سفر رئیسجمهور چین به عربستان را میتوان از ابعاد اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار داد؛ سفری با اولویت اقتصاد انرژی که همزمان، سیگنالهایی را از سوی پکن و ریاض به آمریکا مخابره کرد.
بعد از مدت ها هیاهو و جوسازی رسانه ای، بالاخره «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین چهارشنبه شب (۱۶ آذر) وارد ریاض شد. او در جریان این سفر ضمن شرکت در دو نشست جداگانه با سران عرب و سران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و نیز با مقامات سعودی از قبیل «ملک سلمان» پادشاه و «محمد بن سلمان» ولیعهد آن دیدار و در زمینه های مختلف گفت وگو کرد.
در این میان، افزون بر تمرکز بر گسترش مناسبات اقتصادی با امضای بیش از ۳۰ توافقنامه شراکت استراتژیک جامع بین چین و عربستان، پرونده های دیگری در زمینه تحولات فلسطین، سوریه، عراق، یمن، افغانستان و اوکراین مورد بحث قرار گرفت که این دو کشور در بیانیه مشترک خود نیز به آنها اشاره کردند.
سفری با چاشنی اقتصاد و انرژی
اهمیت بالای روابط اقتصادی بین چین و عربستان در جریان این سفر، پیش از عزیمت شی به ریاض مشخص بود و کارشناسان اولویت سفر را انرژی به ویژه نفت ارزیابی می کردند.
در جریان این سفر، پادشاه عربستان سعودی و رئیس جمهوری چین «توافقنامه همکاری جامع راهبردی» دو کشور را امضا و ابراز امیدواری کردند که «این سند باعث تعمیق و ارتقاء روابط دوجانبه شود و افقهای جدیدی را در همکاری دو کشور ایجاد کند».
بنابراین همان گونه که انتظار می رفت، در حاشیه سفر، شرکتهای عربستانی و چینی ۳۴ توافقنامه سرمایهگذاری به ارزش تقریبی ۳۰ میلیارد دلار امضا کردند. این توافقات به بخشهای گوناگون انرژیهای پاک و تولید هیدروژن و انرژی خورشیدی و فناوری اطلاعات و حمل و نقل و صنایع پزشکی و مسکن و کارخانههای مصالح ساختمانی مربوط میشد.
لازم به ذکر است، خلیج فارس برای چین که در صدد تأمین امنیت انرژی خود می باشد، بسیار ارزش دارد. چین بزرگترین مصرفکننده انرژی در جهان و مهمترین شریک تجاری ریاض است. این کشور به عنوان بزرگترین واردکننده نفت خام، دستکم یک چهارم از صادرات نفت عربستان را خریداری میکند.
عربستان در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار نفت به چین صادر کرد و به همین دلیل ریاض برای پکن یکی از ارزشمندترین تأمینکنندگان نفت است. ضمن اینکه حجم مبادلات تجاری عربستان و چین در سال ۲۰۲۱ حدود ۸۱ میلیارد دلار بوده و در سه ماهه چهارم ۲۰۲۲ نیز حدود ۲۷.۵ میلیارد دلار گزارش شده است.
فراتر از انرژی، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی شراکت با چین را در راستای برنامه اصلاحی ۲۰۳۰ خود ارزیابی میکند؛ موضوعی که در این سفر نیز مورد توجه قرار گرفت و شی در مورد طرح نوسازی اقتصادی چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی و ابتکار زیرساختهای جهانی کمربند و جاده چین با ملک سلمان، بن سلمان و دیگر نمایندگان سعودی گفت وگو کرد.
پیام همزمان پکن- ریاض به کاخ سفید
جنبه ضدآمریکایی بودن سفر مزبور و ارسال پیام و سیگنال از سوی سران دو کشور عربستان و چین به آمریکا بر کشی پوشیده نبوده و نیست؛ پیام هایی که در واقع مخاطب آن کسی جز بایدن و سیاست های او نیست.
از این منظر، ناظران این سفر را نه تنها به لحاظ مصالح اقتصادی مهم میدانند بلکه آن را پیام واضح ژئوپلیتیک عربستان و چین به آمریکا میشمارند، به این معنا که شریک جایگزین دیگری نیز در جهان وجود دارد. در همین ارتباط «آنگلا استانزل» از بنیاد «علم و سیاست» میگوید، چند سالی است که چین و عربستان به یکدیگر نزدیکتر شدهاند. چین با این رویکرد، این پیام را میرساند که با ائتلاف با عربستان سعودی بهنحوی وارد حوزه نفوذ آمریکا شده است.
ضمن اینکه سفر شی به عربستان در حالی انجام شد که روابط ریاض و واشنگتن بر سر موضوعاتی مانند امنیت انرژی، امنیت منطقهای و حقوق بشر متشنج است. افزون بر آن در سالهای اخیر قتل «جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد عربستان در استانبول روابط آمریکا و این کشور را سرد کرده بود.
پس از بحران اوکراین و نیاز غرب به انرژی، روابط آنها به نوعی تیره تر شده است و آخرین ضربه بر پیکر روابط آمریکا و عربستان زمانی زده شد که با فاصله اندک از سفر جنجالی بایدن به عربستان، وزیران اوپکپلاس شامل اعضای اوپک و متحدان این سازمان مانند روسیه، در جلسه ای موافقت کردند که برنامه تصویب شده قبلی مبنی بر کاهش تولید به میزان ۲ میلیون بشکه در روز را ادامه دهند. این تصمیم اوپکپلاس با ابراز نارضایتی واشنگتن مواجه شد، به گونهای که از آن به عنوان «همسویی» با روسیه در جنگ اوکراین یاد کرد.
پایگاه خبری شبکه «اماسانبیسی» در گزارشی به تصمیم اوپک پلاس مبنی بر کاهش روزانه ۲ میلیون بشکه نفت و نقش عربستان در این سیاست گذاری پرداخت و سفر اخیر بایدن به ریاض را به شدت به باد انتقاد گرفت و نوشت: «جو بایدن» رئیسجمهوری ایالات متحده دلایل زیادی برای عصبانیت از تیم امنیت ملی خود دارد زیرا آنان برخلاف باورهایی که داشت، او را به مدت ۱۸ ماه تحت فشار قرار دادند تا دربرابر عربستان چنین سیاستی را در پیش بگیرد.
به نوشته پایگاه مزبور، کاهش تولید به ویژه تحت رهبری عربستان موضوعی فاجعهبار خواهد بود زیرا این اقدام به شدت تهاجمیتر از تصمیمی است که اعضای اوپک پلاس اعلام کردهبودند. این تصمیم نه تنها به شدت بر اقتصاد ایالات متحده و جهان تاثیر خواهد گذاشت بلکه به دیگر حوزههایی که برای واشنگتن دارای اهمیت ژئوپلیتیکی هستند نیز از آن متاثر خواهد شد به عنوان مثال، افزایش قیمت نفت میتواند به روسیه کمک کند تا از این طریق منابع مالی لازم را برای جنگ علیه اوکراین به دست آورد. این امر احتمالاً عزم و اراده کشورهای حامی اوکراین بهویژه قدرتهای اروپایی را تضعیف میکند.
کارشناسان بر این باورند که عربستان سعودی به دنبال سرمایه گذاری مستقیم خارجی برای ایجاد صنایع جدید و تنوع بخشیدن به نفت بدون وابستگی به غرب، نگاهی به شرق به ویژه چین و دیگر نقاط جهان دارند. بنابراین دول عربی از جمله عربستان قصد مخابره این پیام را به آمریکا دارند که به واشنگتن متکی نیستند.
ادعاهای واهی علیه ایران
آنچه که در جریان این سفر تا حدی غیرمنتظره به نظر می رسید به متن بیانیه مشترک چین و عربستان ارتباط می یافت؛ متنی که اگرچه با رویکرد ضدایرانی آل سعود سازگار بود ولی انتظار نمی رفت که به دلیل روابط استراتژیک و راهبردی تهران- پکن با همراهی چین نگاشته و ایراد شود.
قضیه از این قرار بود که عربستان و چین در پی یک نشست دوجانبه بیانیه ای مشترک صادر کردند، در بخشی از این بیانیه از ایران خواسته شده که با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری کند و به معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای پایبند باشد. آنها در بخش دیگری از بیانیه خود بر اهمیت احترام ایران به اصول حسن همجواری و عدم دخالت این کشور در امور داخلی کشورها تاکید کردند.
در بیانیه مشترک آنها هیچ اشاره ای به کارشکنیهای غرب در زمینه احیای مذاکرات لغوتحریم ها صورت نگرفته است. اگر چه عربستان سعودی همواره مخالف آغاز و تداوم مذاکرات در سطوح مختلف بوده و از هیچ تلاشی برای به بن بست رسیدن آن فروگذار نکرده است اما چین به عنوان یکی از اعضای ۱+۵ نباید از ۱۷ گزارش مثبت آمانو، خروج یکجانبه آمریکا از توافق، تعهدگریزی و سازوکارهای بی سرانجام اروپایی ها و غیره غافل باشد.
آنها در این بیانیه در حالی ادعای دخالت ایران در امور داخلی دیگر کشورها را مطرح کردند که ایران همواره به دنبال صلح و امنیت و حل بحران های منطقه است و در زمینه یمن نیز چشمان خود را بر هشت سال جنایات آل سعود در این کشور فقیر منطقه بستند.
با این حال، بن سلمان در افتتاحیه چهل و سومین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در ریاض به پرونده یمن هم پرداخت و تصریح کرد: ما موضع خود را در قبال بحران یمن و نیاز به یافتن راه حل سیاسی برای پایان دادن به آن تکرار میکنیم.
لازم به یادآوری است که از آغاز تجاوز عربستان سعودی و امارات به یمن، این کشور در حال تجربه یکی از بدترین بحرانهای حقوق بشری در جهان است. در حالی جنگ یمن وارد هشتمین سال خود شده که حملات ائتلاف سعودی به این کشور فقیر منطقه به رغم آتشبس همواره تکرار و فاجعه بارترین کشتار انسانی را رقم میزند؛ بحرانی که در صورت تداوم تا سال ۲۰۳۰، بر پایه برآورد سازمان ملل متحد حدود ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار قربانی خواهد گرفت.
یمن با چالش های اساسی حقوق بشری از جمله محاصره اقتصادی توسط عربستان و بروز قحطی، تخریب مراکز بهداشتی توسط جنگندههای ائتلاف سعودی و شیوع انواع بیماری های واگیردار، تخریب مدارس و اماکن آموزشی و محرومیت دانشآموزان از تحصیل مواجه است.
افزون بر آن بازداشت فعالان رسانهای و شکنجه آنان توسط نیروهای مورد حمایت ائتلاف، دستگیری بی دلیل فعالان سیاسی و حبس آنان در زندان های زیرزمینی، بدرفتاری با زنان و دختران آواره توسط گروه های سلفی، تنها گوشهای از مصائب در یمن جنگزده به شمار میرود.
فرجام سخن
عربستان سعودی که همواره از آن به عنوان متحد استراتژیک آمریکا نام برده می شود در دوره بایدن به ویژه در فضای پسابحران اوکراین روابطی تیره را تجربه می کند؛ بازگشت بایدن از عربستان با دستان خالی و اینک، میزبانی ریاض از بزرگترین رقیب آمریکا از این وضعیت تیره نشان دارد.
آل سعود در جریان این سفر با امضای ۳۴ سند همکاری به ارزش تقریبی ۳۰ میلیارد دلار با چین در صدد القای این حس برآمده که به دنبال تنوع بخشیدن به شراکتها برای تأمین منافع اقتصادی و امنیتی است و بی تردید مخاطب اصلی این پیام هم آمریکای بایدن است.
در مقابل، شی با سفر خود به ریاض، این پیام را به آمریکا مخابره کرده که با ائتلاف عربی با عربستان وارد حوزه نفوذ آمریکا شده است. البته باید در نظر داشت قدرت یابی فزاینده چین که همواره مسئله ای نگران کننده برای آمریکایی ها بوده، با این سفر تشدید شده است. امضای «توافقنامه همکاری جامع راهبردی» بین بزرگترین صادرکننده و نیز مصرفکننده انرژی، موضوعی نیست که به مذاق آمریکا خوش آید؛ آن هم کشوری که به شدت از قدرت چین در بازه زمانی ۲۰۳۵ تا ۲۰۵۰ هراس دارد.
https://iuvmpress.news/fa/?p=72472
نظر
ارسال نظر برای این مطلب