تروریسم دولتی آمریکا در آسمان 15

تروریسم دولتی آمریکا در آسمان


۳۳ سال پیش در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر که قرار بود  با بیش از ۲۹۰ مسافر و خدمه در دبی به زمین بنشیند؛ به‌دلیل اصابت دو موشک هدایت‌شونده «ریم-۶۶» از رزم‌ناو آمریکایی «وینسنس» در آب‌های خلیج‌فارس سرنگون شد و هرگز به مقصد نرسید.
این حادثه در شرایطی رخ داد که ایران و آمریکا درگیر جنگ نظامی نبودند. و ایران درگیر جنگ با رژیم بعث عراق بود. رژیم بعث از آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران در پی بین‌المللی کردن جنگ بود. صدام با گسترش جنگ به محدوده آبهای خلیج فارس و تهدید امنیت مسیر ترانزیت انرژی، بهانه لازم را به آمریکا داد تا با حضور نظامی در آبهای خلیج فارس کفه ترازو را به نفع عراق سنگین نماید. آمریکا هم به بهانه اسکورت نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری، بارها به حریم ایران تجاوز کرد و به ‌کشتی‌های ایرانی و سکوهای نفتی ایران حمله کرد. اوج اقدامات بی‌ثبات‌کننده آمریکا در این برهه، حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران بود.[۱]
پرواز ۶۵۵ ایران‌ایر هنگام اصابت موشک آمریکایی در محدوده هوایی ایران قرار داشت و همچنین ناو دریایی وینسنس نیز به محدوده دریایی ایران تجاوز کرده بود. جدا از این موارد مقامات آمریکایی هرگز بابت این فاجعه عذرخواهی نکرده و جرج بوش پدر معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا(ریگان) در جمله‌ای مشهور طرز تفکر هیئت حاکمه آمریکا را مشخص ساخت: «من هرگز از جانب ایالات متحده آمریکا عذرخواهی نمی‌کنم، برایم حقایق اهمیتی ندارند.» همچنین دریابان ناو وینسنس به دلیل آنچه که «دستاورد قهرمانانه» خوانده شد دو مدال ستایش دریافت کرد و تمامی پرسنل ناو نیز مورد تقدیر واقع شدند.[۲]
شورای ایکائو که پیش‌ازاین در موقعیت‌های مشابه، اعمال دولت‌هایی که اقدام به سرنگونی هواپیماهای مسافربری دولت‌های عضو نموده بودند را محکوم کرده بود، در این مورد پیش از مراجعه ایران، اقدام به اتخاذ موضع ننمود و پس از طرح این مسئله از سوی ایران در شورا نیز ایکائو عمل صورت گرفته از سوی ایالات‌متحده را نقض ترتیبات کنوانسیون هواپیمایی کشوری بین‌المللی (کنوانسیون شیکاگو) ارزیابی نکرد که همین مسئله، سبب شد جمهوری اسلامی این موضوع را در دیوان بین‌المللی دادگستری پیگیری کند اما دولت آمریکا از پذیرش مسئولیت به دلیل نقض قوانین بین‌المللی خودداری کرد و فقط پذیرفت مبالغی را به خانواده قربانیان پرداخت کند.
سه سال بعد از این حادثه پس از آنکه توجه عمومی از این قضیه دور شده بود، در برنامه خبری و تلویزیونی ای بی سی لایت ناین، زمانی که رئیس بازنشسته روسای مشترک دریاسالار ویلیام کرو به طور مستقیم از سوی تد کاپل، مجری معروف تلویزیون ای بی سی به چالش کشیده می‌شد تأیید کرد ناو وینسنس به آب‌های سرزمینی ایران وارد شده است. تا آن زمان آمریکا ادعا می‌کرد وینسنس در آب‌های بین المللی در حال دفاع از خود بوده است. [۳]
در واقع این اقدام آمریکا را می توان در راستای سیاست براندازی دانست که از ابتدای پیروزی انقلاب توسط این کشور کلید خورد. واشنگتن به دلیل از دست دادن حکومت پهلوی به عنوان متحد استراتژیک خود در منطقه با پیروزی انقلاب اسلامی شکست سهمگینی خورد و از آنجا که دیگر جایی برای نفوذ در نظام تازه تأسيس جمهوری اسلامی، با شعارهايی چون رهايی از استيلای بيگانگان و مبارزه با استکبار نداشت و تحمل این فضای آرمانخواهانه برایش سخت بود، برای براندازی جمهوری اسلامی تلاش کرد و هنوز هم این تلاش‌ها ادامه دارد. واشنگتن از طریق جذب و سازماندهی افرادی برای شورش‌های داخلی و در اختیار گذاشتن تریبون و رسانه به بازماندگان حکومت پهلوی و براندازان سعی کرده در کنار سایر اقدامات خود از جمله تحریم و ترور اهداف خود را برای منزوی ساختن جمهوری اسلامی ایران پیش ببرد.
از زمان سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران ایر توسط ناو «یو اس اس وینسنس»، براندازانی که به دنبال نابودی جمهوری اسلامی بودند، تلاش زیادی کردند که این جنایت را یک خطای دید ناشی از بی‌احتیاطی طرف ایرانی جا بزنند و بعدها نیز این جنایت آمریکا را به فراموشی سپردند. برخلاف آنچه که در طی سال‌‌های متمادی پس از انقلاب اسلامی  در رسانه‌های خود اظهار می‌دارند و با کوچکترین انفاق در ایران دم از حقوق بشر و حمایت از ایرانی‌ها می‌زنند.
دنیا همواره شاهد این بوده است که ایالات‌متحده به هیچ سازمان و مرجعی پاسخگو نبوده است. از زمان حمله به هواپیمای ایرباس ایرانی در سال ۱۳۶۷ تاکنون بارها حریم هوایی کشورهای مختلف توسط آمریکا مورد تجاوز قرار گرفته است. تا جایی که دیگر برای این اقدامات خود توجیه هم نمی‌آورد و با شجاعت و صراحت مسئولیت اقدام غیرقانونی و شرورانه‌ی خود را می‌پذیرد. در واقع باید گفت ضعف و ناکارآمدی نهادهای بین‌المللی این جرأت را به ایالات متحده داده است که روز به روز دامنه فعالیت‌های تروریستی خود را در جهان گسترش دهد بدون آن که بخواهد به جامعه بین الملل در قبال اقداماتش پاسخگو باشد. اما در جهانی که ایالات‌متحده دیگر قدرتمندترین بازیگرسیاسی نیست و هژمونی آن رو به افول است متابعت از هنجارهای بین‌المللی به نفع خود آن کشور خواهد بود در غیر این صورت روند رو به افول این کشور با آگاهی و مطالبه افکار عمومی و جامعه بین الملل  با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت.
 


نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب