نخستین تور خاورمیانهای «جو بایدن» رئیسجمهور دموکرات آمریکا باعث شده که بسیاری به گمانهزنی درباره اهداف این سفر بپردازند؛ اهدافی از ایجاد ناتوی خاورمیانه و عادیسازی روابط ریاض- تلآویو گرفته تا تلاش برای راضی کردن عربستان و امارات برای افزایش صادرات نفت.
در این میان اما بسیاری از ناظران، احیای برجام را از دیگر مسائل مهمی میدانند که بیتردید در گفت وگوها بر آن تمرکز خواهد شد. این فرضیه از آنجا قوت میگیرد که چند روز پیش، خبرگزاری «بلومبرگ» به نقل از سه دیپلمات اروپایی گزارش کرد که «مذاکرات احیای برجام بعد از ماه ژوئیه و سفر جو بایدن رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه از سر گرفته میشود.»
گزارش خبرگزاری مذکور از این مهم پرده برمیدارد که تیم بایدن با دو متحد منطقه ای خود پیرامون توافق هستهای صحبت خواهد کرد که به احتمال قوی، بایدن برای دلجویی، اطمینان بخشی و همراه کردن اسرائیل و عربستان با خود برای بازگشت به برجام خواهد کوشید.
حدود دو هفته پیش بود که پس از وقفه طولانی، مذاکرات هستهای در دوحه پایتخت قطر برگزار شد. در جریان این مذاکرات که روزهای سهشنبه و چهارشنبه ۷ و ۸ تیرماه انجام گرفت و البته طرفهای ایرانی و آمریکایی به طور غیرمستقیم با یکدیگر گفت وگو کردند اما این مذاکرات آن طور که باید پیش نرفت.
دلیل عمده بدون نتیجه پایان یافتن مذاکرات نیز به دستان خالی طرف غربی و عدم ارائه هیچ راهکار خلاقانهای برمیگشت. ایران پیشتر در مذاکرات وین، بارها با ایدهها و طرحهای ابتکاری حاضر شدهبود چرا که با همین ایدهها ضمن اینکه میتوان از اراده خود برای احیای برجام دفاع کرد، راهی میانه نیز برای برون رفت از بن بست ارائه میشود.
در ارتباط با اثرگذاری سازوکارهای مبتکرانه، چندی پیش «هنری راوم» از گروه یوروسیا مستقر در واشنگتن تاکید کرد: «هنوز دستیابی به توافق از نبود توافق محتملتر است. هنوز طرف آمریکایی علاقه زیادی نشان میدهد و طرف ایرانی هم بیعلاقه نیست اما به یک تلاش واقعا متمرکز و خلاقانه دیپلماتیک برای پل زدن این شکاف نیاز است. بنابراین انتظار دارم در هفتههای آینده، انرژی زیادی توسط میانجیها، به ویژه اروپاییها و البته کشورهای منطقه، صرف یافتن راهی خلاقانه برای پایان این داستان شود.»
بایدن معتاد به تحریم یا گرفتار در دام ترامپ؟
در حالی که انتظار میرود بایدن به وعدههای انتخاباتی خود مبنی بر الحاق مجدد به توافق هستهای عمل کند اما تا کنون این اتفاق رخ ندادهاست. برخی این موضوع را به رویکرد حاکم بر کاخ سفید مبنی بر توسل به تحریم برای دستیابی به اهداف نسبت میدهند و شماری نیز معتقدند بایدن در دام ترامپ گرفتار شدهاست.
در ارتباط با نگاه نخست میتوان به حدود ۱۰۰ تحریم افراد و نهادهای مرتبط با سپاه پاسداران در دولت بایدن اشاره کرد. همین ماه گذشته بود که دو مصوبه علیه بانک مرکزی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در کنگره تصویب شد و نشان داد که آمریکا حاضر به باز کردن مهمترین گره مذاکراتی یعنی خارج کردن نام سپاه پاسداران از ذیل گروههای تروریستی مدنظر خود، نیست.
اعتیاد بایدن به پیشبرد همزمان دو رویکرد «تحریم» و «تهدید» علیه ایران به حدی است که با وجود نیاز به توافق برای انتخابات میان دورهای کنگره و ریاست جمهوری آمریکا، در آستانه تور خاورمیانه ای خود طی یادداشتی در «واشنگتن پست» نوشت: اکنون در سازمان ملل با اجماع علیه ایران قطعنامه صادر کردیم و اگر تهران نخواهد به برجام برگردد به فشارهای اقتصادی و سیاسی خود علیه آنها ادامه خواهیم داد.
در پیوند با نگاه دوم باید گفت که برخی معتقدند بایدن در تله ترامپ گرفتار است. ترامپ از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ که از توافق خارج شد، تحریمهای متنوعی را علیه ایران با اتهامهای تروریستی، حقوق بشری، موشکی و منطقهای اعمال کرد؛ تحریمهایی که دیگر ذیل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نیست و دولت بایدن با شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت آن، تاکید میکند تنها تحریمهای هستهای لغو خواهند شد. طبیعتاً ایران توافقی را خواهد پذیرفت که تمامی تحریمها به اردیبهشت چهار سال پیش برگردد.
متحدان اروپایی، منتقدان جدی عملکرد برجامی بایدن
متحدان اروپایی آمریکا بیش از آنکه کارشکنیهای ترامپ را در وضعیت کنونی دخیل بدانند، رفتار منفعلانه و تیپ شخصیتی بایدن را علت اصلی ناکامی مذاکرات میدانند.
وبسایت شبکه تلویزیونی «ام.اس.ان.بی.سی» به تازگی گزارشی با عنوان «آیا بایدن نقشه ایران را گم کردهاست؟» به قلم «تریتا پارسی» ستون نویس خود منتشر کردهاست. وی بایدن را فردی «منفعل» میداند که حتی متحدان اروپایی نیز از عملکرد وی به ستوه آمدهاند.
آقای پارسی تاکید میکند که حتی صبر و شکیبایی برخی متحدان قدرتمند آمریکا در اروپا نسبت به سیاستهای بایدن به پایان رسیده همانند «کارل بیلت» نخستوزیر سابق سوئد و «خاویر سولانا» مسئول سیاست خارجی قبلی اتحادیه اروپا که این هفته در گفت وگو با «واشنگتن پست»، بایدن را به «انفعال در برابر ایران» متهم کردند و دیپلماسی کُند کاخ سفید را برای بازگشت به توافق به باد انتقاد گرفتند.
ستون نویس وبسایت این شبکه ضمن برجسته کردن مهمترین مطالبات ایران و آمریکا در توافق، برجام را برای هر دو طرف مفید ارزیابی میکند و مینویسد که تهران خروج نام سپاه پاسداران را پیش از احیای توافق از فهرست گروههای تروریستی مطالبه میکند در حالی که بایدن به دلیل اینکه ضعیف به نظر نرسد، از برآورده کردن این مطالبه خودداری میورزد. با این وجود، عقبنشینی و در نتیجه فروپاشی توافق از نظر سیاسی برای هر دو طرف پرهزینه خواهد بود؛ واقعیتی که هر دو طرف به آن اعتقاد دارند.
دامنه انتقاد به تداوم کارزار فشار حداکثری کاخ سفید حتی به داخل این کاخ نیز کشیده شده تا جایی که دولتمردان آمریکا ابایی از اعتراف به شکست این کارزار ندارند، همانند اظهارات «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در کمیته روابط خارجی سنا و تکرار همین مواضع از سوی «رابرت مالی» نماینده ویژه این کشور در امور ایران.
اهمیت سیاسی- امنیتی برجام برای غرب
مهمترین دستاورد توافق هستهای در صورت اجرای صحیح و منصفانه، جنبه تجاری- اقتصادی آن برای ایران است اما همین توافق برای آمریکا و متحدان آن نه از جهت اقتصادی بلکه از جنبه سیاسی- امنیتی اهمیت دارد و یکی از دلایل اصلی شکلگیری توافق نیز به همین موضوع اهمیت مییافت؛ اهمیتی که در سخنان بلینکن به طورمستقیم به آن اشاره شده و به سناتورها میگوید: از زمان خروج آمریکا از برجام و شهادت سردار سلیمانی، حملات علیه نیروهای آمریکایی به شکل قابل توجهی افزایش یافت. در دوره ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ این حملات ۴۰۰ درصد افزایش یافت. ما شاهد ادامه حمایتهای ایران از سپاه و نیروی قدس و سایر گروه ها حتی در طول فشار حداکثری بودیم.
اما بیش از آمریکا و اهمیت امنیت وجودی متحدان منطقهای و مسیرهای انتقال انرژی، این اروپاست که به احیای توافق نیاز دارد زیرا به دلیل نزدیکی به غرب آسیا، از بحرانهای این پهنه جغرافیایی بیش از ایالات متحده متاثر خواهد شد و باید افزون بر پناهجویان افغان، سوری، عراقی و اینک اوکراینیها، میزبان موجهای جدیدی از مهاجران، آوارگان و پناهجویان باشد.
دیدگاه متفاوت محور عبری-عربی به احیای برجام
همان طور که اشاره شد، غرب به اهمیت توافق هستهای پی برده و در جریان سفر بایدن به عربستان و رژیم صهیونیستی، مسائل مرتبط با احیای توافق یکی از محورهای مهم گفت وگوها خواهد بود. ریاض و تلآویو اگر چه همواره مخالف توافق هستهای بودهاند اما نگاه و رویکرد آن دو در قبال ایران و برجام به شدت با یکدیگر تفاوت داشتهاست.
نگرانی عربستان سعودی از بندهای غروب برجام و نیز برخی محدودیتهای موقتی مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ از قبیل فعالیتهای موشکی بود که برای آن بازه زمانی هشت ساله در نظر گرفته شدهاست.
قضیه رژیم صهیونیستی اما متفاوت است و حتی برای به بن بست کشاندن مذاکرات بارها به اقدامات تروریستی و خرابکاری در تاسیسات هستهای ایران انجام داد اما نتیجه عکس گرفت چرا که پس از هر توطئهای، آنها شاهد سرعت گرفتن قطار هستهای ایران بودند.
همین سلسله ناکامیها و دریافت نتایج عکس، بسترساز شکلگیری شکافی عمیق در کابینه رژیم صهیونیستی شدهاست به طوری که آنها دیگر از رسانهای شدن اختلافات خود پیرامون برجام ابایی ندارند؛ واقعیتی که در جریان سفر ماه گذشته هیاتی از رژیم صهیونیستی به آمریکا خود را نشان داد.
پایگاه خبری تحلیلی «المانیتور» در گزارشی به قلم «بن کسپیت» تحلیلگر رژیم صهیونیستی از این اختلاف بین مقامات این رژیم در زمینه توافق هستهای پرده برداشت و نوشت که ژنرال «درور شالوم» سرتیپ بازنشسته و رئیس سابق بخش تحلیل و تحقیق اطلاعات نظامی اسرائیل در واشنگتن ، تصمیم ایالات متحده را مبنی بر خروج از توافق را در سال ۲۰۱۸ یک خطای راهبردی دانستهاست. وی در حال حاضر ریاست دفتر سیاسی- نظامی وزارت جنگ این رژیم را عهدهدار است؛ سمت سیاسی بسیار حساس و تاثیرگذاری که ارتباط مخفیانه با نهادهای دفاعی سراسر جهان در دایره اختیارات شالوم به شمار میرود.
با گذشت یک دهه از آغاز اختلافات بین مقامات این رژیم در این زمینه اما تا کنون ارزیابیهای حاکمان اسرائیل محقق نشدهاست چرا که نه نظام جمهوری اسلامی فروپاشیده و نه فشار تحریم آمریکا به توقف فعالیتهای هستهای این کشور منجر شدهاست.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب