طرح‌های آمریکا علیه معادله سیاسی لبنان چرا و چگونه شکست خورد؟ 76

طرح‌های آمریکا علیه معادله سیاسی لبنان چرا و چگونه شکست خورد؟

«حسن حردان» نویسنده و تحلیلگر سیاسی لبنان در یادداشتی در روزنامه البناء انتخابات پارلمانی این کشور را مورد بررسی قرار داده و نوشت،  با وجود گذشت نزدیک به دو سال و نیم از آغاز اعتراضات ۱۷ اکتبر ۲۰۱۹ و  استعفای دولت «سعد حریری» نخست وزیر اسبق لبنان تحت فشار آمریکا، همچنان فضای ناکامی و تلخی بر آمریکایی‌ها به دلیل شکست تلاش‌های آنها جهت انجام کودتا علیه معادلات سیاسی لبنان، حاکم است. همه اتفاقاتی که در آن زمان افتاد و به ویژه استعفای حریری در چارچوب تلاش برای کودتا علیه معادله سیاسی لبنان و تشکیل دولت وابسته به آمریکا در لبنان بود تا واشنگتن به طور کامل بر این کشور سیطره یابد.

از جمله مهمترین اهدافی که آمریکا از مداخله در امور لبنان و فتنه افروزی در این کشور از دو دهه گذشته تاکنون دنبال می‌کند، تضعیف جایگاه مردمی مقاومت و خلع سلاح مقاومت از موشک‌های دقیقی است که تهدید بزرگی برای موجودیت رژیم اشغالگر صهیونیستی محسوب می‌شوند.  همچنین آمریکا به دنبال ایجاد توافقی در زمینه پرونده ترسیم مرزهای دریایی لبنان و فلسطین اشغالی است به گونه‌ای که خواسته‌ها و شرایط صهیونیست‌ها در آن اجرا شود. سیطره صندوق بین المللی پول و کشورهای غربی بر لبنان نیز از جمله دیگر اهداف آمریکاست که منجر به تبعیت کامل لبنان از واشنگتن می‌شود.

اما چرا و چگونه این شرط بندی‌های آمریکا در لبنان شکست خورد؟

ایالات متحده برای انجام کودتا در لبنان روی موارد زیر شرط بندی کرده بود:

– مورد اول تحمیل محاصره اقتصادی و نظامی و دو برابر شدن بحران معیشتی  در لبنان و جلوگیری از ایجاد هرگونه راه‌حلی برای مقابله با آن است تا مردم لبنان به خیابان‌ها بیایند و زمینه لازم برای سوء استفاده واشنگتن از بحران لبنان و اعتراضات مردمی این کشور فراهم گردد. این همان چیزی است که در اعتراضات اکتبر  ۲۰۱۹ شاهد آن بودیم و شعار معروف «همه یعنی همه» با هدف کودتا علیه مقاومت و معرفی حزب الله به عنوان مسئول اصلی بحران‌های لبنان مطرح شد.

– مورد دوم رخنه در دل اعتراضات لبنانی‌ها و جذب  افراد به ویژه زنان و جوانان و تحریک آنها برای اجرای خواسته‌های آمریکا در مناطق مختلف لبنان است.  آمریکایی‌ها تلاش کردند تا از این افراد به عنوان جایگزین نیروهای سیاسی فاسد وابسته به واشنگتن در لبنان استفاده کنند؛ چراکه عمر سیاسی این نیروها به پایان رسیده و دیگر مهره مناسبی برای اجرای پروژه‌های ایالات متحده نیستند و مردم هم به آنها اعتماد ندارند.  واشنگتن به دنبال تشکیل یک نیروی نوظهور در لبنان است که جنبش‌های مردمی را در راستای دستورات آمریکا رهبری کند و در انتخابات نیز روی این گروه‌ها شرط بندی کرده است.

– مورد بعدی راه‌اندازی  یک کمپین رسانه‌ای گسترده برای مخدوش کردن چهره مقاومت و اتهام‌زنی به آن در زمینه حمایت از طبقه فاسد سیاسی و معرفی حزب الله به عنوان عامل اصلی در عدم یافتن راهکاری برای حل بحران مالی و اقتصادی است.

–  چهارمین مورد به تلاش‌های آمریکا جهت برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی در سال ۲۰۱۹ برمی‌گردد. آمریکایی‌ها تلاش داشتند تا آن زمان اکثریت پارلمانی را از دست حزب الله و متحدانش خارج کرده و گروه‌های وابسته به ایالات متحده و در راس آنها ائتلاف ۱۴ مارس بتوانند یک معادله سیاسی وفادار به  آمریکا در لبنان ترسیم کنند. این رویکرد واشنگتن در انتخابات پارلمانی پیش‌روی لبنان که قرار است در ۱۵ مه سال جاری میلادی برگزار شود نیز وجود دارد.

اما این کودتای آمریکا بنا به عوامل متعدد شکست خورد:

–  در وهله نخست گروه‌های برآمده از دل اعتراضات ۲۰۱۹ در دستیابی به هدفی که از این اعتراضات و سوءاستفاده از بحران مالی و اقتصادی جهت تحمیل دولتی متشکل از تکنوکرات‌ها و عناصر وابسته به غرب دنبال می‌کردند، ناکام ماندند. علت این ناکامی تدبیر رهبری حزب الله در جلوگیری از تشکیل هرگونه دولت تکنوکرات در لبنان بود؛ چرا که تشکیل چنین دولتی اساسا مغایر با موازنه‌های پارلمانی و معادلات سیاسی لبنان و در راستای اجرای خواسته‌های آمریکاست.

– در وهله بعدی این گروه‌ها  موفق به نفوذ در محیط مقاومت و تشکیل گروه‌های موسوم به گروه‌های فشار علیه حزب الله نشدند و تلاش‌های آنها محدود به برخی از شخصیت‌های طرد شده مردمی در لبنان بود.  بنابراین آنها نتوانستند برنامه‌ای که آمریکا خواسته بود را به اجرا بگذارند. ترور یکی از فعالان لبنانی به نام «لقمان سلیم» و تلاش برای اتهام‌زنی به حزب الله در این زمینه و سوء استفاده از خون وی برای جذب جوانان لبنانی و بسیج آنها علیه مقاومت نیز در سایه هوشیاری رهبری حزب‌الله به جایی نرسید.

– از طرف دیگر آمریکا با محاصره اقتصادی و مالی لبنان نتوانست مردم این کشور را مجبور به دست کشیدن از حمایت از مقاومت کند. علت این امر آن است که حزب‌الله بارها  ثابت کرده در سایه ناتوانی و کوتاهی برخی مسئولان و همچنین دولت لبنان در رسیدگی به بحران‌های مردم، همواره در صف مقدم  مبارزه برای کاهش درد و رنج لبنانی‌ها قرار دارد. بارزترین نمونه در این زمینه ابتکار حزب‌الله برای واردات سوخت از جمهوری اسلامی ایران در فصل سرما بود که این سوخت را بدون در نظر گرفتن ملاحظات مذهبی و فرقه‌ای در همه مناطق لبنان توزیع کرد.

این اقدام حزب الله همچنین حقیقت بحران سوخت لبنان و مسئولیت آمریکا در آن را نیز برای مردم فاش کرد و موجب شد تا «دوروتی شیا» سفیر آمریکا در بیروت موافقت کشورش را برای واردات گاز و برق از مصر و اردن به لبنان اعلام کند. اما بعدها مشخص شد که این اقدام آمریکا صرفاً فریبکاری بوده و هنوز هیچ تصمیمی برای رفع محاصره لبنان اتخاذ نکرده است و خبری هم از واردات گاز و برق به این کشور نیست.

– در وهله بعدی آمریکا علیرغم تلاش‌های فراوان و قرار دادن لبنان در یک دوره طولانی از بن بست سیاسی نتوانست به هدف خود در تشکیل دولتی بدون حضور حزب الله در لبنان برسد و نهایتاً دولت لبنان به ریاست «نجیب میقاتی» درحالی تشکیل شد که حزب الله و متحدان آن همانند گذشته وزنه سنگین در این دولت دارند.

در انتخابات  پیش رو نیز شاخص‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد آمریکایی‌ها نگران شکست در آن هستند.

– جنبش‌های مردمی بر آمده از اعتراضات اکتبر  ۲۰۱۹ که آمریکا حساب زیادی روی آنها باز کرده بود نتوانستند برای شرکت در انتخابات پیش رو فهرست یکپارچه تشکیل دهند و حضور موثر در نبرد انتخاباتی داشته باشند و آرای مردمی را جلب کنند.

– شاخص دوم به تحریم انتخابات پارلمانی توسط سعد حریری و جریان المستقبل برمی‌گردد. همین مسئله وضعیت نیروهای ۱۴ مارس را در انتخابات نگران‌کننده کرده و آنها را در شوک بزرگی فرو برده است؛  به ویژه حزب نیروهای لبنانی به ریاست «سمیر جعجع» و حزب سوسیالیست ترقی خواه به ریاست «ولید جنبلاط»،  چرا که این احزاب مشروعیت خود را برای مشارکت در انتخابات پارلمانی از طریق وابستگی به جریان المستقبل می‌گرفتند.

–  در شرایطی که ائتلاف ۱۴ مارس و گروه‌های وابسته به آمریکا در وضعیتی از آشفتگی و پراکندگی و بلاتکلیفی به سر می‌برند حزب الله و متحدانش به صورت یکپارچه برای مشارکت در انتخابات حاضر می‌شوند.  حتی خود آمریکایی‌ها و مهره‌های آنها اعتراف می‌کنند که حزب‌الله مانند دوره گذشته اکثریت پارلمانی را کسب خواهد کرد و سایر طرف‌ها باید برای کسب کرسی‌های باقی‌مانده تلاش کنند.

این واقعیت انتخاباتی لبنان زنگ خطری را برای آمریکا به صدا در می‌آورد مبنی بر این که نتایج انتخابات می‌تواند منجر به یک شکست بزرگ دیگر برای واشنگتن و افزایش قدرت و نفوذ روز افزون حزب الله و متحدانش در عرصه سیاسی لبنان شود؛ مسئله‌ای  که حضور و نفوذ آمریکا در لبنان را عملاً به چالش می‌کشد.

به همین دلیل است که وزارت خارجه آمریکا سریعا برای ترمیم وضعیت جریان ۱۴ مارس لبنان وارد عمل شد و بازگشت «ولید البخاری» سفیر عربستان سعودی به بیروت نیز در همین راستا انجام گرفت تا شاید بتوانند تا حدی خلاء ناشی از غیبت سعد حریری و جریان وابسته به وی در انتخابات پارلمانی لبنان را پر کنند.


https://iuvmpress.news/fa/?p=50549

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب