نتانیاهو یا هر کس دیگری، سقوط حتمی است 18

نتانیاهو یا هر کس دیگری، سقوط حتمی است

انتخابات پارلمانی روز سه‌شنبه اول نوامبر نشان داد که حزب او و متحدانش که ائتلافی از احزاب راست و مذهبی شامل «صهیونیسم دینی»،«شاس» و «یهودیت تورات» هستند، توانسته‌اند ۶۴ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست، پارلمان اسرائیل را از آن خود کنند و اکنون حزب «لیکود» به رهبری نتانیاهو، در حال انجام مذاکرات با متحدان برای تشکیل دولت آیندۀ اسرائیل است. بنیامین نتانیاهو که طولانی‌ترین دورۀ نخست‌وزیری را در اسرائیل دارد و همواره ادعا می‌کند محافظت از کشورش در برابر دشمنان «ماموریت ابدی زندگی» اوست. [۱]این در حالی است که بحران‌های اخیر که رژیم صهیونیستی با آن‌ها درگیر شده است حول محور نتانیاهو شگل گرفته است.

اما به نظر می رسد رهبران رژیم صهیونیستی و حامیان غربی اش به این نتیجه رسیده بودند که کسی جز نتانیاهو نمی‌تواند به بحران سیاسی در این کشور و نبود یک دولت مشخص طی چهارسال خاتمه دهد لذا به پیروزی حزب او کمک کردند. بنابراین، برخی از تحلیلگران معتقدند که این بحران با پیروزی چشمگیر راستگرایان در این دوره و متعاقب آن بازگشت خود نتانیاهو خاتمه یافته به نظر می‌رسد؛ بازگشتی که نتانیاهو را در موقعیتی بهتر از قبل قرار می‌دهد. اما برخی دیگر نیز معتقدند که نتانیاهو و نزدیکان او از تندروترین و افراطی‌ترین جریان‌های صهیونیستی – یهودی به شمار می‌روند و حضور آن‌ها در عرصه قدرت باعث شکاف در جامعه چندپاره صهیونیستی خواهد شد.

صرف نظر از سرنوشت نتانیاهو، نتایج فعلی یک پیروزی برای ائتلاف راست افراطی است که مطمئن است که به سومین بلوک بزرگ در پارلمان و دومین بلوک بزرگ در ائتلاف نتانیاهو تبدیل خواهد شد. ائتلاف راست افراطی به دنبال کاهش «کنترل و توازن» بر قانون‌گذاران، دادن کنترل بیشتر به سیاستمداران در راستای انتصاب قضات، پایان دادن به خودمختاری فلسطین در بخش‌هایی از کرانه باختری اشغالی و قانونی کردن نوعی فساد است که نتانیاهو متهم به ارتکاب آن است.

در واقع این انتخابات سه پیامد مشخص دارد: ۱- ائتلاف نتانیاهو متشکل از دو حزب اولترا ارتدوکس است که مخالف سکولار کردن زندگی عمومی اسرائیل هستند. آخرین پرده‌ها را پایین خواهد کشید به این معنا که ائتلاف لاپید متشکل از ۸حزب مختلف که یک حزب عرب به آنها پیوست، کنار زده می‌شود. ۲- چهار سال بن‌بست سیاسی در اسرائیل خاتمه خواهد یافت. در این صورت، برای اولین‌بار از سال۲۰۱۹ یک اکثریت پارلمانی می‌تواند از یک بلوک واحد ایدئولوژیک تشکیل شود و خطر نزاع در ائتلاف و احتمال برگزاری انتخابات بعدی را کاهش دهد.[۲]۴- مهم ترین پیامد این انتخابات، قدرت یابی بیش از پیش راست گرایان و تندروهای مذهبی در انتخابات بود.

در واقع در این دور از انتخابات گروهی از افراطی‌ترین صهیونیست‌ها که در نژادپرستی، تندخویی و وحشی‌گری حتی در خود رژیم صهیونیستی هم غیرقابل تحمل هستند نتانیاهو را همراهی می‌کنند. حضور چنین افرادی در قدرت، توان واکنش دیپلماتیک این رژیم در عرصه بین‌الملل را به شدت کاهش می‌دهد؛ حضور این افراطی‌ها در قدرت باعث می‌شود تا شکاف میان تل‌آویو – واشنگتن بیشتر شود. بدون شک کسی در امریکا به برخی از این افراد تندرو مانند بن‌گویر که خانوادگی شهوت خونخواری و کشتن دارند، خوش‌آمد نخواهد گفت. و باتوجه به قدرت‌گیری نتانیاهو و نوع روابط او با بن سلمان و حتی پوتین، می‌توان شاهد یک رویکرد متفاوت در قبال اوکراین باشیم که این مسئله نیز چندان به مذاق انگلیس و امریکا خوش نخواهد آمد. [۳]

مسئله مهمی که باید به آن توجه داشت این است که رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر با هشدارهای زیادی چه در سطح داخل و چه خارج از آن مواجه بوده است که همه آن‌ها تاکید بر دوران سرنوشت سازی برای این رژیم هستند. دورانی که روز به روز هشدارها و شواهد سقوط و فروپاشی در آن بیشتر شده است. طبعاً یکی از دلایل اینکه اسرائیلی‌ها به راست افراطی بازگشته‌اند این باشد که رژیم خود را از سقوط نجات دهند.

رسانه‌های صهیونیستی مملو از گزارش‌های فراوانی از هشدارهای متعدد برجسته‌ترین مقامات صهیونیست در سطوح مختلف سیاسی و نظامی و… است که همه آنها معترفند اسرائیل لحظات سرنوشت‌سازی را تجربه می‌کند و احتمال اینکه به سرنوشت حکومت‌های یهودی قبلی دچار شود بسیار زیاد است.

«بنیامین نتانیاهو» در سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که تلاش می‌کند اسرائیل را به ۱۰۰سالگی آن برساند اما این مسئله بدیهی نیست؛ زیرا هیچ «دولت» یهودی تاکنون بیش از ۸۰ سال عمر نکرده است.[۴]

نتانیاهو با چالش‌های فراوانی مواجه خواهد شد. آن گونه که پیداست سیاست خارجی و پیگیری مسائلی چون عادی سازی روابط و مواجهه با ایران، اولویت و تمرکز نتانیاهو در دوره جدید خواهد بود، اما اولویت شرکای او سیاست داخلی همچون محدودسازی “عرب‌های اسرائیل” (۲۰ درصد جمعیت آن)، شهرک‌سازی بیشتر، سلطه بر مسجد الاقصی و اجرای شریعت یهودی است. همین تعارض اولویت‌ها در کنار اختلافات فکری با نتانیاهو به عنوان یک سیاستمدار لائیک با طیف گسترده‌ای از شرکای مذهبی‌اش به ویژه در حوزه اجرای شریعت یهودی می‌تواند دردسرهایی برای او ایجاد کند. او در هر حال، ناچار به دادن امتیازاتی به شرکای خود است تا در سایه حمایت مستمر آن‌ها برنامه‌های خاص خود را پیگیری کند. اما دست او در دادن این امتیازات نیز چندان باز نیست؛ به عنوان مثال، راضی کردن یهودیان ارتودکس از طریق دادن امتیازاتی در جهت اجرای برخی تعالیم جنجالی یهودی می‌تواند به قیمت شوراندن هم راست سکولار، هم چپ سکولار و هم بخش‌های دیگر جامعه منجر شود. از این رو، به احتمال زیاد او برای راضی نگه داشتن شرکای خود بیشتر تلاش خواهد کرد از فلسطینی‌ها هزینه کند؛ اما این مساله هم می‌تواند تنش با آن‌ها و ظرفیت وقوع درگیری‌های بی‌سابقه به ویژه در کرانه باختری را در سایه تحولات چند ماه اخیر این منطقه به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش دهد.[۵]

در نهایت باید گفت این که در رژیم جعلی اسرائیل چه کسی روی کار بیاید، چندان مسئله مهمی نیست. زیرا رژیم جعلی صهیونیستی  بسیاری از زیرساخت‌ها را نداشت و کاملاً جعلی و بی پایه و اساس تأسیس شد. طی سال‌های متمادی نیز با وجود کمک‌های مالی و بین‌المللی نتوانسته است خود را به شرایط مطلوب برساند. همواره شهروندان سرزمین‌های اشغالی با مشکلات متعددی مواجه بوده‌اند که همه این‌ها با توجه به گستردگی و تنوع قومیتی و نژادی در این رژیم،  سبب ناپایداری و عدم ثبات در این رژیم شده است. شاید یک دولت متمرکز بتواند به ور موقت، تاحدی شرایط بی ثبات این رژیم را برای مدتی بهبود بخشد اما شواهد و قرائن موجود نشان می‌دهد که موجودیت این رژیم جعلی با خطرات و چالش‌های جدی‌ای روبرو خواهد بود.


https://iuvmpress.news/fa/?p=70129

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب