معماری سلطه: استراتژی «صلح» اسرائیل در قبال لبنان و سوریه 800

معماری سلطه: استراتژی «صلح» اسرائیل در قبال لبنان و سوریه

اسرائیل امروز به زبان صلح سخن می‌گوید، در حالی که همزمان در حال گسترش استراتژی‌ای مبتنی بر فشار، اجبار و جاه‌طلبی ارضی است.در دیدارهای عمومی، به تازگی در آخرین مصاحبه نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو، اسرائیل چشم‌انداز منطقه‌ای خود را به عنوان چشم‌اندازی از «ثبات» ترسیم می‌کند.اما جزئیات، چیز بسیار متفاوتی را آشکار می‌سازد: صلحی که مشروط به سلطه، غیرنظامی‌سازی و ضعف استراتژیک دائمی همسایگانش است.


صلح بر اساس شرایط اسرائیل: سلطه در لباس دیپلماسی

مصاحبه نتانیاهو یک نکته را به طور واضح روشن کرد: اسرائیل «صلح» می‌خواهد، اما صلحی که منحصراً بر اساس نیازهای امنیتی اسرائیل تعریف شده باشد.


در زبان سیاسی اسرائیل، این به معنای:

- مناطق حائل در داخل کشورهای همسایه

- اصلاحات ارضی به نفع اسرائیل

- غیرنظامی‌سازی مناطق مرزی در لبنان و سوریه

- کنترل بر حوضه‌های آبی منطقه‌ای و منابع انرژی دریایی

- برتری نظامی دائمی که مانع از هرگونه بازدارندگی معناداری شود

نتانیاهو شرایط خود را آشکارا ذکر کرد و آنها را به عنوان پیش‌نیازهای هرگونه توافق آتی قرار داد.


اما اینها شرایط صلح نیستند، بلکه شرایط تسلیم هستند.آنها اقتدار اسرائیل را بر قلمروهای حیاتی سوریه و لبنان تثبیت می‌کنند، در حالی که اطمینان حاصل می‌کنند که هیچ یک از این دو کشور نمی‌توانند اهرم نظامی یا اقتصادی توسعه دهند.


لبنان: فشار، ترس و تلاش برای تجزیه داخلی

رفتار اسرائیل در قبال لبنان در هفته‌های اخیر، الگوی عمدی را آشکار می‌سازد: افزایش تنش، تهدید به جنگ و ایجاد شرایط سیاسی برای امتیازدهی لبنان.


اسرائیل با حمله به شهرهای جنوب، کمتر از ۲۴ ساعت پس از اولین جلسه کمیته سازوکار، جلسه‌ای که برای اولین بار شامل نماینده غیرنظامی لبنانی بود، پیام روشنی فرستاد: امتیازات لبنان، جلوی تشدید تنش از سوی اسرائیل را نخواهد گرفت، بلکه خواسته‌های بیشتری را تشویق می‌کند.


هشدارهای مکرر اسرائیل مبنی بر «جنگ اجتناب‌ناپذیر» هدف روانشناختی را دنبال می‌کند.جمعیتی که متشنج، مضطرب و آماده درگیری است، به احتمال زیاد دولت خود را برای دادن امتیازات بیشتر تحت فشار قرار می‌دهد.


اما هدف گسترده‌تر اسرائیل عمیق‌تر است.اسرائیل معتقد است که تنش پایدار در نهایت لبنان را به سمت بی‌ثباتی داخلی سوق خواهد داد.


یک درگیری داخلی، یا حتی تهدید به آن،:

- مقاومت را در اختلافات داخلی درگیر می‌کند

- نهادهای ملی لبنان را تضعیف می‌کند

- خلائی در جنوب ایجاد می‌کند

- به اسرائیل اجازه می‌دهد تا واقعیت‌های امنیتی جدیدی را در حالی که لبنان سرگرم است، تحمیل کند

محاسبه نهایی بی‌رحمانه است: لبنانی که درگیر درگیری داخلی است، نمی‌تواند در برابر خواسته‌های اسرائیل در مورد مرزها، میادین گازی یا غیرنظامی‌سازی جنوب مقاومت کند.


سوریه: تهدید ترور در لفافه «پیشنهاد صلح»

در همین حال، رویکرد اسرائیل به سوریه وارد مرحله جدیدی از پیام‌رسانی سیاسی آشکار شده است.چند روز قبل از اظهارات نتانیاهو، اطلاعات اسرائیل ادعا کرد که اطلاعاتی در دست دارد مبنی بر اینکه گروه‌هایی در داخل سوریه در حال آماده شدن برای ترور احمد الشرع، رئیس جمهور خودخوانده سوریه هستند.زمان‌بندی استراتژیک بود


روز بعد، نتانیاهو علناً اعلام کرد که «صلح» با سوریه امکان پذیر است، اما تنها در صورتی که دمشق یک منطقه حائل غیرنظامی گسترده را از جنوب سوریه تا حومه پایتخت بپذیرد.این یک پیشنهاد دیپلماتیک نیست.این یک تهدید است که از طریق زبان مذاکره بیان می‌شود.


پیام به الشرع واضح است:یک منطقه حائل طراحی شده توسط اسرائیل را بپذیرید، در غیر این صورت اسرائیل بقای شما را تضمین نخواهد کرد.


درست مانند لبنان، اسرائیل از ناآرامی‌های مدنی در داخل سوریه سود می‌برد، جایی که اقتدار متلاشی شده و درگیری داخلی، توانایی دولت برای دفاع از قلمرو یا منابع خود را تضعیف می‌کند.


تسلیم، صلح نیست

اقدامات اسرائیل در قبال لبنان و سوریه با هدف حل مناقشه نیست، بلکه هدف آن خنثی‌سازی سیستماتیک هر دو کشور است، تا اطمینان حاصل شود که آنها نمی‌توانند در برابر خواسته‌های اسرائیل در مورد مرزها، آب، گاز یا امنیت مقاومت کنند، در حالی که همزمان تصرف منابع کلیدی و دارایی‌های استراتژیک را تسهیل می‌کند.


ابراهیم‌ ماجد


https://x.com/FGhoddoussi/status/1996789426043682871?t=GrooFoGU1r5OFFJFfYEMIA&s=19

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب