قطعنامه شورای‌ حکام علیه ایران؛ مانور ‌تبلیغاتی و سیاسی غرب 38

قطعنامه شورای‌ حکام علیه ایران؛ مانور ‌تبلیغاتی و سیاسی غرب

 با مطالعه متن قطعنامه صادرشده از سوی شورای‌حکام آژانس بین‌المللی انرژی‌اتمی، مشخص می شود این قطعنامه جنبه الزام‌آور خاصی برای کشورمان ندارد.

این قطعنامه چیزی شبیه به همان قطعنامه‌ای است که در خرداد۹۹ علیه ایران صادرشد. برهمین اساس می‌توان حدس‌زد طرف‌های غربی یعنی آمریکا و اروپا بنا ندارند این موضوع تبدیل به یک مانع پیش‌روی دور جدید مذاکرات برجام بشود و بیشتر به منزله یک سیگنال فشار برای گرفتن امتیاز است.
یکی از دغدغه‌هایی که به صورت مستمر از سوی آمریکایی‌ها دنبال می‌شود، موضوع زنده نگه داشتن بحث مذاکره و توافق در جامعه ایران است. یعنی اینکه با توجه به تجربه گذشته‌ غربی‌ها در بحث عملیات‌روانی و استفاده از اهرم عملیات ادراکی علیه جامعه ایران در مذاکرات، آن‌ها نمی‌خواهند پایگاه تأثیر پذیرشان در کشور از دست برود. اگر تحولات سیاسی اجتماعی سال‌های ۹۲ به بعد را بررسی کنیم، متوجه ‌می‌شویم آمریکا از بحث حساسیت جامعه ایران نسبت به مسئله مذاکرات بهره فراوانی برد. به همین‌خاطر نگران هستند نخبگان و عموم مردم نسبت به پدیده مذاکره و توافق دچار ضعف حساسیت بشود.
با توجه به سیاست‌های‌کلانی که دولت ‌در فضای عملی و نظری دنبال می‌کند و ما شاهد برخی دستاوردهای مثبت هستیم، برای مردم ملموس است که مدیریت کشور در دولت سیزدهم به مذاکرات گره نخورده است. به‌عنوان مثال، در حوزه واکسیناسیون این قضیه روشن شد که اغلب حوزه‌های مدیریتی کشور هیچ ارتباطی به برجام نداشته است، اما عده‌ای در دولت قبل با سیاست‌ورزی غلط کشور را معطل تصمیم غربی‌ها کرده بودند. به واسطه دستاوردهای دولت سیزدهم مردم امیدوارند در حوزه اقتصاد هم دولت بتواند موفق بشود.
امیدواری مردم برای جریان غرب با محوریت آمریکا مطلوب نیست؛ بنابراین آن‌ها نگران هستند اهرم فشار خودشان را از دست بدهند.
درنتیجه آمریکا و غربی‌ها با محوریت آژانس اقدام به راه اندازی یک بازی روانی کرده‌اند. وقتی موضوع آژانس بحثش مطرح می‌شود، احتمال صدور قطعنامه نیز پررنگ می شود. در این فضا گاهی بیان می‌شود احتمال دارد پرونده ایران به شورای مثلاً امنیت ارجاع بشود که این اثرات خودش را بر بازارهای اقتصادی ایران به‌خصوص بازار ارز نشان می‌دهد. برای همین مورد توجه جامعه قرار می‌گیرد و این هم کاملاً قابل لمس است.
ما باید مسئله اهمیت‌زدایی از رابطه با غرب را جدی بگیریم و با تبیین و کار رسانه‌ای بلندمدت مردم را آگاه کنیم. به‌عنوان مثال در حوزه سلامت، به مرور زمان اهمیت بحث توافق برایش کاهش پیدا کرد و مردم به این نتیجه رسیدند که آمریکا قابل اعتماد نیست و توافق با غرب نیز پایداری ندارد. در حوزه اقتصادی نیز حجم تجارت خارجی کشورمان در ماه‌های پس از استقرار دولت سیزدهم با رشد مواجه شده است و فروش نفت ایران نیز روندصعودی گرفته است.
به وضوح روشن است غرب و آمریکا چاره‌ای جز مذاکره با ایران ندارند. به همین خاطر هرگز حماقت مسدودسازی مذاکرات را انجام نخواهند داد. با این نگاه قطعنامه صادرشده از سوی شورای‌حکام صرفاً یک مانور ‌تبلیغاتی و سیاسی است. اگرچه بعدها امکان دارد از آن علیه ما استفاده‌های دیگری بکنند؛ ممکن است در آینده شاهد رشد تحریم‌ها باشیم، اما هرگز گزینه نظامی‌وامنیتی روی میز نخواهد ‌آمد.


https://iuvmpress.news/fa/?p=55548

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب