در تاریخ یکم اسفند ۱۲۰۶ شمسی در قریه ترکمانچای معاهده ای بین ایران و روسیه بسته شد که به جنگ های طولانی مدت بین این ۲ کشور پایان داد.
این قرار داد پس از نبردهای مختلف سلسله قاجاریه وتزارهای روس که به جنگ دوم ایران و روسیه ( ۱۸۲۶ – ۱۸۲۸ ) معروف است منعقد شد.
ریشه جنگ های ایران و روس را اینگونه می توان برشمرد؛
1- مبهم بودن قرارداد گلستان و نامشخص بودن سرحدات
2- احساس تحقیر عباس میرزا از شکست در جنگ های اول ایران و روس و قرارداد تحمیلی گلستان
3- همدل نبودن برخی خانات قفقاز با دولت ایران از جمله “حسین خان قاجار” حاکم ایروان
4- تحریک عباس میرزا توسط حاکمانی چون “ابراهیم خان جوانشیر” حاکم شوشی به پس گرفتن سرزمین های از دست رفته
5- کاهش شدید مالیات خزانه دار السلطنه تبریز پس از عهدنامه گلستان در اثر از دست رفتن سرزمین های مهم قفقاز و در نتیجه تضعیف موقعیت عباس میرزای ولیعهد در بین شاهزادگان و افکار عمومی
6- تعدی “ژنرال یرملوف” و نیروهایش به جان و مال و ناموس مسلمانان در مناطق مختلف قفقاز و شکایات رعایای آن نواحی به دربار ایران
7- مرگ “الکساندر اول” پادشاه روسیه و احساس ایرانیان مبنی بر ضعف و بی کفایتی جانشین او
در نتیجه دربار قاجار و به خصوص عباس میرزا به علت ضعفی که در مشروعیت مردمی داشتند، دست به دامان علما یازیدند و با فتوای “سید محمد طباطبایی (مجاهد )”، شور و اشتیاقی عظیم در ایرانیان برای بیرون آوردن سرزمین های اسلامی از چنگال کفار روسی ایجاد گردید.
عباس میرزا در حملات اول ابتدا قوای رقیب به فرماندهی یرملوف را غافلگیر و هزیمت کرد و تمام خانات از دست رفته را متصرف شد.
در واکنش، تزار “نیکلای اول” ژنرال یرملوف را برکنار و ژنرال “ایوان پاسکویچ” را که از جنگ با عثمانی فاتحانه بیرون آمده بود، جایگزین وی ساخت.
پاسکویچ در نبرد با سپاه عباس میرزا موفق عمل کرد؛ البته ایرانیان در مواقعی به ویژه در “نبرد گنجه” تا آستانه پیروزی نیز رفتند اما ضعف و بی کفایتی “آصف الدوله” صدراعظم وقت ایران و عدم حمایت مناسب او از لشکر عباس میرزا در نهایت ناکامی و اضمحلال نیروهای ایرانی را در پی داشت.
البته طی نبردهای بعدی از جمله در محاصره تبریز نیز وی از صحنه گریخت و ضربات جبران ناپذیر به شیرازه و روحیه سپاه ایران وارد آورد.
در نهایت عباس میرزا مجبور شد پرچم سفید را بالا برده و در روستای ترکمانچای در حالی که برف و سرمای زمستانی بیداد میکرد، قرار داد جدید را بپذیرد.
طبق قرارداد جدید ایران باید ده کرور تومان خسارات جنگ را به روسیه بپردازد، حق کشتیرانی جنگی در دریای خزر در انحصار دولت تزاری قرار گیرد، خانات ایروان و نخجوان به روسیه متعلق و رود ارس مرز جدید بین دوکشور باشد و ایضا حق قضاوت کنسولی به اتباع آنها داده شود.
در عمل طی این معاهده به مراتب از عهدنامه گلستان خاک کمتری از ایران منفصل گشت اما در پستوهای ذهن ایرانیان تصویر تیره ای از این قرارداد نقش بسته و هرگاه قصد کنند مقاوله ای را زیر سوال برده و تخطئه کنند، آن را با ترکمانچای مقایسه می کنند.
اما ریشه این حس حقارت چیست؟
به باور راقم این وجیزه، ایران در قرارداد ترکمانچای با پرداخت هزینه جنگی قوای تزاری و علی الخصوص دادن حق کاپیتولاسیون به اتباع روسی شدیدا تحقیر گشت، زیرا پس از فتوای جهاد علمای شیعه و عزم عباس میرزای ولیعهد برای جبران مافات، قرار بود تزارها سرجای خود نشانیده شوند و خاک از دست رفته قفقاز به دارالسلام مسترد شود نه این که اتباع غیرمسلمان روسی از مجازات هر عمل خلافی که در ایران انجام دهند مصون باشند.
در نتیجه با وجود این که عهدنامه ترکمانچای از لحاظ مادی، خساراتش کمتر از گلستان بود اما غرور ایرانیان را عمیقا درهم شکست و اعتماد به نفس ایشان را به شدت کاست و روحیه آنان را به کلی فرسود.
در نهایت باید گفت، پس از شکست های ایران در جنگ های اول و دوم با روسیه بود که نخبگان ایرانی متوجه رخوت و عقب ماندگی کشور متبوعشان نسبت به اروپا و پیشرفت های آن شدند و به وضوح حس فرنگی زدگی و از خودبیگانگی و بحران های هویتی در میان آنان ریشه دوانید.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب