۱- «رعد فتحی عازم»، مهندس کامپیوتر ۲۹ ساله، پنج شنبه شب ضمن انجام عملیاتی شهادتطلبانه در تلآویو، چند صهیونیست را به هلاکت رساند. رادیو اسرائیل آمار کشتهها را سه نفر و مجروحان را ۱۵ نفر اعلام کرد؛ اما برخی منابع رسانهای شمار کشتهها را بالای چهار نفر و حال مجروحان را وخیم گزارش کردهاند. جوان مهندس فلسطینی، از ساکنان اردوگاه جنین، و پدر او از افسران تشکیلات خودگردان فلسطینی بوده؛ که در این صورت، ماجرا از نفوذ مقاومت فلسطین، حتی در عمق این تشکیلات حکایت میکند. رئیسبهایی تشکیلات خودگردان، عملیات اخیر را محکوم کرد و این در حالی است که این تشکیلات، به ملت فلسطین خیانت کرده و با سرویسهای امنیتی اسرائیل برای شناسایی رزمندگان مقاومت همکاری میکند.
۲- عملیات پنج شنبه شب، در خیابان «دزنگوف» -یکی از خیابانهای اصلی تلآویو انجام شد و پس از وقوع آن، یگانهای ویژه ارتش به تل آویو فرا خوانده شدند. با تصمیم نفتالی بنت نخستوزیر، ۱۰۰ ایست بازرسی جدید در تقاطعها برقرار شده است. رسانههای صهیونیستی گفتند: «مجری عملیات کاملا با محل عملیات از نظر تعیین مکان و زمان اجرا آشنایی داشته و مهارت ویژهای در بکارگیری اسلحه به نمایش گذاشته است». لیلاخ شووال تحلیلگر صهیونیست میگوید: «به کجا رسیدهایم که نیروهای «سرت متکال»، بهخاطر عملیات در مرکز تلآویو، فراخوانده شدهاند؟!». سرت متکال، یگان ویژه «اطلاعات نظامی» ارتش اسرائیل است که غالبا عملیات مرزی و برونمرزی را به عهده دارد و کشاندن تکاوران آن به تلآویو، از عمق بحران و درماندگی تشکیلات امنیتی حکایت میکند.
یگان سرت متکال، همان نیروی ویژهای است که ۱۱ نوامبر ۲۰۱۸، در عملیات موسوم به «لبه شمشیر»، برای آدم ربایی و ضربه زدن به تاسیسات حماس، به شرق خان یونس در نوار غزه حمله کرد، اما چون عملیات لو رفته بود، درگیری شدیدی با رزمندگان مقاومت رخ داد و تعدادی از کماندوهای صهیونیست و معاون فرمانده عملیات کشته شدند. این ماجرا به استعفای فرمانده «سرت متکال» انجامید و لیبرمن وزیر دفاع وقت، کشته شدن فرمانده اطلاعاتی شاخص در این عملیات ناکام را «تیری در قلب خود» خواند. اکنون این یگان ویژه، نه برای عملیات در نوار غزه یا سوریه، بلکه برای مهار سلسله عملیات توفانی مقاومت فلسطین در قلب تلآویو فراخوانده شده است.
۳- وقوع چهار عملیات مشابه ظرف دو هفته، نشان میدهد که ماجرا، نه اتفاق هیجانی محدود به چند نفر، بلکه جنبشی سازمان یافته بر مبنای مقاومت مردمی و عملیات پارتیزانی علیه اشغالگران است. اسرائیل، از سوی شبکه عملیاتی پیچیدهای غافلگیر شده که هم مهارت برنامهریزی و اجرایی بالایی دارد، هم باورمند و مصمم است، و هم به سلاح گرم در مناطق اشغالی ۱۹۴۸ دسترسی پیدا کرده است. به تعبیر «بن کاسبت» تحلیلگر معروف صهیونیست، «عملیاتهای اخیر ثابت کرد دیوار حائل که گمان میرفت راه نجات ماست، هیچ فایدهای ندارد». بیتردید سلسله عملیات فرسایشی، عقبه انسانی سرهمبندی شده در رژیم صهیونیستی برای ایجاد «ملت جعلی» را با گسیختگی بیشتر مواجه میکند و این رژیم جعلی، با فرار گسترده صهیونیستهایی مواجه خواهد شد که از کشورهای دیگر به فلسطین اشغالی منتقل شده بودند.
۴- تکرار زنجیرهوار عملیات مقاومت، افزایش استفاده از سلاح گرم، و دقت بالا در تلفاتگیری، فروپاشی نظم امنیتی-سیاسی رژیم صهیونیستی را برجسته میکند. «ضربات امنیتی ترکیبی» در حالی بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد میشود که سران تلآویو طی یکی دو سال کوشیدند با برگزاری شوهای سیاسی مانند «توافق ابراهیم» و «نشست نقب» (با مشارکت برخی مقامات خودفروخته عرب)، شرایط سیاسی خود را عادی و با ثبات وانمود کنند. این رژیم، صرفنظر از عدم مشروعیتش، پلیسیترین و امنیتیترین حکومت در جهان محسوب میشود. اسرائیل در ۷۴ سال اشغالگری، دیوار امنیتی کاملی را به دور خود کشیده و مناطق اشغالی را به «زندان- پادگان» بزرگ با انواع دوربینها و یگانهای نظامی تبدیل کرده بود که ظاهرا هر تحرکی در آن، تحت نظر است. بر این مبنا، باید اسرائیل را یک «پانوپتیکون- Panopticon» (زندان مدوّر و سراسر بین) نامید که نمونه اولیه آن، اواخر قرن ۱۸ میلادی در انگلیس طراحی شد و به زندانبانها اجازه میداد تمام زندانیان را زیر نظر داشته باشد.
۵- دقت و مرگباری سلسله عملیات چند هفته اخیر، با وجود حاکمیت شرایط امنیتی ویژه، آن هم با فاصلههای زمانی اندک و در یک منطقه جغرافیایی محدود، از استقرار و فعالیت سازمان عملیاتی خبره حکایت میکند. امنیت پادگانی و حکومت بر مبنای ترس، همه چیز اسرائیل برای برقرار ماندن بوده؛ اما حالا این تار عنکبوت امنیتی فرو ریخته است. ضربات پیاپی مقاومت در کف خیابانهای تل آویو، بیتالمقدس، بئرالسبع و…، صد برابر کاریتر و دردناکتر از اثر موشک هایی است که در آخرین جنگ، سپر موشکی «گنبد آهنین» را از اعتبار انداخت و به عمق مراکز صهیونیست نشین رسید. به اینها، ضربات چند لایه یک سال گذشته را علاوه کنید که نشان میدهد جای سالم (رخنه نشده) در پیکره نظامی- امنیتی اسرائیل باقی نمانده است. این در حالی است که نفتالی بنت نخستوزیر اسرائیل، چند ماه قبل، از اقدام علیه ایران در قالب «مرگ با هزاران ضربه چاقو» سخن گفته بود؛ اما حالا معلوم شده که رژیم صهیونیستی در میدان واقعیت، با جنگ ترکیبی و ضربات ضربدری در عمق فلسطین اشغالی دست بهگریبان است و با متهم کردن ایران میخواهد ضعف خود در مقابل مقاومت فلسطین را بپوشاند.
۶- ضربه مهم دیگری که در جنگ ترکیبی چند ماه اخیر به صهیونیستها وارد آمد، حملات سایبری گسترده بود. سازمان امنیت سایبری، از نخستین اهداف حمله مذکور بود. خبرنگار فاکسنیوز و روزنامه هاآرتص به نقل از مقامات دفاعی گزارش دادند «این بزرگترین حمله سایبری است که تاکنون علیه اسرائیل و زیرساختهای آن اتفاق افتاده است». پس از عملیات چند ماه قبل مهاجمان سایبری، گروه سایبری «عصای موسی» (Moses Staff) فهرست برخی از اعضای ارتش اسرائیل و تصاویر سه بعدی از مراکز مهم اسرائیل با دقت ۵ سانتیمتر را منتشر کرد. در اثر ضربات امنیتی پیاپی، سه معاون موساد، شامل بخشهای جذب نیرو، فناوری و مبارزه با تروریسم استعفا کردند.
۷- اگر اطلاعات سرّی مراکز حکومتی اسرائیل در سلسله عملیات سایبری یک سال اخیر هک شده باشد که شده، به احتمال قوی این نفوذ اطلاعاتی میتواند مبنای طراحی عملیاتهای بیسابقه در دوره جدید باشد. به نظر میرسد آنچه طی عملیات دو هفته اخیر در سرزمینهای اشغالی شاهد بودهایم، با همه اهمیت، دست گرمی باشد. این روند، بیشتر به طلیعه فوران آتشفشانی میماند که تازه، دود آن به هوا برخاسته است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب