عربستان و بحران بقاء 135

عربستان و بحران بقاء

طی روزهای گذشته در رسانه‌های معتبر بین‌المللی، اخباری از تلاش‌های ریاض برای اخذ ضمانت‌های امنیتی و درخواست کمک به توسعه برنامه هسته‌ای از واشنگتن در مقابل عادی‌سازی بیشتر در روابط عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی نقل گردیده و از تلاش‌های دولت آمریکا برای آشکارسازی این روابط یاد گردیده است. درهمین خصوص روزنامه وال‌استریت ژورنال روز پنجشنبه 9 مارس به نقل از منابع مطلع نوشت، عربستان سعودی در مذاکرات با دولت جو بایدن درازای عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، خواستار تضمین‌های امنیتی و کمک آمریکا به اجرای برنامه اتمی غیرنظامی این کشور شده است.[1]

پیش‌تر در این رابطه مسئولین عالی‌رتبه سعودی به پایگاه اطلاع‌رسانی اسرائیلی‌ای 24 نیوز گفته بودند: سازش با اسرائیل تنها مسئله زمان است و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان آن را منوط به تقویت پیمان آمریکایی ـ سعودی و تعهد واشنگتن به ادامه فروش سلاح به عربستان و محسوب شدن ریاض همسان کشورهای پیمان ناتو کرده است تا سعودی‌ها بتوانند از ذخایر گسترده اورانیوم خود برای برنامه هسته‌ای خود استفاده کنند.[2]

دراینجا می‌توان پیش‌بینی نمود شاهزاده جوان سعودی با الگوبرداری از نحوه عملکرد رژیم صهیونیستی در پرونده هسته‌ای خود به شکلی فانتزی و خیالی درپی طی همان مسیر با کسب حمایت‌های آمریکا می‌باشد. چراکه تل‌آویو سیاست «ابهام» را در قبال داشتن سلاح هسته‌ای دنبال می‌کند، اما تخمین زده می‌شود که این رژیم کلاهک‌های هسته‌ای بسیاری دراختیار داشته باشد.[3] رژیم صهیونیستی به دلیل بهره‌مندی از حمایت‌های بی‌چون‌وچرای آمریکا، هیچ‌گاه در برابر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پاسخگو نبوده و همواره از عضویت در پیمان عدم اشاعه هسته‌ای موسوم به «ان پی تی» خودداری کرده است. این مسئله به‌ظاهر متفاوت صهیونیست‌ها باعث خطای راهبردی سران سعودی شده است. چراکه به اعتقاد کارشناسان بسیاری هیچ‌گاه آمریکا با توجه به سیاست‌های استفاده از اعراب به‌وقت نیاز به‌مثابه یک گاو شیرده، اجازه دسترسی کامل آن‌ها به‌حق استفاده از دانش هسته‌ای را فراهم نخواهد کرد.

در چند دهه گذشته مناسبات آمریکا و عربستان سعودی بر مبنای رویکرد «نفت در مقابل امنیت» تعریف‌شده بود که در عمل معنای آن دریافت دلارهای نفتی از خاندان سعودی و حفظ امنیت تعریف می‌گردید. اما در طی سالیان اخیر به وضوح مشخص گردید در بحران‌های واقعی، آمریکا خود را عقب کشیده و با بهانه های مختلفی مناسبات با عربستان سعودی را مدیریت می‌کند. یکی از مهم‌ترین مثال‌های آن نیز حملات به تأسیسات نفتی عربستان و آرامکو در خلال بحران یمن بوده است که عملاً آمریکا خود را درگیر آن نکرده و به انجام رزمایش‌های مشترک بسنده کرده بود که این موضوع خشم سران سعودی را به همراه داشت. در موضوع دیگر طی سالیان اخیر پس از بحران ایجادشده در پی قتل جمال خاشقجی، فعال مخالف سعودی، بایدن دولت عربستان را سرکش توصیف کرده و در مقابل تصمیم دولت عربستان برای کاهش تولیدات نفت در قالب اوپک پلاس بایدن بیان کرده بود تصمیم اوپک پلاس برای عربستان سعودی عواقب خواهد داشت. در همین خصوص قانون‌گذاران دموکرات که بیشتر بر موارد نقض حقوق بشر در عربستان سعودی تأکید می‌کنند، خواستار توقف همکاری آمریکا با سعودی‌ها شده بودند که همین مسائل روابط آمریکا و عربستان را دچار فرازوفرود‌های بسیاری کرده بود.[4]

در اینجا لازم به ذکر است از منظر حقوقی ، ایالات‌متحده و عربستان سعودی هیچ‌گاه متحد نبوده و نیستند چراکه آن‌ها هرگز یک توافقنامه دفاعی متقابل یا یک معاهده رسمی امضا نکرده‌اند و برای چندین دهه، روابط ایالات‌متحده و عربستان سعودی عمدتاً روابط معاملاتی مبتنی بر منافع ایالات‌متحده بوده است.[5] همین موضوع نشان‌دهنده استفاده حداکثری سران ایالات‌متحده از منافع رابطه با عربستان بوده و خود بزرگ‌ترین گواه بر عدم ارائه تضمین موردنظر شاهزاده جوان. چراکه اگر بنا بر ارائه تضمین قطعی از سوی سران ایالات‌متحده به سران سعودی بود پیش‌ازاین زمان می‌بایستی شاهد یک توافق‌نامه یا پیمان الزام‌آور از سوی آمریکا می‌بودیم.

اما به‌رغم تنش‌ها بین عربستان و آمریکا، اگر محمد بن سلمان تصمیم بگیرد که نمایشی دراماتیک از پیوستن به توافق مدنظر آمریکا و آشکارسازی بیشتر سیاست‌های ارتباطی با صهیونیست‌ها به اجرا بگذارد، وضعیت برای آمریکا برد-برد خواهد بود. چراکه این فرآیند به این معنی است که آل‌سعود فقط درازای تعهد آمریکا برای حفاظت از امنیت عربستان سعودی (که از قبل درازای دریافت دلارهای نفتی پابرجا بوده است) و صدور اجازه دسترسی محدود به دانش هسته‌ای، ضمن عادی‌سازی بیشتر روابط با رژیم صهیونیستی، تأمین نیازهای جهانی نفت را تضمین می‌کند و این همان چیزی است که به بن‌سلمان اجازه می‌دهد تا با توجه به حمایت‌های آمریکا، راه را برای بقاء خود هموار کند. هرچند عملکرد و جاه‌طلبی‌های شاهزاده جوان سعودی نشان داده است این دسترسی و حمایت از وی در ازای داشتن حق استفاده از دانش هسته‌ای، درعمل منجر به سرعت بیشتر مسابقه تسلیحاتی در غرب آسیا گردیده و درنهایت باعث تشدید تنش‌ها خواهد شد.



[1] https://www.wsj.com/articles/saudi-arabia-seeks-u-s-security-pledges-nuclear-help-for-peace-with-israel-cd47baaf


[2] https://www.alef.ir/news/4010915126.html?show=text


[3] https://www.mehrnews.com/amp/5611913/


[4] https://www.politico.com/news/magazine/2022/10/09/the-u-s-has-leverage-over-saudi-arabia-its-time-to-use-it-00061082


[5] https://www.theguardian.com/commentisfree/2022/oct/13/saudi-arabia-us-oil-prices-opec

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب