نقش عربستان سعودی در مناقشه فلسطین و رژیم اسرائیل به طور سنتی با میانجیگری مشخص میشود که در آن تلاشهای دیپلماتیک مختلفی برای حل و فصل مسالمت آمیز مناقشات انجام شده است. علیرغم پیام های حمایت از مردم فلسطین، موضع عربستان سعودی در قبال رژیم اشغالگر اسرائیل رد کامل نبوده است. در واقع، آنها یک رابطه مبتنی بر دیپلماسی آرام و عمل گرا با این رژیم داشتهاند. که از طریق آن هم سعودی ها و هم صهیونیستها منافع مشترکی را به شیوه ای محتاطانه پیش بردهاند.
از زمان ایجاد رژیم جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸، اگرچه عربستان سعودی در بسیاری از موارد به شدت از رژیم اسرائیل انتقاد کرده است، اما در عمل هیچ اقدامی برای نفی موجودیت این رژیم انجام نداده است و به جای آن دیپلماسی میانجی گری را برای دستیابی به پایان مسالمت آمیز درگیری فلسطین و رژیم اسرائیل انتخاب کرده است. این نیز به دلیل اهمیت اتحاد با ایالات متحده است که هم رژیم اشغالگر و هم عربستان سعودی مایل به حفظ آن هستند.
با این حال، مهمترین ابتکار عربستان سعودی تا به امروز، طرح صلح عربی است که در سال ۲۰۰۲ توسط ولیعهد وقت عبدالله بن عبدالعزیز ارائه شد. این سند عادی سازی کامل روابط بین کشورهای عربی و رژیم اسرائیل و حمایت از همه کشورهای منطقه در ازای خروج رژیم اشغالگر اسرائیل از تمامی اراضی اشغالی و به رسمیت شناختن استقلال یک کشور فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی را پیشنهاد می کرد. علاوه بر این، باید “راه حل عادلانه” برای مشکل آوارگان فلسطینی که می خواهند به سرزمین خود بازگردند، یافت. این پیشنهاد یک لحظه مهم تاریخی بود، زیرا همه اعضای اتحادیه عرب از این پیشنهاد حمایت کردند، بنابراین دری را برای به رسمیت شناختن جمعی رژیم جعلی اسرائیل، که نشان دهنده پایان سالهای محاصره در اجلاس خارطوم بود، باز کرد. اما رژیم صهیونیستی این ابتکار عمل را رد کرد،[۱]زیرا رژیم صهیونیستی به حدی زیادهخواه است که علاوه بر اینکه خواهان به رسمیت شناختن خود به عنوان یک کشور مستقل است، تلاش میکند که کشور فلسطین به رسمیت شناخته نشود.
در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، شاهد عادی سازی روابط اسرائیل با امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان بودیم.[۲] روابط بین عربستان سعودی و رژیم اسرائیل نیز پس از روی کار آمدن دولت ترامپ در ایالات متحده تا امروز به طور فزاینده ای علنی شده است. اما ، عربستان سعودی در موضوعات حساسی مانند مسئله بیت المقدس و «معامله قرن» کوتاه نیامده و نگرش های متناقض و مبهمی داشته است.[۳]
در واقع عربستان رویکرد پیچیده ای را در خصوص به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر توسط چند کشور عربی در پیمان ابراهیم اتخاذ کرده است. این کشور دارای سابقه طولانی همکاری مخفیانه با رژیم اسرائیل است. در سالهای اخیر نیز بارها اعلام کرده است که به رسمیت شناختن عمومی رژیم اسرائیل تنها در صورتی محقق خواهد شد که حرکتی برای حل مناقشه فلسطین و ایجاد راه حل دو کشوری وجود داشته باشد.[۴]
آنچه که اکنون شاهد آن هستیم این است که نوعی “عادی سازی اقتصادی” در روابط عربستان و رژیم اسرائیل پس از توافق ابراهیم در حال انجام است. بازرگانان اسرائیلی و افرادی که دارای پاسپورت اسرائیلی و ویزای ویژه پادشاهی هستند برای گفتگو در مورد روابط سرمایه گذاری به عربستان سعودی سفر کرده اند.
سعودیها شرکتهای فناوری صهیونیستی را به کشورشان دعوت کردهاند که به دلیل لغو ممنوعیت کلی قبلی توسط ریاض برای ورود اسرائیلیها به عربستان سعودی امکانپذیر شده است.
دیدار ادعایی نوامبر ۲۰۲۰ بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت رژیم اسرائیل از نئوم، شهری ساخته شده در شمال عربستان سعودی، نیز نشان دهنده آن است که برخی در داخل پادشاهی خواهان نقش بیشتر رژیم صهیونیستی در برنامه چشم انداز ۲۰۳۰ کشورشان هستند. اما تکذیب این دیدار از سوی وزیر خارجه عربستان نیز حاکی از حساسیتهایی است که همچنان وجود دارد. [۵]
بنابراین میتوان گفت باز کردن حریم هوایی و باز کردن ارتباطات تجاری طی سالهای اخیر نشان دهنده تلاش گام به گام و آرام سعودیها برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی است.
در ماههای اخیر نیز بعد از روی کار آمدن مجدد نتانیاهو در کابینه رژیم صهیونیستی، بارها توسط مقامات سعودی و حتی خود بنیامین نتانیاهو بحث سازش ریاض- تلآویو مطرح شده است. آن هم به شکلهای مختلف اخیراً نیز یک سایت عبری زبان شروط محمد بن سلمان برای سازش با رژیم اسرائیل را مطرح کرده است. اما آنچه که آشکار است این است که عربستان سعودی اگر طی سال های بعد از توافق ابراهیم به دلیل ملاحظات داخلی، ترس از اعراب منطقه و یا هر مسئله دیگری که در صورت سازش با رژیم صهیونیستی می توانست برایش چالش آفرین باشد، با این رژیم علناً سازش انجام نداده است. اکنون نیز همان شرایط وجود دارد و اگر آن چالشها را مدنظر قرار دهد نمیتواند با رژیم صهیونیستی سازش علنی را آغاز کند و یا شاید به همان روند آرام ارتباط سازی ادامه دهد.
در آخر باید گفت روابط عربستان و اسرائیل اگر در نهایت منجر به سازش علنی هم بشود. هیچ مزیتی برای ثبات کلی جهان عرب ندارد و تضادهای درون جهان عرب عمیقتر خواهد شد. علاوه بر این، رقابت ژئواستراتژیک در خاورمیانه شدیدتر خواهد شد و به روند صلح خاورمیانه کمکی نخواهد کرد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب