نیروی دریایی ایالات متحده برای چندین دهه آماده بود تا به طور بالقوه با اتحاد جماهیر شوروی و سپس روسیه و چین در آبراههای جهان بجنگد. اما اکنون به جای یک قدرت جهانی، نیروی دریایی خود را درگیر نبرد با یک گروه مستقر در یمن میبیند. به عقیده مقامات و کارشناسان، کمپین تحت رهبری ایالات متحده علیه انصارالله یمن، که پس از جنگ اسرائیل علیه غزه به راه افتاده، به شدیدترین نبرد دریایی تبدیل شده است که نیروی دریایی این کشور از زمان جنگ جهانی دوم با آن روبرو بوده است.
در این نبرد نیروی دریایی آمریکا در برابر گروهی قرار دارد که زرادخانه سلاحهای تهاجمیاش به یک منبع ظاهراً پایان ناپذیر از پهپادها، موشکها و سایر تسلیحات تبدیل شده است. انصار الله تقریباً روزانه از ماه نوامبر تاکنون بیش از 50 کشتی را هدف قرار داده است، و این در حالی است که تردد کشتیها در کریدور حیاتی دریای سرخ که به کانال سوئز و دریای مدیترانه منتهی میشود، به شکل قابل توجهی کاهش یافته است.
انصارالله میگوید که هدف از این حملات توقف جنگ در غزه و حمایت از فلسطینیها است. علاوه بر این حملات، موجب تثبیت موقعیت آنان در یمن هم شده است. همه نشانهها حاکی از تشدید جنگ دارد و ملوانان آمریکایی، متحدان آنها و کشتیهای تجاری را در معرض خطر بیشتری قرار میدهد.
به گفته اریک بلومبرگ، فرمانده ناو USS Laboon: «فکر نمیکنم بقیه واقعاً بفهمند که کاری که ما انجام میدهیم چقدر خطرناک است و کشتیها همچنان در معرض تهدید هستند. کافی است ما فقط یک بار اشتباه کنیم تا حوثیها از راه برسند.»
ملوانان گاهی چند ثانیه فرصت دارند تا شلیک حوثیها را تأیید کنند، با کشتیهای دیگر مشورت کنند و روی رگبار موشکی که میتواند نزدیک یا فراتر از سرعت صوت حرکت کند، آتش گشایند.
کاپیتان دیوید ورو، فرمانده ناوشکنهای با موشکهای هدایت شونده، گفت: «این داستان همه روز است، تک تک ساعتها، و برخی از کشتیهای ما بیش از هفت ماه است که در اینجا هستند و این کار را انجام میدهند».
تقریباً هر روز -جدای از توقف حملات در ماه مبارک رمضان - حوثیها موشکها، پهپادها یا هر نوع حمله دیگری را در دریای سرخ، خلیج عدن و تنگه باریک باب المندب انجام می دهند.
اما اکنون، خطر فقط روی آب نیست. کمپین تحت رهبری ایالات متحده حملات هوایی متعددی را علیه مواضع حوثیها در داخل یمن انجام داده است، از جمله آنچه که ارتش ایالات متحده به عنوان ایستگاههای رادار، سایتهای پرتاب، زرادخانه ها و مکانهای دیگر توصیف میکند. یک دور از حملات ایالات متحده و بریتانیا در 30 می حداقل 16 کشته برجای گذاشت که مرگبارترین حملهای است که توسط انصارالله تایید شده است. در زمینه هوایی انصارالله دست بسته نبوده و تا حالا موفق شده است چندین پهپاد MQ-9 Reaper را با سامانههای موشکی زمین به هوا سرنگون کند.
در حالی که ایالات متحده و بعضی از کشورهای اروپایی در منطقه دریای سرخ گشتزنی میکنند، عربستان سعودی که در حمله به یمن، قدرت انصارالله را چشیده و شکست های متعددی را پذیرا شده، عمدتاً ساکت مانده و به دنبال توافق صلح با حوثیها است. گزارشها حاکی از آن است که برخی از کشورهای خاورمیانه از ایالات متحده خواستهاند که از خاک آنها به حوثیها حمله نکند و این مسئله باعث شده آمریکا تنها متکی به ناو هواپیمابر آیزنهاور باشد. [1]
ناو هواپیمابر آیزنهاور، پس از زمان جنگ دوم جهانی با جدیترین تهدیدها و شدیدترین نبردهای دریایی روبرو است؛ حدود ۵۰۰۰ خدمه این ناو طی هفت ماه ماموریت در دریای سرخ تاکنون تنها یک توقف کوتاه در بندری در یونان داشتهاند.
در تازه ترین رویداد، در روز 22 ژوئن (2 تیر) ساعاتی پس از اعلام انصارالله یمن مبنی بر حمله دوباره به ناو هواپیمابر دوایت آیزنهاور آمریکا در دریای سرخ، وزارت دفاع آمریکا با صدور بیانیه ای از خروج این ناو هواپیمابر از منطقه دریای سرخ پس از قریب به 7 ماه استقرار در منطقه شرق مدیترانه و دریای سرخ پس از آغاز جنگ غزه، خبر داد.
هفته آینده، گروه ضربتی ناو یو اس اس تئودور روزولت از هند و اقیانوس آرام، جایگزین ناو آیزنهاور خواهد شد.[2] این حمله سومین حمله انصارالله به این ناو هواپیمابر بوده است. همزمانی این حمله و خروج ناو آمریکا در نوع خود جالب است.
آمریکایی ها طبق معمول اعلام کردند که هیچ موشکی به این ناو اصابت نکرده است اما روز های آتی با انتشار اطلاعات بیشتر، حقیقت بیشتر آشکار خواهد شد. قابل ذکر است که آمریکایی ها در مواردی دیگر نیز همچون حمله ایران به پایگاه عین الاسد در عراق، همین ادعا را کردند بودند اما حقیقت با گذر زمان مشخص شد.
حوثیهای یمن ثابت کردهاند که دشمنی هوشمند و مهیب هستند. پنج ماه پس از حملات هوایی ائتلاف به رهبری ایالات متحده برای «برهم زدن و تضعیف» تواناییهای آنها، این گروه کماکان قدرتمندانه حملات خود را ادامه میدهد.
مقامات آمریکایی میگویند بعید است که این حملات به این زودی پایان یابد و این موضوع نگرانیها را برانگیخته است که ایالات متحده در یک بنبست پرهزینه و ناپایدار گیر کرده است. حوثیها توانستهاند واشنگتن را به یک درگیری طولانیمدت، پرهزینه، کاهشدهنده منابع بکشانند و هزینههای حمل و نقل را به مراتب بالاتر ببرند. ایالات متحده باید هزینههای مالی فزاینده و فرسودگی کشتیهای جنگی خود را متحمل شود.
نیروهای دریایی ایالات متحده از پاییز سال گذشته، مقدار قابل توجهی از منابع خود را برای نبرد با حوثیها صرف کردهاند. مقامات نیروی دریایی در هفتههای اخیر فاش کردهاند که گروه ضربتی ناو دوایت دی آیزنهاور، که متشکل از ناو هواپیمابر و چندین کشتی جنگی دیگر است، در طول استقرار خود بیش از 500 مورد از انواع مهمات شلیک کرده است و هواپیماهای آن دهها هزار ساعت پرواز کردهاند.
فرمانده نیروی دریایی کارلوس دل تورو در اواسط آوریل فاش کرد که مهمات مصرف شده به تنهایی نزدیک به 1 میلیارد دلار است، اگرچه این رقم قطعاً طی دو ماه پس از آن افزایش یافته است. این رقم، به خودی خود، بر هزینه مالی فزاینده حضور نیروی دریایی آمریکا در منطقه تاکید میکند و سایر هزینههایی که به تداوم عملیات کمک میکند را شامل نمیشود.
آوریل هاینس، مدیر اطلاعات ملی آمریکا گفته است ایالات متحده اقدامات متعددی را برای کاهش توانمندی حوثیها با قدرت آتش خود انجام داده است. نیروهای آمریکایی چندین دور حملات مشترک با بریتانیا انجام دادهاند و تأسیسات و داراییهای این گروه را در سراسر یمن هدف قرار دادهاند اما کارشناسان معتقدند که استراتژی نظامی ایالات متحده تا حد زیادی ناموفق بوده است. [3]
از زمان آغاز عملیات نظامی علیه دولت بالفعل یمن در صنعا در دی ماه، ایالات متحده 450 حمله علیه انصارالله انجام داده است. دولت بایدن از پذیرش ارتباط بین رفتار حوثیها در خلیج عدن و دریای سرخ با جنگ اسراییل علیه غزه تحت حمایت ایالات متحده، خودداری میکند. اگرچه انصارالله در وعدههای خود مبنی بر توقف حملات در سواحل یمن پس از برقراری آتش بس در غزه صریح بوده است، اما کاخ سفید مدعی است که هیچ ارتباطی بین این دو وجود ندارد و ادامه عملیات نظامی علیه حوثیها بهترین واکنش است، نه پرداختن به علت این رفتار.
نمیتوان انکار کرد که حملات ائتلاف تا حد زیادی جایگاه حوثیها را در داخل یمن و در سراسر جهان عرب ارتقا داده است. با توجه به اینکه احساسات ضد اسرائیلی میان تمام یمنیها در سراسر کشور مشترک است، تعجب آور نبود که شاهد افزایش عضوگیری انصارالله در نتیجه حملات دریایی آنها تحت پرچم دفاع از فلسطینیان باشیم.
در این روند، نیروهای مخالف انصارالله در یمن نیز تحت فشار فزایندهای قرار گرفتهاند. این شامل شورای انتقالی جنوب میشود که به حمایت امارات متحده عربی وابسته است، کشور عربی که پیشگام توافقنامه ابراهیم با اسرائیل بود.
واقعیت میدانی در یمن این است که حوثیها در جنگ داخلی پیروز شدهاند و مخالفان داخلی آن ها در موقعیتی نیستند که آنها را به چالش بکشد. آنها ضعیف، پراکنده و فاسد هستند. انصارالله از این شرایط به عنوان فرصتی برای تقویت موقعیت خود به عنوان قهرمانان آرمان فلسطین استفاده کردهاند و به آنها اجازه داده است اعتبار و نفوذ منطقهای خود را افزایش دهند. [4]
در نهایت مشخص نیست بازیگران غربی و منطقهای برای تأثیرگذاری بر حوثیها که توانایی خود را برای زندگی تحت فشار شدید غرب و کشورهای عربی ثابت کردهاند، چه کاری میتوانند انجام دهند.
در مجموع می توان گفت آمریکایی ها با حضور در دریای سرخ و حمله به انصارالله یمن، نه تنها موفق به متوقف کردن حملات انصارالله نشده اند بلکه متحمل خسارات مالی و جانی شده و روز به روز نزد افکار عمومی منطقه و دنیا منفور تر می شوند. در مقابل انصارالله ضمن نمایش قدرت خود و استفاده از تسلیحات و تاکتیک های جدید، خود را به عنوان قدرتی فراتر از یمن معرفی می کند که بدون شک در آینده، در تحولات منطقه نقشی مهم و موثر خواهد داشت.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب