شما هم مقصرید! 1055

شما هم مقصرید!

امین مهدوی

چند روزی از افزایش تنش در مرزهای لبنان می‌گذرد، اسرائیل با عبور از تمامی خطوط قرمز بین‌المللی و عرفی که با حزب الله لبنان داشت، به خوبی نیت و برنامه‌ی خود را برای روزهای پیش‌رو نمایان کرده است . در این بین اما خویشتن داری محور مقاومت که شاید با این هدف انجام شده است که طرف‌های صاحب نفوذ بتوانند بر اسرائیل برای کاهش تنش فشار بیاورند، رویه‌ای است که نتیجه‌ی آن اکنون مشخص شده است.
دست‌های خون آلود اروپا!

بدون شک اروپا شریک جرم اسرائیل در نسل کشی در غزه و در کنار آن در آواره شدن هزاران نفر در لبنان و سرزمین‌های اشغالی است. بلوک اروپایی نتوانست یا نخواست که از همه‌ی ظرفیت خود برای مهار اسرائیل استفاده کند. اروپا بدون توجه به کشتار غیر نظامیان توسط اسرائیل و با بستن چشم خود بر حقایق در غزه، به حمایت‌های لجستیک و نظامی از اسرائیل ادامه داد و بی شک در کشتار بی گناهان فلسطین دخیل است.

با این وجود که اروپا از ماشین کشتار اسرائیل مطلع است و می‌داند که نخست وزیر آنها هیچ خط قرمزی را رعایت نمی‌کند، اما با این حال در مسئله‌ی لبنان هم، صرفا به گفتگوی تلفنی و پیشنهاد خویشتن داری اکتفا کردند.

حتی آلمان خبر تعلیق فروش تسلیحات به اسرائیل را خیلی سریع تکذیب کرد و یا ایالات متحده علی رغم مواضع اعلامی خود، کاملا به تامین تسلیحات اسرائیل پرداخته است. بنابراین به نظر می‌رسد که این جنایات جنگی که هر روز بدتر از قبل می‌‌شوند فقط به دست اسرائیل انجام نمی‌شود و آنها یک پشتیبانی گسترده دارند که بی مبالات و بدون توجه به اصول و قوانین بین الملل هرکاری بخواهند می‌کنند. این حمایت‌های گسترده غرب به ویژه ایالات متحده در کنار اروپا اکنون به اسرائیل این فرصت را داده است که بار دیگر جنایات گسترده‌ای را این‌بار در لبنان انجام دهد. اسرائیل مجوز قتل مردم عادی را برای خود به بهانه‌ي نیروی حزب الله بودن یا همکاری با آن صادر کرده است. این رویکرد اسرائیل بدون هیچ گونه اعتراضی از سوی غرب مواجه است و ارتش آنها تقریبا هرکاری که بخواهد را انجام می‌دهد.
چرا اروپا ساکت است؟

یک سوال مهم که مطرح است، این است که آیا اروپا واقعا خواهان صلح در جنوب غرب آسیا است. یا اینکه اروپا نقش پلیس خوب ماجرا را در ظاهر برای خود انتخاب کرده است، اما از اقدامات اسرائیل حمایت می‌کند.

به نظر می‌رسد که این یک مسئله‌ی مهم و فراتر از منطقه جنوب غرب آسیا است. اروپا با یک رویکرد دوگانه در قبال جنایات اسرائیل به دنبال این است که قدرت محور مقاومت را کاهش دهد. در واقع اروپا می‌داند برنده‌ي نبرد طوفان الاقصی هر گروهی باشد، آینده‌ي منطقه را تعیین خواهد کرد. اروپا با همین رویکرد، و با تعریف خود در کنار اسرائیل به دنبال تضعیف مقاومت است. آنها با پیشنهاد گفتگو و فشار بر حزب الله لبنان مانع از آسیب جدی اسرائیل شدند. و اکنون که اسرائیل بخشی از توان نظامی خود را از غزه خارج کرده است و می‌تواند با قوای بیشتری در شمال بجنگد، می‌گویند که به نظر تشدید تنش اجتناب ناپذیر است[1]. در واقع اروپا در این جنگ بدون قاعده‌ی انسانی، نقش دیپلمات خوب را برای اسرائیل ایفا کرد و سعی کرد که با محکومیت‌های سطحی و کلامی صرفا از نظر سیاسی خود را مخالف نسل کشی و کشتن بی گناهان نشان دهد. اما در عمل به طور کامل در کنار اسرائیل ایستاده است. زیرا اروپا از این واقعیت آگاه است که مقاومت می‌تواند معادلات را در منطقه عوض کند و هرچقدر اسرائیل ضربات بیشتری وارد کند و مقاومت تضعیف شود، در نهایت به نفع اروپا به عنوان بخشی از غرب خواهد بود.
اشتباه بزرگی به نام صبر راهبردی؟

اکنون که اسرائیل بدون توجه به قواعد بازی در حال تعریف زمین بازی است که خود در آن دست برتر را دارد، صبر راهبردی می‌تواند کاملا به نفع آنها باشد. در این شرایط که حزب‌الله لبنان علی رغم کنشگری خود در جنگ غزه، آسیب‌های جدی از حملات اسرائیل دیده است، باید بتواند با تمرکز بر نقاط قوت خود به مدیریت درگیری بپردازد. معمولا در این شرایط زدن یک ضربه‌ي بزرگ برای کنترل اوضاع یکی از بهترین تصمیم‌ها است. در واقع حزب الله و به طور کلی جبهه مقاومت باید از دارایی‌های استراتژیک خود هزینه کنند و روند پاسخ‌دهی خود را که در این مدت مبتنی بر خویشن داری حداکثری بوده را تغییر دهند. و با تحمیل هزینه‌های سنگین به بخش اقتصادی اسرائیل آنها را مجبور به برداشتن گام‌هایی رو به عقب کنند. اگر مقاومت هم‌چنان با رویکرد صبر راهبردی و جلوگیری از تشدید تنش به همین مسیر یعنی پاسخ‌های مقطعی و به زعم بسیاری کارشناسان نه چندان بازدارنده ادامه دهد، بی شک ضربات سنگین‌تری را متحمل خواهد شد. زیرا اسرائیل در حال افزایش گام به گام تنش است و این می‌تواند توان رزمی مقاومت را در بلند مدت آسیب پذیر کند. اما اگر حزب الله دامنه ي پاسخ‌دهی خود را گسترش دهد و فشار روانی بیشتری به اسرائیل وارد کند، به احتمال زیاد می‌تواند منجر به شکاف گسترده در جبهه‌ي داخلی اسرائیل شود و این مسئله‌ي مهم و دستاورد بزرگی برای جبهه‌ی مقاومت خواهد بود.

قریب یکسال صبر نشان داده است که نه غرب نه تنها اراده‌ي لازم برای توقف اسرائیل را ندارند ببکه نفع آنها در کمک به برتری اسرائیل است. در نهایت آنها شاید با یک حکم دادگاه لاهه نیز نشان دهند که از نتانیاهو متنفرند، اما او آنها را به هدف خود یعنی تسلط بر جنوب غرب آسیا رسانده است.

بنابراین اکنون زمان آن است که حزب الله لبنان صبر خود را کنار گذارد و با یک رویکرد تهاجمی و آفندی در راستای کنترل تنش ضربات مهلکی به طرف مقابل وارد کند تا بتواند معادلات منطقه را به نفع مقاومت تغییر دهد.


[1] euronews.com
نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب