راهبرد توازن‌گرایی در سیاست خارجی 27

راهبرد توازن‌گرایی در سیاست خارجی

 توازن‌گرایی در سیاست خارجی یکی از راهبردهای نظام جمهوری اسلامی است که متأسفانه در برخی برهه‌ها مورد غفلت قرارگرفته است. نمونه آن نگاه مطلق به غرب در دولت سابق است چنانچه برجام نود درصد کیک و سبد سیاست خارجی را به خود اختصاص داده بود و این باعث می‌شد که برخی از حوزه‌های دیگر مورد غفلت قرار گیرد.

اصلی که دولت فعلی مدنظر قرار داده است و مجلس انقلابی هم به دنبال آن بوده و هست این است که ما به توازن در سیاست خارجی برسیم و قضیه هسته‌ای یکی از مجموعه قضایای دیپلماتیک ما باشد. لذا فعال‌سازی دیپلماسی منطقه‌ای، استفاده از ظرفیت‌های کریدوری در ایران، ارتباط با شرق و … ازجمله مسائلی بوده است که در کنار مذاکره با غرب در این دولت پیگیری شده است. آن‌چنان‌که پیش‌بینی می‌شود که سود حاصل از کریدورهای موجود در ایران در سال ۲۰۲۲ شانزده برابر فروش نفت در سال ۹۹ و در دولت روحانی به‌عنوان دولت مدعی دیپلماسی و مذاکره باشد.

امروز بحث بر سر مذاکرات هسته‌ای در حالی وجود دارد که ما معتقدیم آمریکایی‌ها از سر استیصال به میز مذاکره برگشتند و علت اصرار آن‌ها بر احیای برجام به سه موضوع برمی‌گردد؛ بازگرداندن نفت ایران به بازار انرژی، استفاده از برگه ایران در انتخابات کنگره و انتخابات ریاست جمهوری و استفاده از توافق احتمالی در سفر منطقه‌ای بایدن. مهم‌ترین اصلی که موجب شده است آمریکایی‌ها به میز مذاکره برگردند ناموفق بودن سیاست‌های آن‌ها در اعمال فشار حداکثری بوده است که آن‌ها را به این محاسبات رسانده است که فشارها نمی‌تواند بر  کنشگری جمهوری اسلامی تأثیرگذار باشد.

این موضوع به ما نشان می‌دهد که رویکرد آمریکایی‌ها یک رویکرد کاملا تاکتیکی و شکلی و نه یک تغییر ماهوی و راهبردی است لذا پیش‌بینی می‌شود که با تغییر محیط بین‌الملل رویکرد آن‌ها نیز تغییر پیدا خواهد کرد‌. بر همین اساس ما پیگیر بوده و هستیم که باید آمریکایی‌ها در مذاکرات پیش رو به ۳ خواسته منطقی و عقلانی جمهوری اسلامی ایران تن دردهند؛ برداشتن تحریم‌ها، دادن تضمین معتبر و تعبیه پروسه راستی‌آزمایی معتبر در توافق احتمالی.

مهم‌ترین طرح مجلس شورای اسلامی یعنی طرح راهبردی لغو تحریم‌ها دقیقا بر اساس همین اصول پایه‌گذاری شده است و به دنبال احیای حقوق ملت ایران است.

از سویی برخی به دنبال این هستند که تغییر محیط مذاکره از وین به دوحه قطر را به معنای تغییر ماهیت و موضوع مذاکرات بدانند درصورتی‌که این یک اصل است که تغییر مکان جغرافیایی به معنای تغییر راهبرد جمهوری اسلامی و تغییر موضوعات نیست بلکه سرفصل‌های مذاکرات و محورهای آن‌ها مشخص است و دو طرف بر اساس همان سرفصل‌ها و محورها با همدیگر مذاکره خواهند کرد.

ما در مجلس شورای اسلامی به‌عنوان ناظر و سیاست‌گذار معتقد به مذاکره با طرف مقابل بر اساس سیاست‌های کلی و اصول راهبردی نظام منطبق بر خطوط ترسیم‌شده رهبر معظم انقلاب اسلامی هستیم. قطعاً پیگیری خواهیم کرد که مذاکرات بر اساس همان راهبرد مشخص و مدون گفته‌شده یعنی لغو همه تحریم‌ها، راستی آزمایی و تضمین دهی و نیز حفظ دستاوردهای ارزشمند و استراتژیک هسته‌ای صورت پذیرد.

https://iuvmpress.news/fa/?p=58117

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب