درست زمانی که تمام افکارعمومی دنیا متوجه دادگاه لاهه برای بررسی نسل کشی رژیم صهیونیستی بود، آمریکا و انگلیس حملاتی را علیه یمن انجام دادند تا هم جبران حیثیت از دست رفتهشان را بکنند هم توجه افکار عمومی دنیا را از مسئله نسلکشی صهیونیستها و دادگاه لاهه به سمت حملات علیه یمن ببرند. آمریکا و انگلیس در این حملات خسارات اندکی به یمن وارد کردند. اما این اقدام آمریکا با همراهی انگلیس از چند جهت نشان دهنده افول هژمونی آمریکاست.
آمریکاییها از چند هفته پیش طرح ائتلافی برای حمله به یمن را مطرح کرده بودند و مدعی شده بودند ائتلاف دریایی علیه یمن با حضور 40کشور انجام میگیرد اما در نهایت این ائتلاف بهصورت رسمی با حضور 10کشور شکل گرفت و آمریکا به همراه متحد دیرینه خود، انگلیس، به یمن حمله کردند. پس از این حمله، کشورهای عضو ائتلاف یعنی؛ استرالیا، بحرین، کانادا، دانمارک، آلمان، هلند، نیوزیلند، کرهجنوبی، انگلیس و آمریکا در بیانیهای به حمایت از این اقدام آمریکا و انگلیس پرداختند.[1] کشورهایی که هیچ جایگاهی در منطقه غرب آسیا ندارد و از کشورهای منطقه نیز بحرین صرفاً از این حمله حمایت کرده است این کشور نیز نقشی در معادلات منطقه ندارد و یک کشور ضعیف منطقهای است. این مسئله نشان میدهد آمریکایی که داعیه دار ابرقدرتی و هژمون گرایی است نتوانسته علیه یمن اجماع سازی کند و کشورهای تاثیرگذار در منطقه غرب آسیا را با خود همراه سازد بنابراین ایالات متحده دیگر توانایی تعیین کنندگی نقش برای بازیگران منطقه ای و بین المللی را ندارد و این یکی از نشانه های افول قدرتاش میباشد.
مسئله دیگر آن است که پس از آنکه بایدن از مشارکت کشورهای استرالیا، هلند، کانادا و بحرین در این حملات سخن گفت، مقامات استرالیا و هلند صرفاً از «مشارکت پرسنلی » در این حملات سخن گفتند. کانادا و بحرین نیز تاکنون واکنشی نشان ندادهاند. این اختلاف روایتها چند نکته را نشان میدهد؛
1. کشورهای ائتلاف با وجود بیانیه حمایتی پس از حمله، بر سر آغاز حمله به یمن اتحادنظر نداشته و در آن مشارکت نداشتهاند.
2. کشورهایی که نام آنان در حمله به یمن و همراهی با آمریکا و انگلیس ذکر شده، نگران تبعات واکنشهای یمن هستند لذا مشارکت خود را محدود اعلام کردند(هلند واسترالیا) و بحرین و کانادا نیز سکوت کردند.
3. آمریکا و انگلیس چه بهصورت واقعی چه با ادعای دروغین در صدد افزایش شرکای خود در حمله به یمن هستند تا از تبعات آن برای خود در داخل و در منطقه بکاهند.[2]
بر این اساس، در ادامه باید گفت در حمله به یمن علاوه بر اینکه آمریکاییها نتوانستند اجماع سازی بین المللی و حتی منطقه ای داشته باشند در داخل آمریکا نیز نتوانستند مقامات سیاسی و نخبگان را با خود همراه سازند و این حمله بدون اطلاع کنگره صورت گرفت. این مسئله نشان دهنده افول قدرت حتی در داخل این کشور است چرا که دیگر اجماع سازی داخلی هم در آمریکا به سختی صورت گرفته و گاهاً غیرممکن است.
تا جایی که شاهد بودیم رسانههای آمریکا نیز با انتشار گزارشهایی تجاوز نظامی کشورشان و انگلیس به مناطقی از یمن را «غیربازدارنده» توصیف و از «تشدید درگیریهای منطقهای» ابراز نگرانی کردند.[3]
نکته دیگر درباره افول و از دست رفتن وجهه آمریکاییها این است که آنها پس از حمله ادعاهایی مطرح کردند که این حمله را یک دستاورد بزرگ نشان دهند و مدعی بودند برای حفاظت از حقوق دریاها و به عنوان پلیس دریا عمل کرده اند. این در حالی است که یمنیها بارها اعلام کرده بودند فقط کشتیهایی که مقصدشان رژیم صهیونیستی باشد مورد هدف قرار میگیرند. در واقع این اقدام آمریکاییها هیچ دستاوردی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی نداشت بلکه شرایط را برای آنها در دریای سرخ سختتر کرد.
در نهایت باید گفت یمنیهایی را که نه سال درگیر جنگ بودهاند و بمباران و قحطیهای بزرگ را تجربه کردهاند نمیتوان با حمله به 12 نقطه از کشورشان شکست داد و یا ایجاد بازدارندگی کرد. همانطور که سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفته است ارتش این کشور در راستای ماموریت محوله برای حمایت از ملت فلسطین همچنان به کشتیهای رژیم صهیونیستی و کشتیهایی که حامل کالا به مقصد بنادر فلسطین اشغالی هستند حمله خواهد کرد. این سخنان به منزله آن است که تمام ماجراجوییهای آمریکا برای رسیدن به هدف هایی چون ایجاد بازدارندگی و یا بازگرداندن حیثیت بین المللی خود منجر به شکست شده است و بایدن از گسترش دایره جنگ در این منطقه نه تنها هیچ دستاوری نداشته بلکه امنیت رژیم صهیونیستی را بیش از پیش با چالش روبرو کرده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب