جنگ داخلی سودان که در آوریل ۲۰۲۳ آغاز شد، تأثیرات ویرانگری بر زندگی غیرنظامیان، بهویژه زنان و دختران این کشور داشته است. خشونتهای جنسی سازمانیافته، ازدواجهای اجباری و محرومیت از آموزش، از جمله پیامدهای فاجعهبار این درگیری برای زنان سودانی بوده است.
در جریان جنگ، زنان و دختران سودانی بهطور گستردهای مورد خشونت جنسی قرار گرفتهاند. زنان توسط دو طرف درگیری مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند اما جنایات نیروهای واکنش سریع گسترده تر بوده است. گزارشها حاکی از آن است که نیروهای واکنش سریع (RSF) و شبهنظامیان متحد آنها، زنان را بهعنوان بردههای جنسی نگهداری کرده و مورد تجاوز گروهی قرار دادهاند.
حتی کودکان خردسال نیز در معرض این خشونتها بودهاند. گزارشها نشان میدهد که زنان و دختران از سن ۹ سال تا حداقل ۶۰ سال قربانی خشونت جنسی در جریان جنگ بودهاند. این خشونتها تأثیرات روانی و جسمی شدیدی بر قربانیان داشته و نیازمند توجه فوری جامعه بینالمللی است.
بحران انسانی ناشی از جنگ، منجر به افزایش ازدواجهای اجباری دختران شده است. خانوادهها بهدلیل مشکلات اقتصادی و امنیتی، دختران خود را در سنین پایین به ازدواج مجبور میکنند. این اقدام نهتنها حقوق بنیادین کودکان را نقض میکند، بلکه آنها را از آموزش و فرصتهای بهبود زندگی محروم میسازد.
همچنین، تعطیلی مدارس بهدلیل درگیریها، دسترسی دختران به آموزش را محدود کرده است. بر اساس تخمین سازمانهای امدادی، ۱۷ میلیون کودک در سودان از رفتن به مدرسه محروم هستند. این وضعیت، آینده نسل جوان سودان را تهدید میکند و نیازمند توجه ویژه است.
زنان و دختران آواره، بهویژه در اردوگاههای پناهندگان، با کمبود خدمات بهداشتی و روانی مواجه هستند. خشونتهای جنسی و تجربههای دردناک آنان، نیازمند حمایتهای تخصصی هستند که در بسیاری از مناطق در دسترس نیست. این کمبود خدمات، به افزایش مشکلات روانی و جسمی در میان زنان و دختران منجر شده است.
اوضاع اسفبار کنونی زنان سودانی در حالیست که آنان در اعتراضات علیه عمر البشیر نقش مهمی داشتند.
در اواخر دسامبر ۲۰۱۸ مجموعه تظاهرات سراسری گستردهای در اعتراض به وضعیت بد اقتصادی در چندین شهر سودان آغاز شد. حدود ۷۰ درصد از معترضان خیابانی زنان بودند و بسیاری این اعتراضات را "انقلاب زنان" خواندهاند. زنان نه تنها علیه دولت نظامی، بلکه علیه محدودیتهای فرهنگی و خانوادگی جامعه سنتی، که به واسطه گفتمان و رفتارهای محافظهکارانه دولت تقویت شده، اعتراض کردند و خواهان تغییرات بودند.
دولت نظامی البشیر به شکل وحشیانهای معترضان زن را هدف قرار داده بود. تجاوز و خشونت جنسی تاکتیکهای آشکار دولت بودند.
با سرنگونی عمر البشیر، فعالان زن امیدوار بودند که قوانین تبعیضآمیز علیه زنان را حذف شده و برابری جنسیتی برقرار شود. گرچه دولت نظامی که بعد از عمر البشیر روی کار آمد، اقدامات کوچکی در این زمینه انجام داد اما از انجام اصلاحات گسترده و مهم خودداری کرد.
با آغاز جنگ داخلی اوضاع زنان حتی بدتر از زمان عمرالبشیر شده است. نکته دردناک این است که زنان علی رغم آسیب های فراوانی که طی این جنگ دیده اند اما در عین حال از مشارکت در گفتوگوهایی که به پایان دادن به این درگیریها مربوط میشود، کنار گذاشته میشوند. آنها همچنین در معرض انواع مختلفی از خشونت و نقض حقوق بشر قرار دارند، در حالی که زندگیشان با فقر شدید و کمبود امکانات بهداشتی، به ویژه در زمینه سلامت جنسی و پیشگیرانه، همراه است.
واحد مبارزه با خشونت علیه زنان سازمان ملل اعلام کرده که تعداد موارد تجاوز گزارش شده در میان زنان سودانی تنها حدود ۲ درصد از موارد واقعی را تشکیل میدهد، امری که آنها را با شرایط دشواری روبهرو خواهد کرد.
یکی از آمارهای نگرانکنندهای که از سوی سازمان زنان در منطقه شاخ آفریقا (SIHA) منتشر شده، نشان میدهد که بیش از ۹۰ درصد از زنانی که در سودان مورد تجاوز قرار گرفتهاند، قربانی تجاوز جمعی بودهاند.
بیشک، درگیریها تأثیرات روانی و اجتماعی جدیای بر تمامی اقشار جامعه دارند، اما این تأثیرات برای زنان شدیدتر از دیگران است، زیرا منجر به بروز مشکلات روانی بسیاری از جمله صدمات روانی و اختلالات پس از سانحه، به دلیل خشونت یا از دست دادن یکی از اعضای خانواده میشود. ترس، افسردگی و اضطراب مزمن نیز از دیگر پیامدهای این بحرانها هستند.
زنان به ویژه هنگامی که خود را مجبور به تحمل مسئولیتها و مواجهه با خشونت خانگی میبینند، با استرس و فشار روانی زیادی روبهرو میشوند که همچنان یک معضل نگرانکننده است.
با وجود قوانین، سیاستها و برنامههایی که باید از آنها حمایت کنند، بسیاری از زنان همچنان در شرایط نابرابری، عقبماندگی، توسعه نیافتگی و فقر زندگی میکنند که شدت آن با درگیریها افزایش یافته است. یکی از مهمترین دلایل شیوع خشونت خانگی، ترس از انگ اجتماعی و سکوت در برابر مظاهر خشونت و عدم گزارش آنها، آداب و رسوم، سنتها و فرهنگهای اجتماعی است که مانع از بیان مشکلات و درخواست کمک از خارج از خانواده میشوند.
سکوت بینالمللی و عدم توجه رسانهها به رنجهای زنان در سودان و خشونتهایی که متحمل میشوند، به طور مستقیم به تداوم بحران بدون یافتن راهحلهای مناسب کمک میکند. بر همین اساس، سازمانهای حقوق بشری باید نقش مؤثری در محافظت از زنان در برابر نقض حقوقشان ایفا کنند و حقوق آنها را تضمین نمایند.
از ضروریات این است که نمایندگی زنان در مراحل انتقالی به گونهای باشد که متناسب با واقعیتها و مشارکتهای آنها در جامعه باشد. زنان تنها قربانیان و ابزار جنگ نیستند، بلکه رهبران و شرکای اصلی در تغییر و صلح هستند و این امر تنها با حل ریشهای مشکلات آنها و تضمین حقوق کاملشان میسر خواهد شد.
میتوان گفت که درگیریها آثار ویرانگری بر زنان گذاشته است، اما آنها با استقامت خود قادرند رنجها را به انگیزهای برای ایستادگی و بازسازی آینده سودان تبدیل کنند. از طریق حمایت روانی، انسجام خانوادگی و توسعه مهارتها، زنان قادر خواهند بود از آثار درگیریها عبور کنند. بنابراین، ضروری است که جامعه جهانی و سازمانهای بشردوستانه تلاشهای خود را برای حمایت از زنان سودانی که با شرایط انسانی دشواری مواجه هستند، افزایش دهند تا آنها بتوانند آثار روانی و اجتماعی که در پی این درگیریها بر جای مانده است را پشت سر بگذارند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب