در اولین گردهمایی سران
عرب در مورد اسرائیل تصمیم بر آن شد که هیچ یک از کشورهای عرب اسرائیل را به رسمیت
نشناسند و با آن مذاکره و صلح نکنند. امروزه اما برخی از کشورهای عرب از مواضع
قبلی خود دست کشیدهاند و نهتنها تمایلی به حمایت از فلسطینیها ندارند بلکه بهطور
رسمی رژیم صهیونیستی را تائید کردهاند. لذا شاهد عادیسازی روابط میان رژیم
صهیونیستی و برخی از کشورهای عرب منطقه هستیم که ازجمله این روابط میتوان به
سفرهای رسمی مقامات ارشد این کشورها به فلسطین اشغالی و دیدار با سران رژیم
صهیونیستی و همچنین سفر مقامات رژیم اشغالگر به کشورهای عربی، همکاریهای رو به
رشد میان رهبران تجاری و کمپانیهای اسرائیلی و عرب اشاره کرد.
مهمترین عاملی که میتوان گفت نقش مهمی در تغییر مواضع و عدم حمایت
برخی از کشورهای عربی از فلسطین دارد، سیاستهای ایالاتمتحده در منطقه غرب آسیا
است. آمریکا به عنوان بزرگترین حامی رژیم اشغالگر قدس که از زمان اشغال فلسطین
همواره از این رژیم حمایت مالی و نظامی کرده است، برای مقابله با گروههای اسلامی
حامی آرمان فلسطین تلاشهایی کرده است از جمله دامن زدن به اختلافات مذهبی، منحرف
کردن ذهن رهبران کشورهای عرب از خطر رژیم اشغالگر قدس به خطر هلال تشییع، ایجاد
جنگ فرقهای و مذهبی در کشورهای اسلامی و عرب منطقه از طریق فتنه و آشوب داخلی،
تجهیز و حمایت از گروههای تروریستی، دامن زدن به جنگهای نیابتی در منطقه و
وابستگی اقتصادی و نظامی کشورهای منطقه به خود.
در واقع آشتی اعراب و اسرائیل برای آمریکا دارای اهمیتی استراتژیک
است و همواره برای آن تلاش کرده است. روی کار آمدن رهبران جدید و تقریباً جوان و
بدون تجربه در کشورهای جهان عرب طی سالهای اخیر نیز نشان داد که این رهبران
حساسیت و تعهدی نسبت به مسئله فلسطین ندارند، در حکومت داری نیز بی تجربه هستند و
برای دوام حکومتهایشان و جلوگیری از آشوب و جنگ داخلی نیازمند اتکا به قدرت
دیگری هستند لذا تحت امر آمریکا قرار گرفتند. عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی
و برخی از کشورهای عرب منطقه نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. اعلام عادیسازی
روابط حکام مرتجع عربی با رژیم منحوس صهیونیستی در حالی است که مردم مسلمان این
کشورها هرگز با عادی سازی روابط موافق نیستند و دلیل این مدعا نیز برپایی اعتراضات
گسترده در کشورهای مسلمان عربی است.
اما سرنوشت «حسنی مبارک» در مصر و «زین العابدین بن علی» در تونس
گواه آن است که این راه تضمینی برای ادامه حضور سردمدارن عرب در قدرت نیست و همه
دیدند که تل آویو هنگام انقلاب های بهار عربی چگونه از حسنی مبارک و بن علی چشم
پوشی کرد و چگونه حکومتهایشان سقوط کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برای ملتهای مسلمان منطقه
این مسئله به خوبی آشکار شد که اسلام بهترین عامل هویتساز و ایجاد ایدئولوژی
مقتدر برای گروه های اسلامی است. بنابراین محور مقاومت شکل گرفت. این جبهه با
محوریت جمهوری اسلامی و عضویت حزبالله لبنان و گروههای مبارز فلسطینی و به تدریج
سایر کشورهای اسلامی روز قدس را برای زنده نگه داشتن نام فلسطین و حقانیت آن هر
ساله گرامی داشتند و امروز بنا به فرموده رهبر انقلاب امام خامنهای «روز قدس، یک
روزِ به معنای حقیقی کلمه، بینالمللىِ اسلامی است… این حرکت عظیم در دنیای اسلام
روزبهروز جا افتادهتر شده است و گسترش بیشتری پیدا کرده است… از شرق دنیای اسلام
یعنی از اندونزی، تا غرب دنیای اسلام یعنی آفریقا و نیجریه.»
در واقع همانطور که امام خمینی فرمودند: « این روز، روز امتیاز و
جدایی بین حق و باطل است» دنیای اسلام و امت اسلامی شاهد کارشکنیهای برخی دول
عربی برای فراموش کردن و عدم برگزاری این روز بوده، کشورهایی که در جبهه باطل
قرار گرفته اند و سرنوشتشان نیز مانند همان جبهه، سرنگونی و نابودی است. روز قدس
نشانه حقانیت کشورهایی است که سعی در باشکوه برگزار کردن این روز دارند؛ زیرا که
این روز به نوعی رویارویی مستقیم اسلام و صهیونیسم جهانی است. آرمان آزادی قدس یک
آرمان جهانی است که بیش از ۸۰ سال در ابعاد و انواع
مختلف، آزادیخواهان اسلام و جهان را به خود مشغول کرده است و ما به عینه شاهد
قدرت و قوت فلسطینیها در سالهای اخیر بوده ایم و این نوید دهنده آن است که آزادی
قدس نزدیک است
نظر
ارسال نظر برای این مطلب