حکیمه زعیم باشی
یوم کیپور، مقدسترین روز یهودیان است. جنگ کیپور با هدف بازپس گیری بلندی های جولان و صحرای سینا که در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ اشغال شدند به صورت مشترک توسط سوریه و مصر علیه اسراییل طراحی و اجرا شد که در آن رژیم صهیونیستی شکست خورد. این آخرین نبرد اعراب و رژیم صهیونیستی بود چرا که پس از آن ایالات متحده به کمک رژیم صهیونیستی توانستند اتحاد اعراب بر سر مسئله فلسطین را خدشه دار کنند.
حال عملیات طوفان الاقصی باز هم در یوم الکیپور رخ داده و مانند سال 1973 رژیم صهیونیستی را غافلگیر کرده است. شواهد نشان میدهد که حماس و محور مقاومت به طور کلی، برای عملیات طوفان الاقصی برنامه ریزی بسیار هوشمندانهای داشته است چه به لحاظ زمان عملیات، چه به لحاظ راهبردی و استراتژیک. به طوری که حملات زمینی، هوایی، دریایی را همزمان انجام داده و طی زمانی کوتاه توانست دو پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی و چندین شهرک اشغالی را آزاد کند. مسئلهای که سبب تحسین دوستداران ملت فلسطین و شگفتی و ترس دشمنان رژیم صهیونیستی شده است.
مشوّق عملیات طوفان الاقصی
اگر بخواهیم دقیقتر زمان شروع این حملات را بررسی کنیم باید برگردیم به کنفرانس وحدت اسلامی که دو هفته پیش در تهران برگزار شد و دیدار میهمانان کنفرانس با رهبر مسلمین جهان سید علی خامنهای. ایشان در این دیدار رژیم صهیونیستی را رژیمی لبریز از کینه و غیظ نسبت به کشورهای اسلامی دانستند و علت این رفتار رژیم را زیادهخواهی این رژیم و اشغالگری عنوان کردند و گفتند:« هدف آنها «از نیل تا فرات بود»؛ خب نشده است. این کشورها (مصر، عراق و ...)در برهههای مختلف به دلایل مختلف نگذاشتند؛ [لذا] اینها سرشار از کینهاند، سرشار از غیظند. البتّه قرآن میگوید: قُل موتوا بِغَیظِکُم؛ بله، خشمگین باشید و از خشم بمیرید؛ و همین هم خواهد شد، دارند میمیرند. بعونالله این «قُل موتوا بِغَیظِکُم» در مورد رژیم صهیونیستی در حال تحقّق است».
در ادامه به مسئله عادی سازی روابط برخی کشورها اشاره کرده و گفتند:« نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادّیسازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوهی کار قرار میدهند، دارند اشتباه میکنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپاییها دارند روی اسب بازنده شرطبندی میکنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است».[1]
این سخنان رهبر فرزانه ایران، از یک طرف اتمام حجتی بود برای رژیم اشغالگر و کشورهایی که به دنبال برقراری روابط با این رژیم هستند و از طرف دیگر مشوّق نیروهای جبهه مقاومت برای انجام عملیاتی دقیق، منظم و ظفرمند بود.
واضح است که حماس برای عملیات بزرگ طوفان الاقصی برنامه ریزی بلندمدتی داشته است تا جایی که نتانیاهو هم اعتراف کرد که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی در این عملیات به راحتی تحت نفوذ و اشراف گروههای فلسطینی قرار گرفتهاند. این مسئله نشان دهنده آن است که بحران در رژیم صهیونیستی عمیق و جدی است.
سومین شکست راهبردی رژیم صهیونیستی
در حقیقت می توان گفت این عملیات سومین شکست راهبردی رژیم صهیونیستی از جبهه مقاومت بود. فقط در طول سه ساعت اولیه عملیات بی نظیر رزمندگان فلسطینی۳۵ نظامی صهیونیست در این عملیات اسیر شدند. همچنین آمارهای رژیم صهیونیستی علارغم سانسور حکایت از صدها کشته و زخمی داشته است آماری که نشان دهنده تلفاتی بیشتر از جنگ 33 روزه میباشد. اکنون تقریباً تمام حاشیه نوار غزه بدست نیروهای مقاومت فلسطینی افتاده است. در این نوارههای پیرامونی غزه، به جز شهرک های اشغالی پایگاه های نظامی هم وجود دارد که پایگاههای نظامی کیبوتز و سایت کرم شالوم در شرق رفح بدست نیروهای مقاومت فلسطین افتاده است یعنی حتی نیروهای نظامی و آموزش دیده رژیم اشغالگر هم توانایی ایستادگی و مبارزه با نیروهای مقاومت را نداشتهاند.
بنابراین، رژیم صهیونیستی به کمک حامیان غربیاش به دنبال جلب توجه افکار عمومی از طریق مظلوم جلوه دادن خود در این جنگ است. در حالی که باید گفت عملیات طوفان الاقصی پاسخ مقاومت به چندین دهه خشونت نظامیان شهرک نشین صهیونیستی علیه زنان و کودکانی بود که به بدترین شکل ممکن سلاخی شدهاند. تنها از سال 2008 تا امروز 150 هزار فلسطینی سلاخی شدهاند که 33 هزار نفر از آنان کودکان بودهاند. اگر مقاومت فلسطین بخواهد انتقام تمام سالهای اشغالگری و عملیاتهای وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه غیرنظامیان فلسطین را بگیرد چندین عملیات مانند طوفان الاقصی لازم است.
نتانیاهو و کابینه اضطرار ملی!
نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در یک واکنش دیرهنگام به عملیات گسترده نیروهای مقاومت در سرزمین های اشغالی اعلام کرد: اسرائیل وارد جنگ شده است و پیروز این جنگ خواهد بود. در جلسهای که با سران رژیم داشت نیز اعلام کرد سه هدف را باید مدنظر قرار دهند:
1. از بین بردن خطر فلسطینی هایی که به قلمرو و شهرکهای اشغالی رژیم نفوذ کردهاند.
2. وارد کردن یک هزینه شدید به حماس در غزه.
3. جلوگیری از ورود طرفهای ثالث به جنگ (مثل حزب الله)
در مجموع با توجه به این اهداف نتانیاهو مشخص است که سران رژیم اشغالگر با شرایط بسیار بد و بحرانیای روبرو هستند که توان تصمیمگیری و مدیریت را از آنها گرفته است. دستپاچگی و سردرگمی رژیم اشغالگر در حملات بدون هدف علیه غزه به عینه مشهود است. همچنین آنان به خوبی واقفند اگر طرف سومی به این جنگ بپیوندد زودتر و با رسوایی بیشتری شکست خواهند خورد. در چنین شرایطی برخی اخبار منتشر شده نیز حکایت از آن دارد که اختلافاتی بر سر مدیریت جنگ در رژیم وجود دارد لاپید و گانتز معتقدند نتانیاهو توانایی مدیریت این شرایط را ندارد. آنها به نتانیاهو پیشنهاد تشکیل کابینه اضطرار ملی دادهاند. بنظر نمیرسد پذیرفتن یا نپذیرفتن نتانیاهو بتواند تاثیری در تصمیمات رژیم داشته باشد. چرا که اگر با تشکیل کابینه اضطرار ملی شدت حملات علیه غزه افزایش یابد حزب الله و سایر گروههای مقاومت نیز به کمک حماس خواهند آمد و جنگ طولانی و فرسایشی خواهد شد و بحرانهای رژیم را افزایش میدهد چرا که اصلی ترین حامی آن یعنی ایالات متحده نیز با بحرانها و چالشهای داخلی روبروست و در این برهه زمانی توان حمایت از چنین جنگی را نخواهد داشت.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب