقی به نام طائف در عربستان به عنوان یک سند تحمیلی برای مردم لبنان امضا شد که به نظام فرقه‌ای این کشور دامن زده و هر از گاهی موجب ایجاد درگیری‌های فرقه‌ای می‌شود.
– گزینه‌های اقتصادی: تصمیمات یکجانبه و ناعادلانه‌ای که آمریکا بر لبنان تحمیل و همچنین این کشور را وادار به رعایت مفاد «قانون سزار» کرده است موجب شده تا لبنان در شرایط اقتصادی بسیار پیچیده و وخیمی قرار بگیرد؛ به طوری که حتی نتواند از کمک‌های دوستان خود بهره مند گردد. نیروهای سیاسی لبنان نیز از ترس تحریم‌های آمریکا جرأت انتخاب گزینه‌های دیگر را ندارند.
– پرونده ترسیم مرزهای دریایی لبنان با فلسطین اشغالی: یکی از دیپلمات‌های غربی که قبلا به لبنان سفر کرده بود به یکی از شخصیت‌های لبنانی اعلام کرد که تحریم‌های اعمال شده علیه لبنان، محاصره اقتصادی، بحران‌های اجتماعی، کاهش ارزش پول ملی و تنشهایی که در این کشور وجود دارد در راستای دستور کار آمریکا برای وادار کردن لبنان به پذیرش گزینه‌های آمریکایی- صهیونیستی در پرونده ترسیم مرزهای دریایی است. به طوری که اجرای این دستور کار، اسرائیل را قادر می سازد تا به امتیازات مورد نظر خود در پرونده مذکور برسد و به راحتی بر منابع گازی و نفتی که طبق قوانین بین المللی تحت حاکمیت لبنان است سیطره پیدا کند.
در همین راستا سرتیپ «امین حطیط» که پیش از این ریاست کمیته نظامی لبنان را در جریان عقب نشینی رژیم صهیونیستی از لبنان در سال ۲۰۰۰ بر عهده داشت اعلام کرد، مشکل اصلی در پرونده ترسیم مرزهای دریایی این است که لبنان به یک سند بین‌المللی پایبند است؛ سندی که در واقع یک مرجع معتبر برای اجرای خواسته‌های آمریکا و اسرائیل در این پرونده است. بنابراین بعید به نظر می رسد که مذاکرات غیرمستقیم میان لبنان و رژیم صهیونیستی درباره این پرونده نهایتا به جایی برسد که طرف لبنانی را راضی کند.
۳- گزینه‌های مبهم برای اهداف خارجی: برجسته‌ترین سرفصل‌های این گزینه‌ها، تبدیل اقتصاد لبنان از یک اقتصاد مولد به اقتصاد رانتی، اتخاذ سیاست استقراض و پر کردن کشور از بدهی‌هاست. آمریکا و نهادهای بین المللی وابسته به آن سعی دارند با افزایش بدهی لبنان این کشور را تحت فشار قرار دهند که در ازای چشم پوشی آنها از کل این بدهیها و یا بخشی از آن، آوارگان فلسطینی را طبق خواسته رژیم صهیونیستی اسکان دهد.
۴- گزینه‌های ملی
همانطور که گفته شد با ظهور مقاومت در لبنان شرایط این کشور کاملاً تغییر کرد و نیروهای مقاومت توانستند همه تلاشهایی که به منظور سلب هویت ملی لبنان صورت می‌گرفت را خنثی کنند که مهم ترین آنها به شکل زیر است:
– لغو توافق ۱۷ مه که هدف آن گنجاندن لبنان در اردوگاه سازش با اشغالگران صهیونیست بود.
– اخراج اشغالگران صهیونیست از جنوب لبنان و تحمیل معادلات بازدارندگی بر این رژیم.
– انتخاب گزینه مقاومت به عنوان تنها تضمین محافظت از لبنان و ثروت های آن.
– انتخاب گزینه تقابل نظامی در برابر تجاوزات دشمن صهیونیستی که هدف آن نابودی موجودیت لبنان است.
– پایبندی به گزینه‌های ملی و عربی و رد هرگونه سازش با دشمن صهیونیستی و همچنین تاکید بر دفاع از فلسطین به عنوان مسئله محوری اعراب.
در این شرایط ایالات متحده پس از همه گزینه‌هایی که تاکنون در لبنان به کار گرفته چاره‌ای جز تغییر توازن قوا از طریق انتخابات پارلمانی و شرط بندی روی تضعیف متحدان حزب الله، پیش روی خود نمی بیند. در نتیجه کمپینی که اکنون توسط ایالات متحده و هم‌پیمانان آن ضد مقاومت در آستانه انتخابات پارلمانی لبنان به راه افتاده در راستای همین هدف است.
اما تاریخ نشان می‌دهد این روش قدیمی آمریکا ضد مقاومت در لبنان به نتیجه نمیرسد و نتیجه انتخابات پارلمانی نشان خواهد داد که مردم این کشور با همه مولفه‌های مختلف همچنان مقاومت را به عنوان عنصر اصلی دفاع از لبنان و لبنانی‌ها می‌شناسند.
 

https://iuvmpress.news/fa/?p=38425

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب