هیرمند یا هلمند، رودی است که از ولایت هلمند افغانستان روان شده و به دریاچهٔ هامون که دریاچهای مشترک میان افغانستان و ایران است میریزد. رود بزرگ هیرمند از رودهای پرآب افغانستان و آسیا بهشمار میرود که سالانه میلیاردها متر مکعب آب در آن جریان مییابد و طول آن ۱۱۰۰ کیلومتر است.
سهم ایران از رود پر آب هیرمند به ماجرای درخواست حقوقی کشورمان از افغانستان اشاره دارد که باید در منطقه سیستان این سهم آب جاری شود، این رود در گذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بودهاست و از سال ۱۸۵۷ میلادی که هرات با دسیسه انگلستان به موجب معاهده پاریس از ایران جدا شد، مرتب مورد اختلاف ایران با افغانستان بود تا اینکه پس از عهدنامه صلح ایران و انگلیس در سال های ۱۸۵۷ تا ۱۸۷۲ میلادی، در سوم اسفند ۱۳۱۵ شمسی، ایران و افغانستان با امضای توافقنامه موقتی قرار گذاشتند هر مقدار آبی که به بند کمال خان برسد، به صورت مساوی میان دو کشور تقسیم شود.
اما علیرغم اینکه مجلس ایران این توافق را تصویب کرد، مجلس افغانستان حاضر به تصویب آن و سرانجام در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ گزارش کمیسیون دلتا به امضاء طرفین رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد، در خرداد ماه ۱۳۵۲ هر دو مجلس قانونگذاری دو کشور، این توافق را تصویب کردند1.
با روی کار آمدن حکومت طالبان و مشکلات عدیده ای که برای حکمرانی در این کشور تلنبار شده بود امید میرفت طالب پرونده های مرزی که این کشور با پاکستان یا هند و ایران داشت به سرانجام برسد. حق آبه ایران یکی از مشکلات اساسی بین دوکشور ایران وافغانستان بود که قدمت تاریخی داشت.سال گذشته با پیگیری های ایران طالبان پذیرفت حق آبه ایران را راهی دیار سیستان کند اما با مشکلات فنی که بوجود آمد عملا سهم ایران در قسمت لم یزرع گودزره سرازیر شد که با واکنش شدید ایران روبرو شد و طالبان به اشتباه خود اذعان کرد و قول مساعدت داد که در سال های بعد این مشکل تکرار نشود.
با اشتباهاتی که در سال گذشته طالبان انجام داد دولت ایران با شدت عمل بیشتری برای پیگیری حق آبه ایران در سال جدید تلاش میکند. سخنرانی رییس جمهور و پیغام هایی که رد وبدل شد نشان میدهد طالبان زیر رصد دقیق دولت ایران است و اگر رویکرد غیر دوستانه خود در قبال ایران را تکرار کند با عواقب جدی روبرو خواهد شد. جایگاه نخست ایران در تجارت خارجی با افغانستان خود موید سطح نفوذ ایران در این کشور دارد که لطمه به آن به هیچ وجه برای حکومت طالبان خوشآیند نیست 2.
میتوان روی دیگر ماجرا بحران حل نشده حق آبه ایران را قدرت نمایی طالبان در داخل کشور خود عنوان کرد.حکومت طالب برای نشان دادن قدرت خود به مردم و جلب نظر آنها اقدام به ندادن سهم ایران میکند تا با این حرکت به مردم خویش قدرت بالای خود را نشان دهد و احیانا اعتراضات یا مطالبات مردم خویش را منکوب کند.
با نگاهی فراتر از مساله رودخانه های مرزی بین دوکشور؛ سطح نفوذ پاکستان بر روی طالبان نیز موضوع مهمی است که نباید در تحلیل رفتاری طالب از نظر دور نگه داشته شود. پاکستان در هفته های اخیر وارد بحران داخلی عمیقی شد که با حکم جلب و آزادی عمران خان رییس جمهور این کشور این بحران ها ادامه دار خواهد بود. هدایت سیستم امنیتی پاکستان و نقشه هایی که برای طالبان افغانستان طراحی میکنند از نکاتی است که باید به آن توجه شود.آیا پاکستان راه برون رفت بحران های داخلی را در تنش آفرینی در خارج از کشور خود را دنبال میکند؟
آنچه احتمال پایان بدعهدی افغانستان درباره حقابه هیرمند را پرنگ تر می کرد منافع مشترک دو کشور در مسائل زیست محیطی ناشی از خشکی هامون است چراکه یک سوم این تالاب بین المللی در افغانستان قرار دارد و گردوغبار ناشی از آن تا مرکز افغانستان پیش میرود3.
خشک شدن هامون، تبدیل شدن این تالاب به بزرگ ترین چشمه تولید گردوغبار در شرق ایران و غرب افغانستان، آلوده شدن و کاهش شدید کیفیت هوای صدها شهر و روستا در ایران و افغانستان تنها بخش هایی از پیامدهای زیست محیطی بی توجهی افغانستان به بستن آب هیرمند است.
درست مانند فاجعه که در دریای آرال اتفاق افتاد . بسیاری از کسانی که سال ها در اطراف هامون زندگی میکردند یا از آنجا مهاجرت کردند یا همه چیز خود را از دست دادند. در کنار این مشکلات موج عظیمی از پناهجویان از افغانستان وارد سیستان شدند. «سیستان به کانون پناهندگان از سراسر افغانستان تبدیل شد. بنابراین جدا کردن مساله پناهندگان و محیط زیست از هم غیر ممکن است. افزایش جمعیت همراه با کاهش شدید کمیت و کیفیت غذا منجر به افزایش خطر سوء تغذیه، به ویژه در میان گروههای آسیبپذیر مانند کودکان و سالمندان میشود4.
امیرعلی یگانه
1. https://rc.majlis.ir/fa/law/show/95041
2. https://www.entekhab.ir/0031o3
نظر
ارسال نظر برای این مطلب