مسئله فلسطین تاریخ معاصر جهان اسلام را دگرگون کرده است. اگرچه کشورهای اسلامی به اهمیت این موضوع توجه دارند اما در عمل اهتمامی جدی از سوی رهبران جهان عرب و اسلام در حمایت از مقاومت مردم فلسطین صورت نمیگیرد. بخشی از این ملال سیاسی ناشی ارتباطات پشت پرده اعراب با آمریکا و اسرائیل است.
مسئله فلسطین تاریخ معاصر جهان اسلام را دگرگون کرده است. اگرچه کشورهای اسلامی به اهمیت این موضوع توجه دارند اما در عمل اهتمامی جدی از سوی رهبران جهان عرب و اسلام در حمایت از مقاومت مردم فلسطین صورت نمیگیرد. بخشی از این ملال سیاسی ناشی ارتباطات پشت پرده اعراب با آمریکا و اسرائیل است. آنها به دلیل منافع مشترکی که بین خود و استکبار و اسرائیل تعریف کردهاند تشکیل جبهه «غربی عربی عبری» را بر «جبهه مقاومت» ترجیح داده و فلسطین را قربانی منافع خودکردهاند. در این میان اما بخش مهمی از این غفلت تاریخی درباره فلسطین ناشی از فراموشی سیره نخبگان جهان عرب و شخصیتهای تقریبی و وحدتبخش جهان اسلام است. در روزگاری که حتی برخی از جنبشهای فلسطینی بر اختلافات بین خود و دیگر نیروهای مقاومت تأکیددارند توجه به سیره و عملکرد این نخبگان میتواند در حل مسائل کنونی رهگشا باشد. حاجامین الحسینی ازجمله شخصیتهایی است که مطالعه و بررسی عملکرد او در این مسئله مهم است. الحسینی در این مسیر ابزار «مدارا» تا راهبرد «مقاومت» را آزمود و سرانجام تنها راه بحران فلسطین را در عدم اعتماد به انگلستان و تأکید اتحاد مسلمین و مقاومت دید. او در جهت اهداف خود به خطههای مختلف جهان اسلام سفر کرد تا جایی که به «مهاجر قرن بیستم» لقب گرفت.
امین الحسینی مفتی فلسطینی
محمدامین بن محمدطاهر معروف به امین الحسینی(۱۳۹۴-۱۳۱۱ق/ ۱۹۷۴-۱۸۹۳م) مفتی فلسطینی و از نخستین رهبران جنبش فلسطینیان بر ضد سلطه انگلیس و صهیونیسم است. وی در قدس زاده شد و تحصیلات مقدماتی و زبان فرانسه و علوم دینی را در مدارس قدس و قاهره طی کرد. او در کنار این دانش، علوم نظامی را نزد ترکها فراگرفت و مدتی نیز در جنگ عثمانیها با اروپا مشارکت داشت. وی توانست بین علوم اسلامی، دانش سیاسی و علوم نظامی تلفیقی ایجاد کند و در راستای اهداف خود از آن بهره بگیرد. الحسینی در قاهره با اندیشههای سیدجمالالدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده آشنا شد و تحت تأثیر آنها قرار گرفت. سالهای رشد و شکلگیری شخصیت علمی و سیاسی امین الحسینی با جنگ جهانی اول و تسلط انگلیس بر فلسطین مصادف شد. در همین سالها به نیروهای مقاومت مسلحانه پیوست و نخستین بار در میان رهبران فلسطینی سر برآورد.
اتحاد راهبرد حاجیامین الحسینی
حاجیامین نیک دانسته بود اولین گام در مبارزه انسجام و وحدت است. بنابراین با تشکیل کلوب عربی(النادی العربی) نخستین سازمان سیاسی فلسطینیها را رقم زد که دغدغه اتحاد با سوریها را نیز داشت. در ادامه وی که یکپارچگی مسلمانان فلسطینی را در مقابل صهیونیستها و نیروهای انگلیسی کافی ندانست دایره اتحاد و وحدت نیروهای اجتماعی را وسیعتر کرد. بنابراین به سراغ مسیحیان رفت و پس از بیانیه بالفور که در حکم اعلام جنگ با فلسطینیان بود با تأسیس الجمعیه الاسلامیه المسیحیه درصدد برآمد با مسیحیان علیه صهیونیسم بهاتفاق مشترکی برسد. امین در قیام سال ۱۳۳۸ق/ ۱۹۲۰م که به انقلاب اول فلسطین شهرت دارد نقش برجستهای در سازماندهی عمومی و ایجاد ارتباط با جهان اسلام ایفا کرد.
مدارا و اعتماد به انگلستان
انگلیس و صهیونیستها در بزنگاههای مختلف با ایجاد رقابت و یا توجه سیاسی به شخصیتهای فلسطینی توازن سیاسی فلسطین را به نفع خود رقم میزدند. درواقع بریتانیا با این رقابتهای کاذب مانع از رویکرد خصمانه فلسطینیها علیه اشغالگران میشد. بنابراین صهیونیستها از قیمومیت انگلستان بر فلسطین بهره بردند و با حمایتهای شبکهها و سرویسهای سلطنتی بریتانیا مهاجرت گسترده یهودیان به فلسطین را ساماندهی کردند. بهعبارتدیگر برای بریتانیا و صهیونیستها مسئله اصلی مهاجرت یهودیان به فلسطین بود و هر چه به این مهم کمک میکرد مهم تلقی میشد. آنها که تأثیرگذاری الحسینی را در سیاست و جامعه فلسطینی دیدند و نتوانستند علیه اقدامات او در مبارزه تأثیرگذار باشند، سعی کردند او را جذب کنند و با چنین سیاستی حداقل از تهدید منافعشان بکاهند. بنابراین در سال ۱۹۲۲ که مجلس اعلای اسلامی فلسطین تأسیس شد، حاجامین الحسینی ریاست آن را بر عهده گرفت. او اداره امور اوقاف فلسطین را نیز بر عهده گرفت. بهعبارتدیگر درزمانی که با ادامه فعالیت نیروهای مقاومت فلسطینی، اشغالگری انگلستان و مهاجرت صهیونیستها میتوانست در نطفه خفه شود و مانع از رسیدن آنها به مقاصدشان شد، الحسینی درگیر مناسبات بوروکراتیک مجلس اعلای اسلامی و امور اوقاف فلسطین شد. الحسینی با اجازه نیروهای بیگانه به قدرتمندترین مرد فلسطین تبدیلشده بود. در عوض او نیز تا حدودی به آنها اعتماد کرده بود که مطالبات عمومی مردم را بهصورت سیاسی و از طریق انگلستان پیگیری کند اما در عمل بهترین فرصت برای نجات قدس و فلسطین از دست رفت. این روند ادامه داشت تا آنکه حوادث منتهی به سال ۱۹۲۹ رخ داد.
مقاومت تنها راه آزادی
امینالحسینی که حالا متوجه سیاست و راهبرد انگلستان در فلسطین شده بود فرصت را برای عمده کردن مسئله فلسطین برای جهان اسلام مهیا دید. او در سال ۱۹۳۱ کنفرانس جهانی اسلامی را باهدف وحدت ملل اسلامی در قدس برگزار کرد. همچنین در شورش سال ۱۹۳۴ و قیام عزالدین قسام در سال۱۹۳۵ دخالت کرد. بهعبارتدیگر امین الحسینی اگرچه دیر اما درک کرده بود صرف اقدام سیاسی برای رهایی فلسطین کارگر نخواهد بود. بنابراین رویکرد مقاومت را از سرگرفت. تکاپوهای سیاسی، عقیدتی و نظامی او و تلاش برای اتحاد گروههای فلسطینی در مقاومت علیه اشغالگران انگلیسی و صهیونیست، منجر شد بریتانیا او را تحت تعقیب قرار دهد. امین الحسینی در آثاری که بعدها منتشر کرد رویکرد انگلیسیها در قبال فلسطین را ریشهشناسی کرد و متوجه شد که اساساً مسئله بیش از آنکه سیاسی باشد عقیدتی و مذهبی بوده است اما دیگر فرصت گذشته بود.
هجرت به عراق
با آغاز جنگ جهانی دوم فشار به گروههای مقاومت فلسطینی و حاجامینالحسینی افزایش یافت تاجایی که او مجبور شد مخفیانه به لبنان و در ادامه به عراق بگریزد. رشیدعالی گیلانی که بهتازگی جنبشی را در عراق راهبری میکرد از ورود امین الحسینی استقبال کرد. الحسینی به همراه تعدادی از گروههای فلسطینی وارد عراق شدند. بغداد به مرکز فعالیتهای نیروهای مقاومت فلسطین تبدیل شد. امینالحسینی در عراق توانست حزب امت را تشکیل دهد که هدف آن استقلال کشورهای اسلامی از یوغ استعمار و وحدت بین آنها بود. با اتحاد نیروهای ضد انگلیسی در عراق به رهبری امینالحسینی انگلیس فشار بر نیروهای مقاومت را بیشازپیش افزایش داد. این دولت استعماری توانست با جذب نوری سعید به جریان حامی متفقین در صف نیروهای مقاومت رخنه ایجاد کند. در این میان امینالحسینی و رشیدعالی که قدرت خود را برای مقابله با انگلیس محدود دیدند به دول محور خاصه آلمان متمایل شدند. بهعبارتدیگر منازعه جهانی در جهان اسلام نیز بازتولید شد. به این نحو که گروهی به متفقین و گروهی نیز به دول محور متوسل شدند. در ادامه شکست قیام رشیدعالی گیلانی در عراق منجر به کوچ جریان مقاومت از عراق شد. آنها در اواخر بهار ۱۳۲۰ به ایران گریختند.
امین الحسینی در ایران
منازعه و رقابت آلمان و انگلستان در خاورمیانه اگرچه بهشدت رویارویی نظامی این دو کشور در اروپا نبود اما این رقابت برای این آنها اهمیتی کمتر از آن نبرد نداشت. انگلیس که از سالهای دور در این منطقه نفوذ داشت توانست رقیب را در عراق شکست دهد. آخرین مرحله این تخاصم در ایران بود. ایران به معرکه جاسوسهای دول محور و متفقین تبدیلشده بود. حاجامین الحسینی و رشیدعالی گیلانی بعد از شکست در عراق راهی ایران شدند. الحسینی در ایران ازیکطرف درصدد ارتباط با آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی بود. وی از قبل مکاتباتی با کاشانی انجام داده و از رویکردهای تقریبی و وحدتی او آشنا بود. الحسینی از سویی نیز دلخوش به یاری نیروهای متمایل به آلمان میان رجال ایرانی بود. محل اقامت حاجامین منزل فطنالسلطنه مجد نماینده رودبار در مجلس شورای ملی بود. وقتی ایران موردحمله متفقین قرار گرفت از سوی فضلالله زاهدی مخفی شد تا آنکه از مرز عبور داده شد و به ترکیه رفت. امینالحسینی همچنین دوست فرانتس مایر مأمور سازمان اطلاعات و امنیت آلمان موسوم به «اس.د» در ایران بود. وی در نامههای خود به مایر از نفوذ و اهمیت کاشانی در جامعه ایران یادکرده بود. الحسینی نامه را به مایر داده بود. مایر که بازداشت شد این نامه به اتهامی علیه کاشانی تبدیل شد. کاشانی بازداشت شد اما نیروهای متفقین نتوانستند به الحسینی دست یابند. او به سفارت ژاپن و بعد به سفارت ایتالیا رفت و سپس با لطایفالحیلی از ایران گریخت. وی از راه ترکیه راهی اروپا شد و توانست رهبران ایتالیا و آلمان دیدار کند. در این ارتباطات او توانست حمایتهای دولتهای محور را در حمایت و آموزش نیروهای اسلامی مغربی، بوسنیایی و فلسطینی را جلب کند. در پایان جنگ و با اشغال آلمان امینالحسینی نیز اسیر شد. وی در رقابت بین نیروهای فرانسوی و انگلیسی از سوءقصد صهیونیستها گریخت و به مصر رفت. با تشکیل حکومت اسرائیل تلاشهای امینالحسینی نیز برای مقابله با صهیونیستها افزایش یافت. او مجدد به سراغ مسیحیان نیز رفت و با تأسیس جمعیت اسلامی-مسیحی سعی در اتحاد آنها علیه صهیونیستها داشت. تلاشهای امینالحسینی صرفا از طرف صهیونیستها مورد تخطئه نبود. جریانهای چپگرای فلسطینی نیز او را مرتجع میدانستند و با او همکاری نمیکردند.
در این دوره نیز رویکرد الحسینی در نشان دادن تمایلش به آلمانها و قرار داده جبهه اسلامی در طرف دول محور خطایی استراتژیک بوده است. نازیها در حمایت از جبهه اسلامی گامی برنداشتند و صرفا به چند تبلیغ صوری در حمایت از اسلام و کشورهای اسلامی اکتفا کردند. قرار گرفتن این جبهه اسلام در جبهه نازیهای در عمل جریان سوم به اتحاد اسلامی را در طرف بازنده جنگ قرارداد و در عمل توجیه متفقین برای اعمال هزینهبر کشورهای اسلامی را موجه جلوه داد. درحالیکه اگر عملکرد حاجامین الحسینی در این دوره در فعالیتهای سیاسی متوقف میماند یا آنکه فعالیتهای نظامی و مقاومتهای سخت تحت فرمان او به مرزها و خاک فلسطین محدود میشد از آن روی که بریتانیا نمیتوانست جبهه جدیدی را پوشش دهد احتمالا نتیجه بهتر در آزادی قدس کسب میشد. سیاست انگلیس در این دوره در قبال اعراب مشغولیت آنها به اتحادیه و انجمنهای سیاسی بود تا از مسئله فلسطین را مسکوت بگذارد.
حاصل سخن
عملکرد حاجامین الحسین از جهت وحدتبخشی و تحقق اتحاد مسلمین در برابر استعمار بریتانیا مهم است. با موجود این برخی از خطاهای راهبردی او خاصه در اعتماد به انگلیسیها در سالهای اول بحران حائز اهمیت است. وی در برخی از مقاطع به میانجیگری انگلستان در معرکه مسلمانان و یهودیان امیدوار بود. بهبیاندیگر امین الحسینی در وضعیتی به بریتانیا امید داشت که با حمایتهای آشکار و پنهان دولت و نیروهای تحت فرمان دولت انگلستان، صهیونیستها فرصت رخنه و نفوذ و تسلط بر فلسطین را پیدا کردند.
در نخستین سالهای مقاومت فلسطینیان در برابر انگلیسیها، الحسینی با اعتماد بیجا نسبت به دولتمردان بریتانیایی، بخش عظیمی از توان نیروهای مقاومت را از بین برد. بهعبارتدیگر در نخستین سالهای اشغال مقابله با این کشور استعماری میتوانست بهتر و دقیقتر صورت گیرد. اما انگلیسیها با مسئولیت دادن به الحسینی و اجازه بازیگری به او در حوزه سیاسی در عمل از توان نظامی و مقاومت نیروهای فلسطینی را کاستند. سالهایی که الحسینی در پی مطالبات مردم فلسطین به روش دلخواه انگلیسیها بود صهیونیستها از مناطق مختلف مهاجر وارد فلسطین میکردند و زمینهای زراعی مسلمانان را تصاحب میکردند.
بر رویکرد تقریبی و وحدتی الحسینی باوجود ضرورت آن در روزگار وقت چند نقد دیگر وارد است. الحسینی چه زمانی که در پی تحقق مطالبات مردم فلسطین امیدوار به مذاکره با انگلستان بود و چه زمانی که با توسل به آلمان هیتلری درصدد مقابله با بریتانیا بود اشتباه کرد. وی بهجای این فرصت سوزیها اگر مقاومت مسلحانه فلسطینیان در مقابله با بریتانیاییها و صهیونیستها در همان سالها ابتدایی بحران را دنبال کرده بود نتیجهای بهتر مییافت. در سالهای جنگ جهانی دوم نیز مشغولیت انگلستان در جبهههای متعدد باعث شده بود تمرکز آن کشور بر فلسطین کاهش یابد اما الحسینی بهجای تمرکز قوا در مرزهای فلسطین وارد بازی نازیها شد تا در راهبرد آنها ایفای نقش کند. الحسینی وقتی فرصت کار نظامی داشت به فعالیت سیاسی روی آورد و زمانی که میتوانست عمل سیاسی گسترده انجام دهد و توان نظامی خود را در فلسطین متمرکز کند به سمت آلمان پیش رفت.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب