ائتلاف مخالفین اردوغان گسترده شده اما شواهد نشان میدهد که اگر رای دهندگان محافظه کار به طور جدی برای تغییر معادلات سیاسی ترکیه به میدان نیایند، شانس پیروزی کمالیستها، لاییکها و دیگران، پایین است.
این روزها در ترکیه، سران احزاب مخالف دولت اردوغان، به طور مداوم بر طبل برگزاری انتخابات پیش از موعد می کوبند. به این دلیل که آنان پس از مشاهده نتایج چندین نظرسنجی میدانی، این واقعیت را دریافته اند که آرای حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، آرای چند سال پیش نیست و کاهش محبوبیت این حزب، واقعیتی انکارناپذیر است. اما با این حال، هنوز هم به طور قاطعانه نمی توان گفت که زمینه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کامل برای کنار زدن اردوغان و آکپارتی از صحنه قدرت، فراهم شده است. چرا که هنوز هم میلیون ها خانوار محافظه کار در کنار اردوغان و یاران او هستند و چنین موضوعی، کار را برای مخالفین، سخت کرده است. در نتیجه؛ ائتلاف مخالفین اردوغان روز به روز گسترده تر شده اما شواهد نشان می دهد که اگر رای دهندگان محافظه کار به طور جدی برای تغییر معادلات سیاسی ترکیه به میدان نیایند، شانس پیروزی کمالیست ها، لاییک ها و چپ ها، پایین است.
اکثریت با کیست، لاییکها یا دین مدارها؟
اگر تماشاگر پای ثابت چند مجموعه تلویزیونی ترکیه باشیم، در اغلب این سریال ها، سبک زندگی، پوشش زنان و دختران، نوشیدن مداوم مشروبات الکلی و عدم لحاظ بسیاری از قید و بندهای اخلاقی و بایسته های دینی و فرهنگی، ترکیه را همچون کشوری به نمایش می گذارد که در آن، مردان کت و شلواری ثروتمند، زنان و دختران نیمه برهنه بلوند و چشم رنگی و مناسبات خاص غربی، حرف اول و آخر را می زنند. اما واقعیت این است که سیمای ترکیه حقیقی با ترکیه ای که در سریال های تلویزیونی مشاهده می کنیم یا در یک سفر کوتاه مدت توریستی به این کشور تجربه می کنیم، تفاوت جدی دارد. در بسیاری از مناطق هفت گانه و استان های دور و نزدیک ترکیه به ویژه در آناتولی، جنوب و جنوب شرقی و همچنین در اغلب استان های ساحلی کارادنیز، ویژگی های فرهنگی شهرستانی – روستایی با امتزاج دینی – قومی، در زندگی، پوشش و رفتار مردمان ترکیه هویداست و در اغلب استان ها، اکثریت، از آنِ محافظه کاران و خانواده های اسلامگرا است. حتی در بسیاری از خانواده های لاییک و کمالیست نیز، بخش قابل توجهی از مناسک دینی، شیوه زندگی و آداب و رفتار سنتی و دینی برجای مانده و در نتیجه از شمار کل جمعیت ترکیه، محافظه کاران سهم بیشتری دارند. ممکن است سوال شود: در این صورت، چرا به مدت چندین دهه، محافظه کاران نتوانستند به قدرت برسند و دولت اسلامگرای مرحوم اربکان نیز حتی پس از ائتلاف و شراکت اجباری با تانسو چیللر بی حجاب، با یک کودتای بی سر و صدا، کنار زده شد؟
پاسخ چنین است:
۱.با آن که رد آغاز تاسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳ میلادی، سخت گیری خاصی در مورد اسلامگرایان وجود نداشت و مصطفی کمال، همه اقوام ترکیه را عناصر الامیه خوانده بود، اما چند سال پس از تاسیس جمهوری، رفته رفته موضوع لائیست بودن دولت جدی تر شد و حملات وسیعی علیه اسلامگرایان، روحانیون، مدرسین قرآن و حتی شهروندان عادی صورت گرفت. اصلی ترین تئوریسین این اقدام عصمت اینونو بود که در دوران آتاترک نخست وزیر ترکیه بود اما پس از مرگ اتاترک، به مدت چند دهه، رهبر حزب جمهوری خلق و رئیس جمهور کشور بود و ایده و اندیشه ضددینی و برجسته سازی اهمیت ملی گرایی به جای دین را به اوج رساند.
۲.علاوه بر حکومت و حزب حاکم، بنیه نظامی کشور و ژنرال ها و فرماندهان نظامی نیز در ضدیت با دین و اسلام، تمام قدرت خود را به میدان آوردند و محافظه کاران به مدت چند دهه، مورد بی مهری، ظلم، تبعیض و حتی شکنجه و آزار قرار گرفتند.
با توجه به این دو فاکتور، بسیار طبیعی است که بدنه اصلی جامعه محافظه کار ترکیه، در دوران اقتدار حزب عدالت و توسعه، به ین جمعبندی رسیده باشد که رفتن آکپارتی و قدرت گرفتن مجدد کمالیست ها و شرکای آنان، به معنی این است که دوباره، مورد ظلم قرار بگیرند.
احمد داوداوغلو که روزگاری رهبر حزب عدالت و توسعه و نخست وزیر ترکیه بود، حالا رهبر حزب آینده و یکی از مهمترین چهره های ضد اردوغان است. او دیروز در گفتگو با قرار تی.وی گفت: «من در سفر به دو استان سیواس و قیصری، نکات مهمی دستگیرم شد. در این دو استان، طبقه محافظه کار جامعه، به شکلی جدی علیه اردوغان و حزب عدالت و توسعه موضع گرفته اند و کاملا ناراضی هستند. آنان علاوه بر بحران اقتصادی، رانت خواری، بر سوء مدیریت و دیگر مشکلات حزب حاکم انگشت گذاشته و به طرز شفاف، انتقاد می کنند. بگذارید خیال شما را راحت کنم. وقتی که خانواده های محافظه کار نیز به عنوان منتقد و مخالف به میدان آمدهاند، باید بپذیریم که آکپارتی رفتنی است.»
کدام گروههای محافظه کار، انتقاد دارند؟
جامعه شناسی سیاسی و دینی ترکیه اندکی پیچیده تر از آن است که از دور می توان تصور کرد. چرا که در این کشور، علاوه بر مساله دین و مذهب و تفاوت های ترک های سنی حنفی، کردهای سنی شافعی و گروه های علوی، مفهوم مهم دیگری به نام طریقت، مکتب و حلقه نیز وجود دارد که اتفاقا بسیار متنفذ و غالبا قدرتمند و ثروتمند هستند. گروه قابل توجهی از طریقت ها، در چند سال اخیر از آکپارتی و اردوغان فاصله گرفته و انتقاد دارند. همچنین بخش مهمی از مکاتب و نحله های زیر مجموعه طیف های مختلف نورچی ها، بسیاری از شاگردان و پیروان بدیع الزمان نورسی، گولنی ها، محافظه کاران دموکرات، بخش مهمی از دوستداران و شاگردان نجم الدین اربکان و همچنین بخش قابل توجهی از کردهای سنی شافعی، حاضر نیستند رای خود را به نفع حزب عدالت و توسعه به صندوق بیاندازند.
اقتصاد، سیاست و محافظه کاران
همچنان که گفته شد، در دوران استیلای لاییک ها و کمالیست ها، صدها هزار خانوار دین مدار به حاشیه رانده شده و مورد بی مهری، آزار و تبعیض قرار گرفتند و این جمعیت، کینه عظیمی از چپ ها، لاییک ها و کمالیست ها به دل دارند و معتقدند که به قیمت سر پا نگه داشتن یک حزب محافظه کار، باید بسیاری چیزها را تحمل کرد. به عبارتی روشن، رای دهندگانی که می توان آنان را رای دهنده محافظه کارِ وفادارِ پای کار نامید، حتی با وجود پیچیده شدن بحران اقتصادی و ناکارآمدی سیاست های پولی – مالی تیم اردوغان، حاضر نیستند به لاییک ها رای دهند. در نتیجه مخالفین اردوغان، در عملیات و اقدامات تبلیغاتی خود در رسانه ها و فضای مجازی، بر روی آن دسته از خانوارهای محافظه کاری حساب باز کردهاند که اگر چه زیر سقف اسلامگرا و محافظه کار هستند اما حمایت آنان از حزب عدالت و توسعه، ریشه ها و بنیادهای عقیدتی و تاریخی ویژهای ندارد و وقتی که به نان شب محتاج باشند، حاضرند به حزب جمهوری خلق نیز رای دهند.
در پایان باید گفت؛ محافظه کاران در سه دهه گذشته در ترکیه، دانش، تجربه سیاسی – حزبی، قدرت و ثروت فراوانی به دست آوردهاند و حتی اگر در انتخابات آتی شکست بخورند، مهمترین جبهه اپوزیسیون را تشکیل خواهند داد.
https://iuvmpress.news/fa/?p=33449
نظر
ارسال نظر برای این مطلب