بلومبرگ در مقالهای با عنوان «بایدن باید بهدنبال معاهده، و نه معامله با ایران باشد» نوشته است: عایقبندی توافق در برابر امیال ریاستجمهوری به نفع همه است.
در میان انبوه اظهارات محمدجواد ظریف طی مصاحبهای که فایل صوتی آن به بیرون درز کرد، انعکاسی از گذرا بودن توافق هستهای که ایران در سال ۲۰۱۵ با قدرت های جهانی امضا کرده است، وجود داشت.
ظریف اذعان کرد که “سهلانگاری” کرده است که گمان میکرده باراک اوباما میتواند معاملهای که بدون تأیید کنگره انجام داده بود را حفظ کند.
حق با اوست؛ برنامه جامع اقدام مشترک، یک مطالعه موردی در مورد محدودیتهای قدرت ریاست جمهوری در توافقها است. فقدان هرگونه مصوبه کنگره در مورد این توافق، به جانشین اوباما، دونالد ترامپ اجازه داد تا به راحتی از آن خارج شود.
اکنون درحالیکه امضا کنندگان وارد آخرین دور مذاکرات برای بازگرداندن ایالات متحده به تعهداتش میشوند، بازهم در حال همان اشتباه را مرتکب می شوند.
رئیس جمهور جو بایدن که مشتاق احیای توافق است، هیچ تلاش معناداری برای کسب حمایت کنگره انجام نمی دهد. حتی ایرانیها، با وجود زیر سوال بردن قابل اعتماد بودن وعدههای آمریکا، اصراری برای پشتوانه قانونی این وعدهها ندارند.
مسیر هوشمندانه تر برای هر دو طرف ، انعقاد معاهدهای است که توسط سنای آمریکا تایید شده باشد. بدون چنین تصدیقی، اعتبار توافق هسته ای احیا شده منوط به محاسبات سیاسی روسای جمهور آینده خواهد بود.
این به نوبه خود ارزش اقتصادی توافق را نیز تضعیف میکند؛ چه کسی حاضر است در ایران سرمایهگذاری کند درحالی که میداند که تحریم ها توسط ساکن بعدی کاخ سفید به راحتی قابل بازاعمال است؟ و اگر سود ناشی از این توافق نتواند انتظارات ایران را برآورده کند ، ممکن است مجبور شود در تعهدات خود بار دیگر تجدید نظر کند.
توافق نامهای که رفتار ایران در خاورمیانه را تعدیل کند و احتمال تنش ایران با ایالات متحده را کاهش دهد، بسیار مهمتر از آن است که بتوان آن را به هوی و هوس قدرت اجرایی سپرد. واشنگتن و تهران هر دو باید با حسن نیت تلاش کنند تا در این زمینه به اجماع داخلی برسند.
ایرانی ها نیز اوقاتشان را با خیال راحت تر می گذرانند. در حالی که اختلاف نظرهایی در مورد توافق میان جناحهای مختلف سیاسی ایران وجود دارد، توافق کلی در مورد لزوم رهایی ایران از تحریمهای اقتصادی وجود دارد. این دیدگاه رهبر معظم انقلاب علی خامنه ای نیز هست – و بر خلاف رئیس جمهور آمریکا ، دفتر وی مشمول نوسانات سیاست های انتخاباتی نیست.
بایدن قله بلندتری برای صعود دارد. طبق قانون اساسی ایالات متحده، تبدیل توافق هستهای به یک معاهده نیاز به تصویب با رأی دو سوم سناتورها (۶۷ رأی از۱۰۰ عضو مجلس سنا) دارد. در ظاهر، این یک استاندارد غیرممکن به نظر می رسد. اما همانطور که تردید دوحزبی در مورد این توافق وجود دارد، یک توافق بازنگری شده مورد حمایت گسترده دو طرف خواهد بود.
رهبر ایران تأکید کرده است که تهران با گسترش دامنه مذاکرات جاری در وین موافقت نخواهد داد. اما همانند مذاکرات هستهای، اگر چشمانداز مذاکره همراه با منافع قابل توجه برای ایران باشد، بعید است تهرن از امتحان کردن فرصت، خودداری کند.
انتخاب رئیس جمهور جدید در این ماه به تهران فرصتی برای بازنشانی سیاستها میدهد. بایدن باید ایرانی ها و کنگره را متقاعد کند که یک معاهده جامع نتیجهای است که هر دو میخواهند؛ توافقی که از تمایلات زمان و نوسانات و سیاستهای متغیر ریاست جمهوری مصون بماند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب