همزمان با درگیریهای شدید در نواز غزه که طولانیترین جنگ تاریخ رژیم جعلی اسرائیل است و حجم زیادی از نیروهای نظامی و توان این رژیم را درگیر کرده و ضربات بیسابقهای به آنها زده است، بزرگترین مشکل نتانیاهو در 14 ماه اخیر در جبهه شمال (با ورود حزبالله به جنگ) ناامنی مناطق مسکونی و آواره شدن دهها هزار صهیونیست بود که رژیم را به شدت تحت فشار قرار داد.
رژیم اسرائیل برای خلاص شدن از این بحران (به عنوان هدف اولیه) و نابودی و خلع سلاح حزبالله (به عنوان هدف ثانویه) به ضاحیه بیروت و جنوب لبنان حمله کرد اما نتیجه این حملات، گسترش ناامنی به مناطق دیگر نظیر «حیفا» و حتی «تل آویو» شد.
پس از حدود دو ماه، رژیم اسرائیل نتوانست کنترل شهرهای جنوب لبنان را به دست آورد و همچنین قادر به خنثیسازی توان موشکی حزبالله برای حمله به سمت شمال اسرائیل و فراتر از آن نبوده است. در واقع هیچ کدام از اهداف اولیه و ثانویهی رژیم اسرائیل محقق نشد و چاره ای جز آتش بس برای این رژیم باقی نماند و در نهایت آتش بس به صورت رسمی بین رژیم اسرائیل و دولت لبنان به توافق رسید و حزب الله نیز ناظر این توافق بود.
اما چند نکته در مورد این توافق حائز اهمیت است:
شکست رژیم اسرائیل؛ در طول مدت جنگ علیه لبنان چندین بار مقامات اسرائیلی ادعا کردند حدود 80 درصد از قابلیت های موشکی و پرتابه ای حزب الله را از میان برده اند، اما امروز شاهد آن هستیم که پس از پایان موج ترورها علیه قوای حزب الله، این جنبش با بازیابی ساختاری توانسته است گسترهی آتش خود به شهرک های اشغالی را گسترش داده و تل آویو و حیفا را چندین بار هدف قرار دهد.
تا جایی که شاهد بودیم سطح حملات پهپادی و موشکی حزبالله در روزهای قبل از توافق آتش بس شکل فزایندهای گرفته بود بطوری که در تازهترین حملات پهپادی و موشکی بیش از 200 موشک و پرتابه در 50 عملیات تنها در یک روز علیه رژیم اسرائیل استفاده شد و نیمی از جمعیت صهیونیستها در آن روز در پناهگاهها بودند.
اکنون آتش بس در حالی عملیاتی شده که رژیم صهیونیستی در جنگ پیروز نشده و دستیابی به اهداف خود را از راه مذاکره و صلح دنبال می کند. این امر به دشمنان این رژیم نشان میدهد که سرانجام پس از 14 ماه روند پیشین رژیم صهیونیستی برای تداوم نامحدود عملیات نظامی دیگر میسر نیست و لذا سطح جدیدی از آسیب پذیری صهیونیستها نیز آشکار شده است.
رژیم اسرائیل همچنین نتوانسته شرایط را برای بازگشت ساکنان آواره شدهی خود به شمال این کشور فراهم کند. این مسئله احتمالاً نقش مهمی در متقاعد کردن بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای پذیرش آتشبس با حزبالله داشته است.
دستاوردسازی برای بایدن؛ همانطور که گفته شد نتانیاهو چارهای جز آتش بس نداشت ولی آمریکاییها از این شکست برای خود به دنبال ایجاد فرصت و دستاورد هستند. در این زمینه می توان به تحلیل واشنگتن پست اشاره کرد که مدعی شد، آتش بس برقرار شده است و این یک موفقیت گرانبها برای دیپلماسی دولت بایدن پس از یک سال تلاش بی نتیجه برای دستیابی به آتش بس در غزه است. در ادامه واشنگتن پست مدعی شد که توافق آتش بس در لبنان محصول دیپلماسی کلاسیک شاتل توسط آموس هوخشتاین فرستادهی کاخ سفید بود که ماهها بین بیروت و شرق بیتالمقدس در سفر بود.این ادعا در حالی مطرح می شود که طی 14 ماه اخیر ایالات متحده و شخص بایدن با کمکهای تسلیحاتی و همچنین وتوهای متعدد قطعنامه ها علیه جنایات رژیم اسرائیل، شریک جرم این رژیم در قتل عام زنان و کودکان و غیرنظامیان غزه بودهاند. مسئلهای که دیگر نه تنها برای افکار عمومی داخل آمریکا بلکه برای افکار عمومی دنیا اثبات شده است.
حزب الله لبنان همچنان بازوی قدرتمند جبهه ی مقاومت و نبرد علیه اسرائیل؛ نکتهای که باید بر آن تاکید کرد این است که حزب الله لبنان همواره و در جبهه های مختلف دست از مبارزه برای آرمان فلسطین و حمایت از مردم غزه برنخواهد داشت، برخی در غزه این توافق را تصمیم حزبالله برای کنار گذاشتن استراتژی «وحدت جبههها» تلقی کردند. اما همانطور که اشاره شد، حزبالله مذاکرات را به دولت لبنان واگذار کرده و خود ناظر این توافق بوده است. علاوه بر این، حزب الله لبنان در بیانیهی 5638 خود که چند ساعت پس از اعلام رسمی توافق رژیم اسرائیل با لبنان منتشر شد به این مسئله پاسخ داده و اعلام کرد که «اتاق عملیات مقاومت اسلامی تاکید میکند که رزمندگانش تخصصهای مختلف نظامی و آمادگی کامل برای مقابله با جاهطلبیها و حملات دشمن اسرائیلی را حفظ خواهند کرد و نگاهشان به تحرکات و عقبنشینیهای نیروهای دشمن به خارج از مرزها معطوف خواهد بود... دستان آنها برای دفاع از حاکمیت لبنان و اعتلای منزلت مردم آن بر روی ماشه خواهد ماند».
همچنین حزب الله لبنان متعهد شده که با عزمی بیشتر به مقاومت ادامه دهد و در کنار مظلومین و مستضعفین و مجاهدان در فلسطین به پایتختی قدس شریف، بایستد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب