تأثیر همکاری ایران و روسیه بر شکل گیری نظم جدید منطقه‌ای 12

تأثیر همکاری ایران و روسیه بر شکل گیری نظم جدید منطقه‌ای

سفر دکتر رئیسی رئیس جمهور ایران به روسیه باعث شده تا مسائل مختلفی از جمله نقش روسیه در منطقه غرب آسیا بررسی شود. روسیه در دوره ولادیمیر پوتین بار دیگر علاقه و تمایل خود را برای حضور در غرب آسیا اعلام کرده و در حال گسترش نفوذ خود در این منطقه است. از سوی دیگر ایران نیز به دنبال شکل دهی به نظم جدید منطقه‌ای متناسب با منافع و الزامات بازیگران منطقه‌ای است. در این میان استفاده از ظرفیت‌های روسیه برای شکل دهی به این نظم جدید می‌تواند بسیار مهم باشد. در این مطلب نگاهی به تأثیر همکاری ایران و روسیه بر شکل گیری نظم جدید منطقه‌ای خواهیم داشت.
سیر تغییر نظم جهانی و منطقه‌ای
یکی از مهم‌ترین مسائل مربوط به منطقه غرب آسیا به نظم حاکم بر این منطقه بر می‌گردد. نظم حاکم بر غرب آسیا تابعی از نظم جهانی بوده و با تغییرات نظم جهانی تغییر کرده است. نظام دو قطبی از پایان جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد در دهه ۹۰ میلادی بر دنیا حاکم بود. در نظم دو قطبی شوروی و آمریکا به عنوان دو قطبِ قدرت، مناطق جهان را به حوزه نفوذ تقسیم کرده بودند و بر حوزه‌های مختلف حاکم بودند. پس از فروپاشی شوروی نظم حاکم بر جهان نیز تغییر کرد و آمریکا به عنوان تنها قطبِ موجود بر مناطق مختلف حاکم شد. از این دوره، در منطقه غرب آسیا نیز نظم مورد نظر آمریکا حاکم شد که مهم‌ترین هدف راهبردی آن «تأمین امنیت اسرائیل» بود، چرا که آمریکا با رژیم صهیونیستی دارای منافع مشترک راهبردی است. نظم آمریکایی حاکم بر غرب آسیا ضمن در نظر داشتن جایگاه بازیگران، سیاست‌های آمریکایی را در این منطقه پیاده می‌کند. این نظم ضمن جلوگیری از حضور مؤثر دیگر بازیگران فرامنطقه ای، به تنهایی نظام امنیتی حاکم در غرب آسیا را تعیین کرده و با توجه به منافع خود به ایفای نقش می‌پردازد. بازیگران مؤثر منطقه‌ای در این نظم و نوع نظام امنیتی تأثیر بسیار کمی دارند و اکثریت آنها به عنوان مجریان سیاست‌های آمریکا عمل می‌کنند.
تحولات جهان عرب که از سال ۲۰۱۱ شروع شد یک ضربه اساسی بر نظم آمریکایی حاکم بر منطقه وارد کرد. در این دوران بازیگران منطقه‌ای بعد از مدت‌ها به دنبال تغییر نظم حاکم و پیگیری نظم مورد نظر خود بودند. ایران بر «بیداری اسلامی» در منطقه تاکید کرد، ترکیه خواهان تشکیل محور اخوانی شد و عربستان نیز طالب حفظ وضع موجود و تداوم پادشاهی‌ها در منطقه عربی بود، با این تغییر که برخی از مؤلفه‌های نظم موجود که برخلاف منافع این کشور بود مانند سوریه را به نفع خود تغییر دهد.
اما سیر حوادث در غرب آسیا به گونه‌ای پیش نرفت که اهداف ترکیه و عربستان محقق شود. در میان بحران‌های غرب آسیا، «بحران سوریه» به نقطه عطف تغییر «نظم حاکم بر منطقه» تبدیل شد. در این بحران بازیگران منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای بار دیگر به محک زدن یکدیگر اقدام کردند. اما در نهایت ایران با همکاری حزب الله لبنان و روسیه توانست به اهداف خود یعنی شکست تروریست‌ها و تثبیت نظام حاکم بر سوریه برسد. شکست آمریکا در سوریه روند تغییر نظم منطقه‌ای را بسیار تسریع کرده است. چرا که خروج نظامیان آمریکایی به عنوان ضامن نظم کنونی حاکم بر غرب آسیا با شدت بیشتری ادامه پیدا کرده است.
اکنون جهان در حال تغییراتی سیستمی است. در واقع جهان در حال گذار سیستمی است که آمریکا در این میان سیاست مهار را در پیش گرفته است. آمریکا برای کنترل چین تمرکز خود را از غرب آسیا به سمت شرق آسیا متمایل کرده و در این میان آمریکا با این اقدام، خود به تغییر نظم منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا نیز کمک کرده است. اکنون اما، دوران یکجانبه گرایی آمریکا در غرب آسیا به پایان خود نزدیک شده است. از دوران جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی، مناطق و بازیگران منطقه‌ای اهمیت ویژه‌ای یافتند. در شرایط کنونی در غرب آسیا بازیگران منطقه‌ای در حال شکل دهی به نظم جدید هستند، نظمی که به نظر می‌رسد کشورهای فرامنطقه‌ای چندان در آن وارد نشوند و تنها نقش مدیریت این نظم را به عهده بگیرند.
تأثیر همکاری ایران و روسیه در شکل گیری نظم جدید
اکنون آمریکا به دلیل محدودیت‌ها و همچنین تجربه‌های شکست خورده‌ای که در غرب آسیا دارد به دنبال کاهش حضور در این منطقه است. این مسئله فرصت مناسبی برای رقبای آمریکا یعنی چین و روسیه فراهم کرده تا با اتحاد با بازیگران منطقه‌ای در شکل دادن به نظم جدید مؤثر باشند. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه از زمان تصدی قدرت در اوایل سده جدید، غرب آسیا را مکان مناسبی برای به چالش کشیدن آمریکا و رقابت با واشنگتن یافت. غرب آسیا به عنوان منطقه‌ای وسیع، با ساختارهای متنوع و مملو از چالش‌ها، مکان مناسبی برای سیاست‌های روسیه به شمار می‌رود. چین نیز همگام با گسترش قدرتش، بیش از پیش خود را متکی به بخش‌هایی از جهان می‌یابد که نفوذ کمی در آن دارد. غرب آسیا مهم‌ترین حوزه در این راستا برای پکن به شمار می‌رود.
در این میان بازیگری که بتواند از ظرفیت‌ها و قدرت دو کشور چین و روسیه برای شکل دادن به نظم جدید در غرب آسیا بهره بگیرد بی تردید به بازیگر برتر و قطب برتر در نظم جدید منطقه‌ای تبدیل خواهد شد چرا که هرچند نظم جدید در غرب آسیا متکی به بازیگران منطقه‌ای خواهد بود اما بدون حمایت قدرت‌های بزرگ نظم جدید برای تثبیت شدن با چالش‌های زیادی مواجه خواهد شد. ایران توانسته همزمان با چین و روسیه روابط خود را بیش از پیش توسعه دهد. این مسئله فرصت مناسبی ایجاد خواهد کرد تا در فرایند تشکیل نظم جدید، ایران بتواند بیشترین نقش آفرینی و تأثیرگذاری را داشته باشد؛ نظمی که مهم‌ترین ویژگی آن پایان دادن به حضور کشورهای فرامنطقه ای خواهد بود و به دنبال ایجاد امنیتِ منطقه محور خواهد بود.
ایران، عربستان و ترکیه سه کشوری هستند که توانایی تأثیرگذاری بر نظم جدید منطقه‌ای را خواهند داشت. در این میان عربستان به دلیل اختلافات داخلی و شکست در جنگ یمن و ترکیه به دلیل بحران اقتصادی فزاینده و همچنین شکست‌های منطقه‌ای به میزان زیادی قدرت تأثیرگذاری خود را از دست داده اند.
تضعیف رقبای اصلی منطقه‌ای ایران در کنار برخورداری ایران از قدرت ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، فناوری پیشرفته فضایی، هسته‌ای و نظامی و توان گفتمان سازی موجب گردیده که موازنه قدرت به نفع ایران و متحدانش در منطقه در حال تغییر باشد به گونه‌ای که امکان شکل گیری نظم جدیدی مبتنی بر اراده ایران در غرب آسیا وجود دارد. البته به دلیل پیچیدگی‌های منطقه‌ای، ایران باید با تعامل هوشمند با دیگر بازیگران منطقه‌ای به دنبال امنیت زدایی از مسائل مختلف منطقه‌ای باشد و در راه رسیدن کشورهای منطقه‌ای به ادراکی مشترک در مورد گریز ناپذیری اقدام جمعی کمک کند.
فرجام سخن
این که نظم آمریکایی حاکم بر غرب آسیا در حال تغییر است امری مسلم است اما هنوز مختصات نظم جدید در غرب آسیا مشخص نشده است. البته مهم‌ترین مشخصه نظم جدید منطقه‌ای عدم وابستگی به حضور آمریکا است و اینکه آمریکا دیگر قادر نخواهد بود تا در مورد مقوله امنیت در منطقه به تنهایی تصمیمی بگیرد و برای اولین بار کشورهای منطقه‌ای در حال به دست گرفتن سرنوشت منطقه هستند. این مسئله دوران جدیدی را در غرب آسیا شکل خواهد داد که برای نخستین بار بازیگران منطقه‌ای خود ترتیبات امنیتی منطقه‌ای را شکل دهند. در دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر معظم انقلاب (۱۳۹۳/۰۶/۱۳) ایشان تاکید کردند: «در نگاه کلان به کل جهان – و از جمله به منطقه – انسان به این نکته اساسی برخورد می‌کند که نظم مستقر حاکم قبلی دنیا در حال تغییر و تبدیل است؛ این را انسان می‌فهمد و مشاهده می‌کند. بعد از جنگ اول جهانی، یک نظم جدید در عالم و به خصوص در منطقه ما به‌وجود آمد؛ قدرت‌هایی جان گرفتند، قدرت‌های برتر عالم شدند؛ و بعد از جنگ دوم جهانی – که تا کنون حدود هفتاد سال از پایان آن می‌گذرد – این نظم جهانی استقرار پیدا کرد و مدیریت عالم به شکل خاصی درآمد. غرب در واقع، چه به شکل نظام سوسیالیستی و چه به شکل نظام لیبرالیستی – که هردو غربی بودند – حاکم بر مدیریت جهان شد و مدیریت جهان در اختیار این‌ها قرار گرفت. آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین و مناطق گوناگون دنیا تحت نفوذ و هیمنه و اراده این‌ها در طول این هفتاد سال حرکت کردند. انسان به روشنی می‌بیند که این نظم در حال تغییر است» رهبر معظم انقلاب پیش از این نیز از آغاز پیچ تاریخی در جهان خبر داده بودند. تغییر نظم حاکم بر غرب آسیا نیز بدون تردید یکی از مشخصه‌های این پیچ بزرگ تاریخی خواهد بود.

https://iuvmpress.news/fa/?p=43216

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب