پیش از شروع سال جدید میلادی گمانه زنیهای مختلفی درباره شرایط اقتصادی کشورهای جهان مطرح شده بود و بسیاری امیدوار بودند که سال جدید هم مانند ۲۰۲۳ سال اقتصادی دشواری نباشد. اما بنظر می رسد که سال جاری، شروع یک دوره رکود برای اقتصادهای بزرگ جهان باشد. کشورهای گروه۷ با مشکلات اقتصادی مهمی روبه رو هستند و ژاپن، بریتانیا و آلمان با رشد منفی اقتصادی مواجه هستند و این یک زنگ خطر بزرگ برای اقتصاد دنیا است.
رکود بزرگ؟
سرآغاز کاهش رشد اقتصادی کشورهای دنیا، همه گیری کووید-۱۹ بود که منجر به تغییرات گسترده در سبک زندگی مردم جهان شده است. به نظر می رسد که این تغییر سبک زندگی در دوران پساکووید نیز همچنان پایدار است و اثرات ملموسی بر اقتصادهای بزرگ گذاشته است. در کنار آن جنگ اوکراین از دیگر عوامل مهم شکل گیری رکود اقتصادی در دنیا است. این جنگ هزینه های زندگی، تورم و دیگر هزینه ها را در کشورهای اروپایی افزایش داده است که نتیجه آن کاهش قدرت خرید مردم، و افزایش صرفه جویی ها و پس انداز بوده است. در کنار این موضوع می توان به جنگ اسرائیل در غزه هم اشاره کرد که هزینه های حمل و نقل جهانی را افزایش داده است و این خود دلیل دیگری بر کاهش رشد اقتصادی در بیشتر کشورهای دنیا است.
اینگونه به نظر می رسد که این روند رکودی می تواند به اقتصاد ایالات متحده به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان هم رخنه کند و این کشور نیز از بلای رکود در امان نماند. طبق گفته اقتصاددان آمریکایی روزنبرگ که مدل اقتصادی کامل را معرفی کرده است، ایالات متحده در سال جاری به احتمال۸۵٪ به رکود اقتصادی دچار می شود، رکودی که می تواند بزرگ تر از بحران اقتصادی ۱۹۲۹ باشد[1]. هرچند نشانه های رکود در اقتصاد آمریکا هنوز نمایان نیست و آمریکا در کنار کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا رشد اقتصادی مثبتی داشته است ولی آقای روزنبرگ معتقد است که روند رکود به تعویق افتاده است و ایالات متحده بالاخره به این رکود دچار می شود. بنابراین اقتصاد جهانی باید خود را برای روزهای سختی آماده کند تا بتواند از این دوران عبور کند[2]. اما آیا این موضوع توسط کشورهای دنیا و اقتصادهای بزرگ جدی گرفته شده است یا خیر را می توان در تعاملات سیاسی و راهبردهای اقتصادی آنها جست.
اقتصادهای منطقه ای
الگوی رشد اقتصادی در حال حاضر در مناطق مختلف جهان متفاوت است. انتظار می رود که فعالیت در جنوب و شرق آسیا همچنان پر رونق باشد. اما چین یک مورد خاص است و پیش بینی های رشد آن از قوی و متوسط به عمدتا متوسط در سال 2024 تغییر کرده است.[3] در کنار آن الگوی رشد منطقه ای اقتصاد با توجه به شرایط نابسامان نظام بین الملل محبوبیت بیشتری یافته است. این الگو می تواند در کنار مزایایی که دارد موجب افزایش شکاف بین کشورهای غنی و فقیر شود. این شکاف ها می تواند به اختلافات گسترده در زمینه های اقتصادی و سیاسی منجر شود. این مسئله یعنی شکل گیری مجدد معضل مهاجرت، رشد گروه های رادیکال و افراطی و احتمالا افزایش تنش های ژئوپلتیک بین کشورهای مختلف که یعنی افزایش ناامنی در جهان و این مسئله هزینه های کشورهای بیشتر برخوردار را افزایش می دهد که چندان برای آنها مطلوب نیست.
علاوه بر این باید گفت که احتمال رکود و شکاف اقتصادی معلولی از تنش های ژئوپلتیک حال حاضر است که اقتصاددانان مختلف معتقدند که اگر این اختلافات برطرف شود می توان چشم انداز مثبتی به آینده اقتصاد داشت. هر چند همانطور که گذشت مهم ترین چالش های ژئوپلتیک حال حاضر توسط ایالات متحده رهبری می شوند و این کشور به دنبال حفظ برتری خود است. این اقدام هرچند عواقب انسانی، اقتصادی و سیاسی گسترده ای برای مردم در سطح جهان دارد اما به نظر ایالات متحده بیشتر به دنبال منافع خود است و برای همین حاضر است که عواقب جانبی آن را بپذیرد. اما شاید اعتماد به نفس بالای آمریکا منجر به آسیب دیدن اقتصاد این کشور شود، یعنی آمریکا خود به دام خود گرفتار می شود. در کنار آن وجهه این کشور به عنوان یکی از مدافعین حقوق بشر زیر سوال رفته است و باید هزینه های آن را پرداخت کند. یکی از این هزینه ها تغییر رهبری در مسائل حقوق بشری و نهادها است که آمریکا دیگر جایگاه نخست را ندارد و اتحادیه اروپا پرچم دار این موضوع است زیرا آمریکا نتوانسته به آنچه خود گفته است عمل کند. بنابراین ایالات متحده به دنبال این است که خود را هرطور شده قدرت غالب در نظام بین الملل حفظ کند و حتی اگر این موضوع منجر به یک رکود بزرگ شود و دامن گیر خود ایالات متحده شود. به نظر آمریکا این نگاه را دارد که عواقب منفی آن کمتر از اثرات مثبت برای این کشور است و این روند ارزش ریسک برای آنها را دارد، هرچند یک دنیا عواقب آن را بپردازد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب