ظاهرا مقصود از تشکیل ناتوی منطقهای، ایجاد دیوار دفاعی برای رژیمصهیونیستی در کشورهای عربی در مقابل مقاومت ایران است و این موضوع در چارچوب جنگ در سایه ایران و اسرائیل قابل ارزیابی است.
ناکارآمدی گنبد آهنین وقتی معلوم شد که در جنگ سال گذشته سیفالقدس، موشکهای مقاومت، شهرهای فلسطین اشغالی را زیر ضرب برد و درحالیکه رژیم صهیونیستی حساب ویژهای روی این سامانه باز کرده بود و آن را ضامن امنیت خود میدانست اما در عملیات سیفالقدس، گروههای مقاومت فلسطین بیش از ۴۰۰۰ موشک به سمت اسرائیل شلیک کردند و حتی به ادعای خود مقامات صهیونیستی، بیش از ۱۵درصد از موشکها به هدف اصابت کرد.
هرچند آمارهای منتشرشده از سوی صهیونیستها دقیق نیست و احتمال عبور موشکهای بیشتری از گنبد آهنین هم وجود دارد اما مساله اصلی چیز دیگری است؛ اینکه گنبد آهنین دربرابر شمشیر قدس تسلیم شد و صحنه جنگ در رمضان داغ به نفع مقاومت رقم خورد. حالا و با وجود کشیدهشدن جنگ به داخل مرزهای ۱۹۴۸ سرزمینهای اشغالی و ناتوانی نظامی دربرابر مقاومت به گواه شکست در جنگ اخیر و درعینحال نفوذ معنوی و قدرت نظامی مقاومت، به نظر میرسد رژیم صهیونیستی بهجز سامانههای پدافندی مجبور شده است به دنبال سازوکار دیگری برای دفاع از موجودیت خود برود و یکی از آنها بحث راهاندازی ناتوی منطقهای است.
این روزها که اصطلاح ناتوی عربی بیشتر شنیده میشود، ظاهرا مقصود از تشکیل ناتوی منطقهای، ایجاد دیوار دفاعی برای رژیمصهیونیستی در کشورهای عربی در مقابل مقاومت ایران است و این موضوع در چارچوب جنگ در سایه ایران و اسرائیل قابل ارزیابی است، در ادامه این گزارش به بررسی مولفههای ناتوی عربی و ارتباط آن با پروژه ایرانهراسی میپردازیم.
۱- شواهد نشان میدهد اسرائیل برای جنگ روانی و تحتالشعاع قرار دادن مذاکرات رفع تحریم تهران به دنبال آن است تا با طرح مساله ناتوی عربی متقابلا ایرانهراسی را برجسته کند و از سوی دیگر با توجه به سفر بایدن به منطقه غربآسیا، چنین موضوعی یک راهبرد چندوجهی است و ممکن است سفر جو بایدن بعد از سفر دونالد ترامپ به منطقه که راهبرد کشورهای عربی را به نفع تلآویو و علیه ایران کلید زد به نقطه جدیدی برای کلیدزدن آرایش دیگری باشد و بهطورمثال دکترین محدود کردن روابط بینالمللی با تهران بهجز ساختار تحریمها و فشار حداکثری این بار در چارچوب ناتوی عربی ــ اسرائیلی دنبال شود.
۲- تشکیل ناتوی عربی یک طرح آمریکایی ــ صهیونیستی با هدف مقابله با نفوذ ایران در منطقه و تضعیف قدرت محور مقاومت است که البته بارها از سوی مقامات صهیونیستی مطرح شده بود و هربار هم به نتیجه نرسید و هنوز موانع تشکیل ناتوی عربی ــ اسرائیلی برطرف نشده است. به همین دلیل ناتوی خاورمیانه شانسی برای تحقق و تبدیل شدن به واقعیت ندارد، چراکه شکافهای درونی آن بسیار عمیق است و فقط در یک مورد میتوان به اختلافها و رقابتهای درون بلوک عربی شامل عربستان، امارات، کویت، عمان، قطر، بحرین و اردن اشاره کرد که در بسیاری از مواقع وارد فاز جدیت و خشونت میشود و حتی مانند چالش بین عربستان، امارات و بحرین با قطر در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد این موضوع خودش پتانسیل تبدیلشدن به یک بحران فراگیر را دارد.
۳- در این ناتوی عربی در حالی عربستان سعودی و امارات از پایههای اصلی آن هستند که این کشورها هم از این موضوع فرار میکنند و نمیخواهند که نامشان همسطح رژیم صهیونیستی بهعنوان کشورهای تشکیلدهنده ناتوی عربی مطرح شود و به همین دلیل پیامهایی به اسرائیل هم ارسال کردند. البته صهیونیستها و عربها دیدگاهها و استراتژیهای متفاوتی درباره ایران دارند و این هم موضوع اختلاف مهم دیگری است.
۴- با وجود بینتیجه بودن چندینباره این طرح اما ظاهرا این بار طرح مجدد این موضوع، با حمایت آمریکا صورت گرفته و آنطور که رسانههای غربی مطرح کردند قرار است در جریان سفر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به عربستانسعودی، اجلاسی با حضور شاه سعودی، سران عضو شورای همکاری خلیجفارس و سران چند کشور عربی ازجمله مصر، اردن و عراق برگزار شود.
۵- با وجود این اسرائیل نمیخواهد روند عادیسازی را ازدستبدهد و رسانههای رژیمصهیونیستی هم از تشکیل یک مجمع امنیتی رسمی میان تلآویو و ریاض خبر میدهند و گیلی کوهن، خبرنگار و تحلیلگر شبکه «کان» رژیمصهیونیستی درباره سفر قریبالوقوع بایدن به منطقه گفته است: «تماسها و هماهنگیهای موفقی برای تشکیل یک مجمع امنیتی رسمی بین اسرائیل و عربستانسعودی و همچنین تعدادی از کشورهای عربی وجود دارد تا[این مجمع] روی موضوع دفاع منطقهای در خلیجفارس کار کند.»
۶- درحالحاضر اسرائیل به دنبال این است که با ایجاد نوعی ائتلاف بین کشورهای عربی بهصورت متوازن دیواری دفاعی برای خود تشکیل دهد تا به ترسهای آنها از قدرت مقاومت پایان دهد درحالیکه این موضوع هم مانند گنبد آهنین برای رژیم مصونیتبخش نیست.
۷- در همین زمینه تسفی بارئیل، تحلیلگر نظامی ارشد روزنامه هاآرتص اسرائیل هم درباره آنچه تهدید مشترک یعنی ایران نامیده اهداف رژیمصهیونیستی را بهصورت واضح برای تشکیل ناتوی عربی توضیح داده و گفته است مقصود این است که رژیمصهیونیستی رادارها و پدافندهای هوایی خود را در منطقه برای دفاع از خود در مقابل پرواز پهپادها و شلیک موشکها مستقر کند. بهاینترتیب قبل از اینکه این موشکها و پهپادها بخواهند وارد فلسطین اشغالی، شناسایی و رهگیری میشوند. در کشوری مثل عراق هم تحت پوشش حضور آمریکا، این امر میسر خواهد شد و بهاینترتیب کشورهای عربی یک «دیوار حمایتی برای اسرائیل، در مقابل تهدید مشترک ایران» خواهند شد.
۸- این صفکشی کشورهای خائن عربی در سازش با اسرائیل در حالی است که مقامات عراقی پیوستن کشورشان به هرگونه ائتلاف نظامی عربی ــ صهیونیستی را محال میدانند و معتقدند مشارکت عراق در این ائتلاف، مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق را به گرداب عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی و ارتکاب خیانت بزرگ وارد میکند و در صورت مشارکت عراق در این ائتلاف نظامی، قانون جرمانگاری عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی علیه نخستوزیر به اتهام خیانت اجرا میشود.
۹- تجربه تاریخی بهخوبی نشان میدهد چگونه ائتلافسازیهای جریان عبری ــ عربی دچار شکست شده است؛ مورد اول تشکیل شورای همکاری خلیجفارس بود که با اینکه حدود ۴۰ سال از تشکیل آن میگذرد اما این شورا هیچ کارکردی جز پروپاگاندای رسانهای تولید نکرده است؛ مصداق دوم ناکامی چنین ائتلافی هم شکست آنها در جنگ هشتساله علیه یمن و مصداق دیگرش هم ناکامی صد کشوری است که برای ساقط کردن بشار اسد در سوریه در دهه گذشته برنامهریزی و کمکهای مالی و تسلیحاتی گستردهای انجام داده بودند.
۱۰- مرور تجربههای شکستخورده ائتلافسازی علیه مقاومت در محور عربستان ــ امارات ــ اسرائیل با پشتیبانی آمریکا از همین حالا آینده ناتوی عربی را هم ترسیم میکند و نشان میدهد چرا ائتلاف جدید به احتمال زیاد سستبنیان و فاقد کارایی در برابر جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب