جمهوری اسلامی ایران از ابتدا به دلیل انقلاب مردمی که سبب شکل گیری آن شد مورد توجه نه تنها دولتها بلکه ملتهای مختلف قرار گرفت. ملتها با نگرشی مثبت از انقلاب اسلامی استقبال کردند و این استقبال، با درجات متفاوتی عمومیت یافت. مهمترین بازتاب انقلاب ایران در نظام بین الملل، احیای ارزشها و آگاهی های اسلامی بود. در واقع پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که ادیان، به ویژه اسلام، با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون نه تنها به پایان راه خود نرسیدهاند، بلکه مجدداً به عنوان مهمترین راه نجات بشر از بیدادگری مطرح هستند و دنیایی را که با سرعت زیاد به سوی مادیات در حرکت بود ناگهان متوقف کرد.
ایران در طی سالهای پس از پیروزی انقلاب تلاش کرده است گفتمان جدیدی در نظام بین الملل بوجود بیاورد که در مقابل ظلم و و ستم ایستادگی کند و توازن قدرت را به نفع گروهها و ملتهای مستضعف تغییر دهد. گفتمانی که امروز به عنوان گفتمان محور مقاومت در سطح جهان گسترش یافته است.
تا جایی که رهبر انقلاب اسلامی امام خامنهای در نامهای که به جوانان دانشجوی آمریکایی نوشته این مسئله را تصدیق می کند و به آنها می گوید:« جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحدهی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستادهاید. شما اکنون بخشی از جبههی مقاومت را تشکیل دادهاید، و در زیر فشارِ بیرحمانهی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بیرحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزهای شرافتمندانه را آغاز کردهاید».[1]
محور مقاومت، اصطلاحی سیاسی است که نخستین بار توسط روزنامه لیبیایی (به عربی الزحف االخضر) در مقابل اصطلاح محور شرارت توسط جورج دبلیو بوش در سال 2002 مطرح گردید، که در آن ذکر شده بود کشورهایی که رئیس جمهور آمریکا از آنها با عنوان محور شرارت نام می برد، در اصل کشورهای محور مقاومت در مقابل تلاشهای ایاالت متحده آمریکا برای سلطه گری بر سایر کشورها محسوب می شوند.
محور مقاومت یک ائتلاف ژئوپلیتیک منطقه ای و مرکب از مجموعه بازیگران دولتی (ایران، سوریه و عراق) و غیردولتی (حزب الله، حماس و جهاد اسلامی،انصارالله یمن) است که دارای منافع مشترک ملی و ایدئولوژیک می باشند و ایران در مرکز آن قرار دارد.
مولود ایدئولوژی مقاومت، مقاومت ملت فلسطین است که بجای سازمان آزادیبخش فلسطین که تمام عمر خود را در جهت مذاکره صرف کرد، توانست با موفقیت در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادگی کند. و در واقع رکن و شاکله اصلی مقاومت همین آرمان مقاومت مردم فلسطین در مقابل رژیم اشغالگر قدس است.
در حقیقت مقاومت، نبردی نامتقارن است که با آسیب پذیری دشمنان قدرتمند ارتباط دارد و شاید مقاومت امروز تنها قدرت فائقه بر اسرائیل و آمریکاست. با اتفاقاتی که پس از جنگ 7 اکتبر حماس-اسرائیل در کشورهای غربی به ویژه آمریکا و اعتراضات مردمی و دانشجویی رخ داده است به درستی این به بند نامه سید علی خامنهای پی میبریم. اکنون مقاومت به طور خاص مقاومت فلسطین نیروهای نیابتیای در کشورهای سلطه گر دارد که صدای رسای مبارزه با ظلم و ستم هستند.
بنابراین، امروز دیگر محور مقاومت صرفاً یک گفتمان منطقهای نیست بلکه در سطح جهان گسترش یافته است و نکته قابل توجه آن است که روز به روز به تعداد افرادی که پیرو این ایدئولوژی هستند افزوده میشود.
درست است که جمهوری اسلامی ایران با انقلاب خود توانست ملتهای تحت ظلم و ستم را به خودباوری و اطمینان برساند اما غرب و نظام استکبار تلاش زیادی کرد تا با جنگ ایدئولوژیک به تضعیف و تخریب ایدئولوژی اسلامی ایران از طریق بدنام ساختن و ناکارآمد کردن آن در عرصه حیات سیاسی و بین المللی بپردازد. به همین دلیل اسلام سیاسی را همواره مترادف با ستیزه جویی، خشونت طلبی و تروریسم تعریف و تلقی کرده است که توان پاسخگویی به مشکلات سیاسی-اجتماعی انسان معاصر را ندارد اما آنچه که امروز افکار عمومی جهان شاهد آن است نظم بین الملل ناعادانه، نامشروع و نامطلوب غربی است.
آن هم در زمانی که قتل عامهای دردناک در سرزمین فلسطین توسط اسرائیل به اوج خود رسیده و تنها جبههی مقاومت است که در کنار مظلومان فلسطین ایستاده است و غرب با کمکهای مالی و تسلیحاتی در کنار رژیم جعلی اسرائیل ایستاده است این مسئله کاملاً برای وجدانهای بیدار و آگاه جهان مشخص شده است. شاید دانشجویان کشورهای اروپایی و غربی به ویژه دانشجویان ایالات متحده، درباره اسلام سیاسی اطلاعی نداشته باشند اما وقایع اخیر ذهنهای آنان را بیدار ساخته تا جایی که توانستهاند درمبارزه حق و باطل جایگاه درست و حق را تشخیص بدهند و به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ایران در سمت درست تاریخ بایستند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب