حج فریضه ای است که تمام مذاهب اسلامی بر آن توافق دارند و همچنین زمانی است که مسلمانان می توانند با یکدیگر آشنا شوند تا بدین صورت برای یکی کردن و وحدت جامعه اسلامی تلاش نمایند اما متاسفانه در حال حاضر به دلیل اختلافات مذهبی و ارتباط بسیاری از کشورهای اسلامی با کشورهای بیگانه، حج این فرصت سیاسی را از دست داده و فقط آداب و سلوک عبادی در آن باقی مانده است؛ هرچند که مسلمانان بر روی این اعمال عبادی با یکدیگر اختلاف ندارند اما نمی توان از این اعمال صرفاً عبادی برای تجمیع توان مسلمانان به منظور حرکت آن ها در جهت تمدن اسلامی و تعالی اسلام استفاده کرد.[۱]
ظرفیت حج از حیث روابط بینالملل خودش فینفسه موضوعیت و اهمیت دارد برای اینکه جامعه بینالمللی مسلمانان فراتر از اعتقادات مذهبی در داخل گفتمان مکتب بزرگ اسلام دور هم جمع میشوند. به عبارتی این یک اجتماع فراشیعه و فراسنی است و مذهب مطرح نیست و مکتب اسلام، کانون و عامل تجمع جامعه اسلامی حول یکدیگر است.[۲]
اما در سالهای اخیر حج از ظرفیت هایی که برای اسلام و جامعه اسلامی می توانست داشته باشد دور شده است. تناقضات و شکافهایی بین مسلمانان و کشورهای اسلامی بر سر مسائل اصلی جهان اسلام رخ داده است از جمله مسئله قدس و فلسطین که از مسائل اصلی جهان اسلام است.
سیاست استکبار و صهیونیسم همواره کمرنگ کردن مسئله فلسطین در ذهنیّت جوامع مسلمان است و اکنون شاهد اتفاقاتی در برخی کشورهای اسلامی هستیم که وحدت مسلمانان و امت اسلامی را نشانه گرفته است.
مسئله مهمی که اخیراً باعث دوپارگی جهان اسلام شده است. پیمان صلح ابراهیم است که براساس آن تعدادی از کشورها در صدد عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی برآمدهاند و متأسفانه برخی اندک از حاکمان عرب با پشت کردن به محور وحدت جهان اسلام و عادی سازی روابط با رژیم جعلی، تروریست و غاصب صهیونیستی، پایه گذار تفرقه بین امت اسلامی شدهاند. اما در مقابل گروه دیگری از مسلمانان نیز بر روی اصل مقاومت و مبارزه با رژیم صهیونیستی و نابودی اسرائیل تاکید دارند و در واقع جهان اسلام تبدیل به دوقطب شده است.
مسلم است که پیمان صلح ابراهیم براساس نام اش باید ماهیتی توحیدی و درونزا داشته باشد. در پیمانهایی از این نوع باید یک همگرایی شکل بگیرد که از عناصر درونی آن پیمان برخاسته باشد اما پیمان صلح ابراهیم در ماهیت با اصل عنوان پیمان منافات دارد و نام پیمان نهادن بر آن ایراد مبنایی دارد. براساس همین ایراد مبنایی اعراب مسلمان به طور ذاتی نمیتوانند در کنار رژیم صهیونیستی قرار بگیرند. همچنین براساس آیات قرآن مسلمانان به طور مبنایی نمیتوانند با سیستمهای رادیکال یهود که امروز صهیونیستها نماینده آن هستند، در یک چارچوب مفهومی قرار بگیرند.
مسئله بعد این است که اعراب و اسرائیل، که قبلاً رو در روی هم قرار داشتند، اما الان به واسطه شرایط زمانی خود را در کنار هم تعریف میکنند، به لحاظ مبنایی دو دشمن ذاتی هستند و لذا بقا و تداوم ارتباط و پیمان این دو طرف چندان پایدار نخواهد بود و با چرخش گفتمانی در هر یک از نظامهای سیاسی جهان عرب این اتحاد سست از هم میپاشد.[۳]
در نهایت باید گفت، هرچند جهان اسلام همواره با دیالکتیک عوامل اتحادبخش و تفرقه افکن مواجه بوده است ولی هر بار عناصر اتحادبخش در سطح وسیعی بروز کرده اند و زمینه اتحاد فراهم شده است. حال که بعد از دو سال از کرونا و لغو محدودیتها به بهانه کرونا می گذرد و باز هم مسلمانان توانستهاند در این گردهمایی بزرگ جهان اسلام حضور داشته باشند باید از ظرفیت حج به بهترین و جامعترین شکل ممکن استفاده شود و زمینههای اختلاف و دو دستگی جهن اسلام از بین برود. حج با تقویت هویت تمدنی و تمرکز بر دشمن مشترک، ظرفیت برقراری همگرایی سیاسی جهان اسلام را دارد.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب