در طول تاریخ، همیشه جنایتکاران در کنار شمشیر، ابزارهای دیگری را هم به کار گرفتهاند تا جنایت خود را توجیه کنند و خونهای ریخته شده را در اذهان عمومی بشویند. در عصر ما این رویه با بهکار گرفتن قدرت رسانه پیگیری میشود و رژیم صهیونیستی یکی از اصلیترین موجودیتهای جنایتکار تروریستی است که در همین مسیر حرکت میکند. صهیونیستها تلاش میکنند جنایات خود را توجیه کنند و افکار عمومی مردم جهان را نسبت به اعمال وحشیانه خود علیه مردم فلسطین کنترل نماید. در این راستا رژیم صهیونیستی دو هدف اصلی دارد: خوب نشان دادن و ارائه تصویری زیبا از رژیم صهیونیستی؛ سیاه نمایی و منحصر کردن همه بدیها در دشمنان رژیم صهیونیستی.[1]
در واقع باید گفت رژیم اسرائیل تلاش میکند تا روایتی غیر واقعی از مساله فلسطین به مردم جهان ارائه دهد و زمانی که خبرنگاران خارجی و بدون مرز حقایق را بیان میکنند، بازداشت شده یا با گلوله جنگی کشته میشوند.
نیروهای اشغالگر اسرائیل از نقش رسانه ها در افشای جنایات این رژیم و تغییر روایت یا تبلیغاتی که اشغالگران نسبت به مردم فلسطین انجام می دهند، هراس دارند. رژیم اشغالگر اسرائیل در تلاش است مطالبی را منتشر کند که با واقعیت و حقیقت حقوق فلسطینی ها متفاوت است، بنابراین سعی دارد صدای رسانه های مستقل و آزاد را خاموش کند.
وقتی حادثه و تنشی صورت میگیرد و گزارشگر یا فیلمبرداری برای پوشش خبری میرود، مستقیماً مورد هدف گلوله قرار میگیرند، همانطور که در سال گذشته در مورد شهید «شیرین ابوعاقله» اتفاق افتاد.[2]
همچنین رژیم صهیونیستی در سال 2002 خبرنگارانی از جمله عصام مثقال حمزة التلاوی، عماد صبحی ابوزهرة، امجد بهجت العلامی، جمیل عبدالله نواورة، احمد نعمان و رفایلی تشرییلو را به شهادت رساند. خبرنگاران دیگری با نامهای محمد عبدالکریم البیشاوی (2001)، عثمان عبدالقادر القطنانی (2001) و عزیز یوسف التنح (2000) نیز توسط رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
به همین ترتیب، بهگفته وزارت اطلاعرسانی فلسطین، رژیم صهیونیستی روزنامهنگاران را بازداشت میکند و آنها در شرایط سختی در زندانهای صهیونیستی بهسر میبرند و حتی از ابتداییترین حقوق بشری که توسط میثاقهای بینالمللی مورد تأیید قرار گرفتهاند، محروم هستند. در سال 2012 نیز، محمد موسى ابوعیشة، محمود علی احمد الکومی ، حسام محمد سلامة بهدست رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
خبرنگاران دیگری از جمله وجودت کیلیجلار (ترکیهای در سال 2010)، علاء حماد محمود مرتجى (2009)، ایهاب جمال حسن الوحیدی (2009)، باسل ابراهیم فرج (2009)، عمر عبدالحافظ السیلاوی (2009)، فضل صبحی شناعة (2008)، حسن زیاد شقورة (2008)، محمد عادل ابوحلیمة (2004)، خلیل محمد خلیل الزبن (2004)، جیمس هنری دومنیک میللر (بریتانیایی، 2003) نزیه عادل دروزة (2003)، فادی نشأت علاونة (2003)، به شهادت رسیدند.[3]
حقیقت آن ست که در رژیم صهیونیستی برای پوشش اخبار مربوط به تظاهراتها و درگیریها در کرانه غربی و شرق بیت المقدس برای روزنامهنگاران و خبرنگاران محدودیتهای زیادی وچود دارد. گاهی حتی بین گروههای رسانهای هم گاز اشکآور شلیک میشود. برای همین گروههای رسانهای و خبری مجبورند خودشان از یکدیگر محافظت کنند تا آسیبی نبینند.[4]
گزارش جدید کمیته حفاظت از روزنامه نگاران (CPJ) اعلام کرده از سال 2001، این کمیته حداقل 20 مورد از قتل روزنامه نگاران توسط ارتش اسرائیل را ثبت کرده است که اکثریت قریب به اتفاق آنها، فلسطینی بودهاند. در این میان، هیچ کیفرخواستی برای این قتل ها تنظیم نشده است. یعنی حتی یک نفر در ارتش اسرائیل مسئول کشته شدن 20 خبرنگار شناخته نشد.
این گزارش همچنین تصریح کرد نیروهای اسرائیلی به طور مکرر علائم شناسایی خبرنگاران را نادیده میگیرند؛ حداقل 13 نفر از 20 نفر خبرنگار کشته شده، به وضوح خود را به عنوان اعضای رسانه معرفی کردند یا در هنگام کشته شدن در خودروهایی بودند که دارای نماد مطبوعات بودند. به عنوان مثال، در سال 2008، فادل شانا، عکاس رویترز، با پوشیدن جلیقه محافظ آبی که عبارت «پرس» روی آن نوشته شده بود، در نزدیکی خودرویی ایستاده بود که روی آن نوشته شده بود «TV» و «پرس» اما شلیک به قفسه سینه و پا موجب مرگ وی شد.[5]
گزارش کمیته حفاظت از روزنامهنگاران یک الگوی مشخص برای رفتار رژیم اشغالگر قدس در مواجهه با ترور اهالی رسانه توسط ارتش رژیم مطرح می کند با عنوان «الگوی مرگبار» و آن را یک توالی معمول در این رژیم میداند. این توالی زمانی رخ میدهد که یک روزنامهنگار به دست ارتش اسرائیل کشته شود. این کمیته با توصیف رویه ارتش رژیم صهیونیستی برای بررسی قتلهای غیرنظامیان مانند روزنامه نگاران با واژه «جعبه سیاه» افزود: «مقامات اسرائیلی شهادتها و ادعاهای شاهدان را رد میکنند و اغلب به نظر میرسد سربازان را برای قتلها در حالی که تحقیقات هنوز در حال انجام است، تبرئه میکنند. نتایج چنین تحقیقاتی محرمانه نگاه داشته میشود.»
کمیته حفاظت از روزنامهنگاران میگوید: «زمانی که تحقیقات انجام میشود، ارتش اسرائیل اغلب ماهها یا سالها طول میکشد تا درباره قتلها تحقیق کند و خانوادههای روزنامهنگارانِ عمدتاً فلسطینی در داخل سرزمینهای اشغالی برای دستیابی به عدالت راهکارهای چندانی ندارند.»[6]
بنابراین، با توجه به آنچه که گفته شد احتمال تکرار این قتلها توسط سربازان رژیم صهیونیستی بسیار زیاد است. زیرا تجربه دستکم دو دهه اخیر نشان داده سربازان بابت این قتلها که عمدی هم هستند، مواخذه نمیشوند. در حالی که کشتن یک روزنامهنگار جنایت جنگی است. گزارش کمیته حفاظت از روزنامهنگاران نشان میدهد سربازان اسرائیلی «به کرات به نشانههای مطبوعاتی احترام نگذاشته و پیامی دلخراش برای روزنامهنگاران و کارکنان رسانهای در سراسر کرانه باختری و غزه فرستادهاند».
در پایان باید گفت علارغم همه تلاشهای رژیم صهیونیستی برای سانسور جنایات وحشیانه اش، امروز دیگر افکار عمومی دنیا متوجه بیکفایتی این رژیم جعلی شدهاند. امروز دیگر بزرگترین متحد و حامی رژیم صهیونیستی یعنی دولت آمریکا نیز تحت تاثیر افکار عمومیاش نمیتواند مثل سابق از این رژیم حمایت کند. سال 1994 در دوران نخست وزیری نتانیاهو، رژیم صهیونیستی 70 درصد بودجه خود را از کمک های آمریکا و اروپا تامین میکرد اما امروزه مردم اروپا و آمریکا معترض هستند[7] که چرا باید برای چنین جنایتکارانی هزینه کنند. در واقع کمک به اسرائیل برای اروپا و آمریکا چالش شده است و نمی توانند پاسخ افکار عمومی خود را بدهند. اکنون نظم نوینی در حال شکلگیری است که بر پایه عدالت، مقاومت و صلح شکل گرفته است. رسانه ها و افکار عمومی توانستهاند این نظم را مدیریت کنند و رهبران کشورها بدون اعتنا به رسانه و افکار عمومی توانایی حکمرانی ندارند.
حکیمه زعیمباشی
1. https://www.farsnews.ir/news/14000224000480
2. https://www.irna.ir/news/85046863
3. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/02/22/2709398
4. https://farsi.palinfo.com/8887
5.https://www.maariv.co.il/news/military/Article-1004984
6. https://fa.alalam.ir/news/6612578
نظر
ارسال نظر برای این مطلب