بخش دوم مقاله «چگونه ترور قاسم سلیمانی به منافع آمریکا در عراق لطمه زد؟ 7

بخش دوم مقاله «چگونه ترور قاسم سلیمانی به منافع آمریکا در عراق لطمه زد؟

آمریکا و عراق همچنان عواقب گسترده تصمیم بی پروای ترامپ برای ترور قاسم سلیمانی را احساس می کنند.»


ژنرال سلیمانی و ابومهدی المهندس، از کاریزما و کنترل قابل توجهی بر گروه های شبه نظامی در عراق برخوردار بودند و همین مساله می توانست فضایی قابل پیش بینی را در عراق و متعاقبا برای نیروهای آمریکایی ایجاد کند. اکنون آن ها(آمریکایی ها) با طیفی از گروه های شبه نظامی رو به رو هستند که برخی از آن ها به صورت مستقل کار می کنند و با تمام توان، دولت عراق و نیروهای آمریکایی را هدفِ حملات خود قرار می دهند.

در این راستا، "کیت مکنزی" فرمانده نیروهای سنتکام به تازگی اعلام کرده که انتظار دارد حملات علیه نیروهای آمریکایی در هفته های آتی، بیشتر هم شود. باید توجه داشته باشیم که اگر نیروهای آمریکایی در عراق نباشند، اساسا ایجاد بازدارندگی در برابر آن ها نیز از اهمیت برخوردار نیست. در شرایط کنونی، اعتراضات گوناگونی نسبت به حضور نظامیان آمریکایی در خاک عراق و اقدامات خودسرانه آن ها در این کشور مطرح می شود. مساله ای که در نوع خود تا حد زیادی انجام حملات علیه نیروهای آمریکایی در عراق را تشویق و تحریک می کند. اساسا اقدامات یکجانبه و فراقانونی آمریکا در خاک عراق، خود عاملِ موثری در عدم شکل گیری یک حکومت قدرتمند در عراق و متعاقبا به راه افتادنِ اعتراضات گسترده مردمی در این کشور است.

مایک پمپئو در جریان سخنرانی خود در "کنفرانس اقدام سیاسی محافظه کاران" در سال ۲۰۲۱ ادعا می کند: «ژنرال سلیمانی پس از ترور شدنش، دیگر تهدیدی برای ایالات متحده آمریکا نیست.» با این حال، برخلاف آنچه پمپو گفته است، ترور ژنرال سلیمانی مجموعه ای از تبعات سنگین و ناگوار را برای آمریکا به دنبال داشته که حتی همین امروز هم آمریکایی ها به شدت با آن ها دست و پنجه نرم می کنند. نباید فراموش کرد که ایران به هیچکدام از ۱۲ خواسته دولت ترامپ و شخص پمپئو از این کشور، پاسخ مساعد نداد و فشارها را با "کارزار مقاومت حداکثریِ" خود رو به رو کرد. کارزار فشار حداکثر دولت ترامپ و افرادی نظیر پمپئو علیه ایران، هیچ دستاوردی را با خود به همراه نداشت. حتی برعکس اکنون شاهدیم که ایران بیش از پیش در بحث هسته ای و توانمندی‌های خود در این زمینه قدرتمند شده و موضع آمریکا نیز در برابر آن تضعیف شده است.

تصمیم به ترور ژنرال سلیمانی از آن دسته از تصمیم هایی در عرصه سیاست خارجی آمریکا است که هیچ توجهی به تبعات و پیامدهای آن نشده بود. رهبران آمریکا باید از این تفکرِ ساده لوحانه که می گوید اگر فردی در نقطه مقابله منافع آن است، باید او را از بین برد، دست بردارند. ترور ژنرال سلیمانی نه تنها به منافع آمریکا کمکی نکرد، بلکه عملا به تهدیدی مستقیم علیه منافع ملی این کشور تبدیل شد و تبعات ناگواری را برای آن ایجاد کرد.

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب