وقایع منتهی به جنگ ۱۱ روزه می سال ۲۰۲۱ در سال ۲۰۲۲ نیز درحال تکرار است. بار دیگر تنشها در قدس شدت گرفته و همزمان دیگر مناطق فلسطینینشین نیز دست به اعتراض برداشتهاند.
وقایع منتهی به جنگ ۱۱ روزه می سال ۲۰۲۱ در سال ۲۰۲۲ نیز درحال تکرار است. بار دیگر تنشها در قدس شدت گرفته و همزمان دیگر مناطق فلسطینینشین نیز دست به اعتراض برداشتهاند.
همزمان با آغاز ایام عید یهودی «پسح» منابع عبریزبان اعلام کردهاند دستههایی از شهرکنشینان صهیونیست آماده تعرض به مسجدالاقصی شدهاند. در همین راستا «هیات مقر تشکیلات هیکل» (معبد سلیمان) که یک سازمان متشکل از صهیونیستهای بهشدت افراطی است، اعلام کرده امروز یکشنبه (۱۶ آوریل) در ساعت هفت تا ۱۰/۵ درهای مسجدالاقصی برای ورود صهیونیستها به این محوطه شریف گشوده خواهد شد. در مقابل فراخوان صهیونیستها برای تعرض به مسجدالاقصی، فلسطینیان نیز از روز گذشته دست به انتشار فراخوان برای اعتکاف در این مسجد زدهاند. این فراخوانها از فلسطینیها خواسته بود با حضور شبانه در مسجد الاقصی برای حمله آتی صهیونیستها آماده شوند.
در نقطه دیگری از فلسطین، در نوار غزه که خارج از تسلط امنیتی رژیم صهیونیستی قرار دارد، «عزت الرشق»، از رهبران جنبش حماس ضمن هشدار به صهیونیستها درباره هتکحرمت مسجدالاقصی تاکید کرد: «پیام ما به همه واسطهها واضح است و آن اینکه قدس و مسجدالاقصی خط قرمز است و دست مقاومت روی ماشه است.»
پیش از او زیاد النخاله، رهبر سازمان جهاد اسلامی آنچه را اکنون در قدس جریان دارد مانند اتفاقات قبل از نبرد شمشیر قدس در سال ۲۰۲۱ توصیف کرده بود. وی نیز تاکید داشت درصورت ادامه تجاوزهای دشمن صهیونیستی علیه مسجدالاقصی، تنش و درگیریها بالا خواهد گرفت.
تهدیدات مقامات فلسطینی علیه صهیونیستها درحالی صورت میگیرد که در جریان عملیاتهای شهادتطلبانه یکماه اخیر، دستکم طی چهار عملیات، ۱۴ صهیونیست در داخل سرزمینهای ۱۹۴۸ به هلاکت رسیدهاند.
موضوعی که نشان میدهد درصورت بهراه افتادن جنگی مشابه سال گذشته، صهیونیستها مسیر دشوارتری را در پیش خواهند داشت که حتی میتواند به اتمام رویای آنها بینجامد.
هرچند تمام اقدامات صورتگرفته در فلسطین گامی کلی در مسیر رهایی اماکن شریف فلسطین بهشمار میرود، تحولات کنونی تا حد زیادی بهطور مستقیم متمرکز بر مسجد الاقصی است.
این تمرکز البته فراتر از مرزهای فلسطین باعث شکلگیری معادله منطقهای قدس نیز شده است، بهگونهای که گروههای مقاومت در منطقه اعلام کردهاند در صورت احساس خطر نسبت به مسجدالاقصی به رژیم صهیونیستی حمله خواهند کرد.
اماکن قدس
پس از دو شهر مکه و مدینه که در عربستان واقع شدهاند، شهر بیتالمقدس که در فلسطین واقع شده است، سومین شهر مقدس مسلمانان بهشمار میرود. این شهر همچنین مقدسترین شهر مسیحیان و یهودیان است. محوطه مسجدالاقصی تقریبا شامل چند بخش اصلی میشود. یک بخش آن که به گنبد طلایی رنگش مشهور است «قبه الصخره» نام دارد که از نظر افکار عمومی به اشتباه ساختمان اصلی مسجدالاقصی درنظر گرفته میشود.
در بخش دیگری از محوطه مسجدالاقصی، مسجد «قبه القبلی» یا «مسجد مسقوف» واقع شده که هرچند جزئی از مسجدالاقصی به حساب میآید اما تمام آن نیست. این بخش گنبدی سیاهرنگ دارد. در کنار مسجد مسقوف نیز یک ساختمان دیگر وجود دارد که ساختمان اصلی مسجدالاقصی است.
تنشها پیرامون اماکن
محوطه مسجدالاقصی بهطور کامل به عبادت مسلمانان تعلق دارد، زیرا تمام آن حکم مسجد را براساس شریعت اسلام دارد. بر همین اساس ورود و خروج غیرمسلمانان به این محوطه با اجازه متولیان مسلمان آن امکانپذیر است. به همین دلیل بسیاری از گردشگران و حتی صهیونیستها برای بازدید از محوطه مسجدالاقصی میتوانند وارد آن شوند اما غیرمسلمانان در این محدوده حق عبادت ندارند.
با این حال «شیخ عزام الخطیب»، مدیر وقف اسلامی در قدس اشغالی، در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد ۵ نوامبر این سال نیروهای پلیس رژیمصهیونیستی برای اولین بار پس از تصرف شهر بیتالمقدس وارد مسجدالاقصی شدند. تا پیش از این تاریخ نظامیان صهیونیست وارد محوطه مسجدالاقصی میشدند اما از ورود به ساختمان اصلی مسجد خودداری میکردند.
صهیونیستها در سال ۲۰۲۱ نیز تلاش کردند تا خواندن نماز یهودیان بدون صدا را در محوطه مسجدالاقصی مجاز کنند که اقدامی در راستای تغییر وضعیت مسجدالاقصی تلقی میشد.
صهیونیستها البته اقداماتشان برای ورود به محوطه مسجدالاقصی را از دیوار غربی این مسجد آغاز کردهاند که در سمت بیرونی محطه و دقیقا چسبیده به دیوار ساختمان مسجد اصلی قرار دارد. این دیوار به نام «دیوار ندبه» معروف است که البته با نام «دیوار براق» نیز نام برده میشود. دیوار ندبه قبله یهودیان جهان برای نماز است. یهودیان این دیوار را بخشی از بقایای معبد سلیمان میدانند که به دست رومیها نابود شده است. آنها از این رو در ایام هفته بهویژه روز جمعه به کنار دیوار آمده و به دلیل غم تخریب معبد میگریند. از این رو این دیوار به دیوار ندبه مشهور شده است. یهودیان این دیوار را محل اجابت دعا و منبع الهام میدانند. در سال ۱۹۲۹ و در دورانی که انگلیسیها قیومیت فلسطین را برعهده داشتند تعدادی از علمای یهودی خواستار تجمع یهودیان برای دعا در پای دیوار ندبه شدند. حضور یهودیان در کناره این دیوار که عملا دیوارهای مسجدالاقصی بهشمار میرود باعث شکلگیری قیام «براق» در فلسطین و منجر به کشته شدن تعداد زیادی از مردم این سرزمین شد. با این وجود کمیته حقیقتیابی که از سوی اشغالگران اروپایی تشکیل شده بود ضمن اعلام این نکته که مالکیت این مکان در اختیار مسلمانان قرار دارد، اعلام کرد یهودیان نیز میتوانند با رعایت محدودیتهای خاصی در این دیوار به عبادت بپردازند. رای کمیته حقیقتیاب از یکسو موفقیتی بزرگ برای یهودیانی بود که حق عبادت در دیوار ندبه را به دست آوردند اما همزمان مانع از طرح آنان برای ایجاد زیرساختهای ادعای مالکیت بر مسجدالاقصی میشد. یهودیان قصد داشتند به بهانه عبادت در دیوار ندبه که دیوار غربی ساختمان اصلی مسجدالاقصی را تشکیل میداد، به مرور از طریق مالکیت این دیوار در مالکیت مسلمانان بر اماکن اسلامی خلل وارد سازند.
دیدگاه اصلی صهیونیستهای افراطی درباره مسجدالاقصی
براساس متون یهودی، این قوم در طول تاریخ خود تاکنون سه بار معبد سلیمان را بنا کرده است. برایناساس نخستین بار طراحی یک معبد در زمان حضرت داوود صورتگرفت اما انجام اقدامات برای بنای آن در دوره حضرت سلیمان آغاز شد. این معبد پس از نخستین بنا تاکنون دوبار نیز پس از ویرانی مجددا بنا شده است.
یهودیان مدعی هستند بقایای معبد سلیمان در زیر مسجدالاقصی قرار دارد و آنها باید این مسجد را تخریب کرده و بار دیگر این معبد را بنا کنند. براساس عقاید یهودیان، حضرت مسیح پس از این اقدام آنها از میان قوم بنیاسرائیل برخواهد خواست.
مسیحیان اوانجلیست که مسیحیانی افراطی بهشمار میروند نیز با وجود تفاوتهای اعتقادی به یهودیان به فرآیندی شبیه آنچه یهودیان میگویند باور دارند. از نگاه آنان بنای مجدد معبد سلیمان توسط یهودیان باعث بازگشت حضرت مسیح خواهد شد.
برخی معتقدند هرچند صهیونیستها که یهودیان افراطی هستند در این مسیر با مسیحیان اوانجلیست که مسیحیان افراطی هستند یک مسیر دارند، اما براساس دیدگاههای اوانجلیستها آنها پس از بازگشت مسیح باید به سرکوب یهودیان بپردازند.
مشکلات پیشآمده درباره قدس
شهر قدس پس از اشغال توسط صهیونیستها تا امروز دستکم سه مقطع مهم را پیرامون تغییر وضعیت مسجدالاقصی پشتسر گذاشته است. در این وقایع صهیونیستها تلاش کرده بودند با انجام اقدامات نامتعارف کنترل کامل محوطه مسجدالاقصی و اماکن آن را در اختیار بگیرند. در ادامه به این موارد پرداخته شده است.
۱. آتش زدن مسجدالاقصی توسط مایکل روهان در سال ۱۹۶۹
رژیمصهیونیستی پس از تاسیس شهر قدس را در اختیار نداشت بلکه در طول جنگ ۶روزه سال ۱۹۶۷ موفق به اشغال این شهر و تقریبا تمام خاک سرزمین فلسطین شد. این پیروزی باعث شد صهیونیستها سرمست از آن بخواهند قضیه مسجدالاقصی را یکسره کنند، ازاینرو سعی کردند با طراحی یک نقشه این کار را به سرانجام برسانند.
بر این مبنا تنها دو سال پس از اشغال قدس، دنیس مایکلروهان که یک یهودی استرالیاییالاصلی بود در تاریخ ۲۱ آگوست ۱۹۶۹ (۲۱ مرداد ۱۳۴۸) مسجدالاقصی را به آتش کشید. در این حادثه بیش از یکسوم فضای مسجد در آتش سوخت. بر اثر این آتشسوزی منبر صلاحالدین ایوبی که به سال ۵۸۳ هجری قمری (قرن دوازدهم میلادی) مربوط بود بههمراه فرش و تزئینات مزین به آیات قرآن این مسجد نیز نابود شد. همچنین این آتشسوزی به ریزش سقف، حلقه روی گنبد و ستونهای اصلی مسجد نیز منجر شد. پس از این اقدام، رژیمصهیونیستی آتشسوزی را غیرعمدی اعلام کرد و دلیل آن را اتصالی تجهیزات الکترونیکی مسجد دانست. بااینحال کمیته حقیقتیاب متشکل از مهندسان فلسطینی نشان دادند این اقدام عمدی بوده است. پس از آن بود که صهیونیستها در ۲۳ آگوست ۱۹۶۹ عامل آتشسوزی را دستگیر کردند اما بعدها با این ادعا که وی مشکلات روانی دارد او را به استرالیا بازگرداندند. این واقعه با واکنشی بزرگ در سطح جهان اسلام روبهرو شد، بهگونهای که یکماه پس از آن سازمان همکاری اسلامی شکل گرفت.
۲. ورود شارون به صحن مسجدالاقصی در سال ۲۰۰۰
در ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰ آریل شارون، نخستوزیر وقت رژیمصهیونیستی بههمراه هزار نظامی صهیونیست وارد صحن مسجدالاقصی شد. او درحالی به این اقدام دست زد که پیش از وی هیچکدام از مقامات صهیونیست جرات انجام چنین کاری را به خود نداده بودند. حضور شارون در صحن مسجدالاقصی باعث واکنش مسلمانان حاضر در مسجد شد که در پی آن ۷ فلسطینی به شهادت رسیده و ۲۵۰ تن دیگر زخمی شدند. این مساله باعث شد شعلههای انتفاضه دوم مردم فلسطین مشهور به «انتفاضه الاقصی» در مناطق مختلف این سرزمین زبانه بکشد.
تنها دو روز پس از هتک حرمت مسجدالاقصی توسط شارون، درحالیکه مردم غزه به اعتراض نسبت به این اقدام پرداخته بودند، یک واقعه باعث شد امواج انتفاضه بهشدت خروشان شود.
در روز ۳۰ سپتامبر نظامیان صهیونیست «محمد الدره» کودک ۱۲ساله فلسطینی را درحالیکه در جریان اعتراضات غزه پشت پدر خود پناه گرفته بود به ضرب گلوله به شهادت رساندند. در پی این اقدام و انتشار جهانی تصاویر آن، انتفاضه به موجی تبدیل شد که تا ۵ سال در سرزمینهای اشغالی ادامه داشت.
۳. حمله به مسلمانان در مسجدالاقصی در سال ۲۰۲۱
مسلمانان فلسطینی در سال ۲۰۲۱ پس از گذشت دو سال از محدودیتهای کرونایی که از سال ۲۰۱۹ آغاز شده بود، در ماه رمضان دست به تجمع گسترده و در مسجدالاقصی زدند، بهگونهای که در یکی از شبها ۷۰ هزار فلسطینی در این مسجد به نماز برخاستند. بهطورکلی تجمعات مسلمانان در شهر قدس در ایام ماه رمضان پرشمارتر از دیگر ماههای سال است و به همین دلیل نگرانی زیادی را در میان صهیونیستها برمیانگیزد. صهیونیستها نیز به جهت نگرانی خود در این ایام ضمن وضع محدودیت بر مسلمانان دست به آزار و اذیت آنان نیز میزنند.
در سال ۲۰۲۱ اما یک واقعه دیگر نیز بر شدت التهابات در قدس افزوده بود. تلآویو با ساخت محلات و شهرکهای گوناگون در اطراف شهر قدس و همچنین اعمال فشار به مسلمانان برای خروج از این شهر بهدنبال یهودیسازی کامل آن است. سال گذشته دادگاههای رژیمصهیونیستی در همین راستا خواستار تخریب چند منزل در محله شیخجراح شهرقدس شدند که به فلسطینیها تعلق داشت.
این مساله نیز به یکی از دلایل افزایش اعتراضات در شهرقدس تبدیل شد، بهگونهای که صهیونیستها تلاش کردند با حمله به مسجدالاقصی مسلمانان را بهشدت سرکوب کنند. درنتیجه این حملات مسلمانان پناهگرفته در مسجدالاقصی از طریق بلندگوهای این مسجد از «محمد الضیف» فرمانده اسطورهای گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی قدس درخواست کمک کردند. در پی این درخواست نیروهای مقاومت در غزه به صهیونیستها اولتیماتوم دادند تا طی چند ساعت از مسجدالاقصی خارج شده و بازداشتیهای اخیر را نیز آزاد سازند. با عدم عقبنشینی صهیونیستها، غزه با حمله به رژیمصهیونیستی و تحمیل جنگی ۱۱روزه به آن موفق به تامین نظرات خود شد.
اقدامات کلان چندسال اخیر رژیمصهیونیستی و جایگاه قدس
رژیمصهیونیستی در سالهای اخیر دست به اقداماتی در حوزه فلسطین زده است که بررسی آنها میتواند راهگشای فهم اتفاقات کنونی این سرزمین بهویژه تحولات قدس باشد.
۱. بهرسمیت شناختن الحاق جولان توسط آمریکا
صهیونیستها با استفاده از فرصت حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید موفق شدند چند سیاست اصلی خود را در آمریکا با قدرت پیگیری کنند، ازجمله آنکه در سال ۲۰۱۹ آمریکا بلندیهای جولان را بهعنوان بخشی از خاک رژیمصهیونیستی بهرسمیت شناخت.
رژیمصهیونیستی در جریان جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ موفق شده بود بلندیهای جولان سوریه را اشغال کند. تلآویو در دهه ۸۰ اعلام کرد این منطقه بخشی از خاکش است اما این الحاق از سوی هیچیک از طرفهای بینالمللی بهرسمیت شناخته نشد.
بااینحال چنین اقدامی هرچند دارای اهمیت بود اما از لحاظ میدانی چندان لازم بهشمار نمیرفت، زیرا این منطقه بهمدت چندین دهه در اشغال صهیونیستها قرار داشت. هرچند بهنظر میرسد یکی از دلایل بهرسمیت شناختن الحاق جولان توسط آمریکا وارد کردن واشنگتن به معادلات این بلندیها بود، زیرا محور مقاومت تاکید داشت تمامی نیروهای خارجی موجود در سوریه ازجمله نیروهای موجود در جولان باید از خاک این کشور خارج شوند. موضوعی که نشان میداد احتمال دارد این منطقه مورد حمله نیروهای مقاومت قرار گیرد. بهرسمیت شناخته شدن این الحاق توسط آمریکا به این معنا بود که واشنگتن نیز بخشی از جبهه دفاعی صهیونیستها در جولان خواهد بود.
۲. انضمام بخشی از کرانه باختری
صهیونیستها در دوره ترامپ تنها بهدنبال جولان نبودند، بلکه تلاش کردند در قالب طرح «معامله قرن» ۳۰ درصد از کرانه باختری را به خاک خود الحاق کنند، کرانه باختری نیز همانند جولان در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ به تصرف درآمده است. با وجود تلاش صهیونیستها برای الحاق رسمی بخشی از کرانه باختری به خاک خود اما این منطقه عملا بهطور کامل در اشغال صهیونیستها قرار دارد، باید توجه داشت ۳۰درصدی که در طرح معامله قرن قرار بر الحاق آن به رژیمصهیونیستی بود، محل واقع شدن شهرکهای صهیونیستنشین است. درنظر گرفتن توامان تسلط کامل صهیونیستها بر ۳۰ درصد از کرانه باختری و تسلط امنیتی بر دیگر مناطق آن نشان میدهد این اقدام برای حذف کامل یا تضعیف شدید طرح دو کشوری صورت گرفت. برمبنای طرح دوکشوری، درکنار رژیمصهیونیستی یک کشور فلسطینی نیز در سرزمینهای موسوم به ۱۹۶۷ تشکیل میشود. الحاق رسمی ۳۰ درصد از کرانه باختری به رژیمصهیونیستی موجب میشد طرح تشکیل دولت مستقل فسلطینی بهدلیل بر هم خوردن شدید توازن جغرافیایی عملا غیر ممکن شود. هرچند تلآویو اینگونه برداشت میکرد، حتی درصورت تشکیل دولت فلسطینی با توجه به مناطق الحاقی به رژیمصهیونیستی این دولت بهشکلی عملی در چنبره امنیتی صهیونیستها قرار خواهد داشت.
۳. پایتختی قدس
ترامپ در سال ۲۰۱۷ درحالی که نخستین سال حضورش در کاخ سفید را طی میکرد، شهر قدس را بهعنوان پایتخت رژیمصهیونیستی بهرسمیت شناخت، پس از این اقدام آمریکا بود که کشورهای دیگری نیز به تاسی از اقدام واشنگتن، قدس را بهعنوان پایتخت رژیمصهیونیستی بهرسمیت شناختند. این اقدام درحالی بود که براساس توافقات مورد قبول قرار گرفته بینالمللی- که حتی صهیونیستها نیز در آن حضور داشتند- قرار بود شهر قدس درصورت تشکیل کشور فلسطین پایتخت این کشور باشد.
بهرسمیت شناخته شدن قدس بهعنوان پایتخت رژیمصهیونیستی درحالیکه این شهر در اشغال صهیونیستها قرار دارد، اقدام قابلتوجهی در حوزه میدانی نبود، اما میتوانست در نقطهای از این شهر یک اقدام عملی را پایهسازی کند. جایی که مسجدالاقصی همچنان در دستان مسلمانان قرار دارد.
۴. تغییر وضعیت مسجدالاقصی
سه مورد پیشین که شامل بلندیهای جولان، الحاق ۳۰ درصد از کرانه باختری و پایتختی قدس میشود هیچکدام یک اقدام فیزیکی و میدانی بهشمار نمیروند، زیرا این مناطق از مدتها پیش در اشغال کامل صهیونیستها قرار دارند. با وجود این مسجد الاقصی با وجود اشغال محدودهاش توسط صهیونیستها اما تاکنون خودش از گزند عملی پدیده اشغال به دور بوده است. صهیونیستها به این دلیل در اعلام قدس بهعنوان پایتخت خود تعجیل کردهاند تا بتوانند با اخراج مسلمانان دستیابی بر مسجدالاقصی را تسریع بخشند. باید درنظر داشت تقریبا تمامی اقدامات عمده غرب و صهیونیستها در منطقه حول مساله مسجدالاقصی درحال گردش است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب