ترکیه بار دیگر آتش یک جنگ فراگیر را در منطقه برافروخته است. نیروهای ارتش این کشور روز چهارشنبه گذشته (۲۹تیر-۲۰جولای) با توپخانه مرکز گردشگری «پهرخ» در مدیریت «زاخو» از منطقه «باتیفا» را که در استان دهوک واقع شده است، مورد هدف قرار دادند. دهوک در اقلیم کردستان قرار دارد و مماس با مرزهای ترکیه است. بر اثر این حمله ۸زن و کودک کشته شدند که میان آنها کودکی یکساله نیز وجود داشت. تمام کشتهشدگان این حمله از اعراب جنوب و مرکز عراق بهویژه بغداد بودند که همین مساله باعث برانگیختن شدن خشم عمومی از ترکیه، سراسر جنوب عراق را دربر گیرد. بهدنبال آن مردم نواحی جنوبی تلاش کردند به هر مرکز سیاسی و تجاری ترکیه در محل زندگی خود حمله کرده و آن را به تصرف درآورند؛ موضوعی که نشانگر فوران خشم مردم عراق از آنکارا بود.
در پاسخ به اقدام جنایتکارانه ارتش ترکیه در دهوک و همچنین تاکید آنکارا بر ادامه حضور نظامی و عملیاتهایش در شمال عراق، گروههای مقاومت عراقی در چندین نوبت بهوسیله پهپادهای انتحاری و همچنین راکتهای گراد، پایگاههای متعدد ترکیه در خاک کشورشان را مورد حمله قرار دادند.
آغاز تهاجمات برنامهریزیشده و پشتسرهم عراقیها نشان میدهد احتمالا شمال عراق در آستانه یک جنگ آزادسازانه فراگیر قرار دارد؛ جایی که قرار است کمر دیدگاههای توسعهطلبانه آنکارا که مبتنیبر رویای ایجاد «عثمانی جدید» است، شکسته شود.
تسلط گامبهگام بر شمال عراق
ترکیه بر مناطق وسیعی در عراق ادعای ارضی دارد. این محدوده سرزمینهایی وسیع از استان نینوا تا استان کرکوک را شامل میشود. آنکارا مدعی است در قراردادهای امضاشده پس از جنگ جهانی اول، این مناطق به عراق واگذار نشده است.
ازسوی دیگر ترکیه میداند شمال عراق با سیاست «آوارهسازی» بیگانه نیست بلکه این سیاست سکه رایجی در آن است. حتی در زمان نزدیک به ما داعش در سالهای اخیر چنین اقدامی را انجام داده و بسیاری از مردم این منطقه را آواره کرده است.
آنکارا امید دارد کردها را سرکوب کرده و به محدودهای محصور در بخشی از اقلیم کردستان فعلی محدود سازد. این کشور همچنین قصد دارد بخشی از اعراب را آواره کند تا این گروه بهسمت نواحی مرکزی و جنوبی عراق روانه شده و شمال عراق را بهعنوان محل تاختوتاز ترکیه خالی سازند. در همین حال اردوغان میتواند وفاداری سیاسی بخش دیگری از اعراب اهل تسنن این منطقه را بهخود جلب کند. او هماکنون با تشکیل نیروهای شبهنظامی سنی موسوم به «حشدالوطنی» تحت رهبری «اثیل نجیفی» بخشی از این مسیر را طی کرده است. نگاه به اقدامات ترکیه خطر یک اشغالگری خزنده را آشکار میسازد که هر روز درحال بلعیدن قطعه بزرگی از خاک عراق است.
اهداف کوتاهمدت و بلندمدت ترکیه در شمال عراق
ترکیه با توجه به قدرت افزایشیافته خود و همچنین تضعیف کشورهای منطقه اهدافی جدی برای خود تعریف کرده و بهدنبال اجرای آنهاست. اهداف آنکارا در این میان طیف وسیعی از موارد فوری و کوتاهمدت یا بلندمدت را شامل میشوند. در ادامه تلاش شده تا حد ممکن اهداف متنوع و گوناگون ترکیه مورد اشاره قرار گیرند اما باید توجه داشت برخی از آنان با یکدیگر مشابهتهایی دارند که وجوه تمایزشان به تفاوت زاویه ورود به بحث مربوط میشود. بهعنوانمثال اگرچه ترکیه بهدنبال اشغال سرزمین و افزایش وسعت خود برای تامین امنیت سرزمینهای داخلیاش است، اما همزمان این افزایش وسعت سرزمینی در راستای سیاست احیای امپراتوری عثمانی نیز بهشمار میآید.
۱. افزایش عمق راهبردی
ترکیه با جمعیتی تقریبا برابر با ایران، وسعتی معادل ۴۰ درصد آن دارد. این مساله در کنار پراکنش همگن جمعیت در سراسر این کشور، مراکز جمعیتی ترکیه را در معرض خطر حملات نظامی قرار میدهد. بهعنوانمثال در شمال غرب ترکیه که البته نزدیک اروپاست، شهر استانبول با جمعیت ۱۵ میلیون و ۴۶۰هزار نفر قرار دارد که ۱۸ درصد از جمعیت کل ترکیه را در خود جای داده است. تمرکز ۲۰ درصد از جمعیت ترکیه، در بزرگترین شهر این کشور که مرکز تاریخی، اقتصادی و فرهنگی آن است، نشان میدهد ترکیه تا چه میزان با مشکل در عمق راهبردی مواجه است. هرچند مشکل استانبول بهراحتی قابلحل نیست اما ترکیه میتواند با افزایش وسعت خود در جنوب، مشکل عمق راهبردی خود را به شکل عمومی حل کند.
۲. ذخایر انرژی موصل و کرکوک
گفته میشود استان کرکوک به دلیل وجود جمعیت ترکمن در آن مورد ادعای ترکیه است، ۴۰ درصد از نفت عراق را در خود جای داده است. همچنین نجم الجبوری، استاندار استان نینوا به مرکزیت موصل در سال جاری طی گفتوگویی با رسمی عراق (واع) اعلام کرد میادین نفت و گاز بزرگی در این استان کشف شده است.
دستیابی ترکیه به مخازن انرژی موصل و کرکوک حتی اگر درآمد صادراتی را به جیب آنکارا سرازیر نکند، مانع از هزینه سالانه ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلاری این کشور برای انرژی خواهد شد. ترکیه ضمن کسب مزایای اقتصادی از نفت شمال عراق، بهدلیل رهایی از وابستگی به انرژی ایران و روسیه از تاثیرگذاری تهران و مسکو بر سیاستهایش جلوگیری خواهد کرد.
۳. تسلط بر یک شاخه اصلی کریدورهای تجاری
مسیرهای تجارت زمینی میان نواحی شرق و مرکز آسیا در شاخههای متعددی بهسمت اروپا کشیده شدهاند اما یک شاخه اصلی آن از غرب آسیا عبور میکند. در این منطقه نیز مسیرهای گوناگونی وجود دارد، بهعنوانمثال مسیرها میتوانند از ترکیه به اروپا راه یابند یا آنکه از عراق و سوریه بگذرند. ترکیه اگر موفق شود بر شمال عراق و سوریه مسلط شود، کریدورهای مواصلاتی عبوری از غرب آسیا بهسمت اروپا را در اختیار خود خواهد گرفت. این جایگاه باعث میشود ترکیه میزبان سرمایهگذاریهای خارجی برای توسعه جادهها و زیرساختهای ریلی شود و بهدلیل اخذ گمرک از کالاهای عبوری به درآمدهای کلان بادآوردهای برسد.
۴. جلوگیری از ظهور عراق بهعنوان قدرتی منطقهای
ترکیه قصد دارد عراق و سوریه را که جزء مدعیان رهبری جهان عرب هستند از اعتبار و ظرفیت ساقط کند. سوریه بهدلیل دیدگاههای پانعربیستی و همچنین مقاومت از آرمان فلسطین جایگاهی بزرگ در جهان عرب داشت و امروزه نیز بهدلیل مقاومت در توطئه جهانی برای سقوط نظامش، در صدر توجهات قرار دارد. از سوی دیگر عراق نیز از لحاظ تاریخی قدرت زیادی در غرب آسیا داشته است. این منطقه در دوهزار سال اخیر دستکم در دوران سه امپراتوری بزرگ که هرکدام چندصدسال عمر کردهاند، مرکز منطقه بوده است. تیسفون در نزدیکی بغداد مدتها پایتخت دو سلسله ایرانی اشکانیان و ساسانیان بوده و پس از اسلام نیز در دوره سلسله عربی عباسیان بغداد مرکز منطقه بهشمار میرفته است.
این وضعیت تاریخی باعث شد عراق به جایگاهی بیبدیل در منطقه دست یابد و حتی در دوران عثمانی، باوجود تسلط ترکها، بغداد همچنان مرکزیت خود در سرزمینهای عربی را حفظ کند.
حضور یک عراق قدرتمند که به رهبر یا یکی از رهبران بزرگ جهان عرب تبدیل شود میتواند به زیان ترکیه باشد. از این رو آنکارا هدف خود را جلوگیری از ظهور یک عراق قوی تعریف کرده است، زیرا عراق قدرتمند بهمعنای مرگ افزایش عمق راهبردی و اشغالگری ترکیه خواهد بود.
۵. نزدیک شدن به جغرافیای خلیجفارس
ترکیه هرچند در غرب آسیا حضور دارد اما تا پیش از تحولات موسوم به بهار عربی علیرغم تلاشهایش بهلحاظ سیاسی در منطقه منزوی بهحساب میآمد، حتی در شرایط کنونی نیز آنکارا باوجود تلاشهایش چنین وضعیتی دارد. همچنین باید در نظر داشت خلیجفارس یکی از مناطق زیرمجموعهای غرب آسیاست که ترکیه بهاندازه کافی از آن دور بوده و فاقد اثرگذاری در آن است، حتی اگر ترکیه بتواند در غرب آسیا فعال شود این افزایش نفوذ اگر به خلیجفارس کشیده شود از تاثیری دوچندان برخوردار خواهد شد. هماکنون اگرچه ترکیه در قطر پایگاه نظامی دارد اما این مساله بهاندازه نزدیکی سرزمینی تاثیرگذار نیست. اگر آنکارا بتواند سرزمینهای تحتسلطه خود را تا مرکز عراق گسترش دهد، در مجاورت مجموعه خلیجفارس نیز قرار خواهد گرفت.
۶. شکستن زنجیره محاصره توسط قدرتهای منطقهای و بینالمللی
ترکیه همواره شاهد حضور قدرتهای منطقهای و بینالمللی در مرزهای جنوبی خود بوده است. آمریکا، کشورهای عضو ناتو، روسیه، کشورهای عربی و ایران هرکدام با استفاده از متحدان خود در کشورهای جنوبی ترکیه حضور یافتهاند، بهگونهای که در برخی نقاط دقیقا درکنار مرزهای این کشور مستقر هستند. از این رو آنکارا میکوشد با ورود مستقیم به این منازعات و تصرف زمین، زمینه این نفوذها را خنثی سازد.
۷. احیای عثمانی با بهرهگیری از دیرپاترین مستعمرات آن
ترکیه قصد دارد بر اثر یک دیدگاه تاریخی به دوران برشکوه عثمانی بازگردند. با وجود این مقامات ترکی میدانند احیای کامل عثمانی امکانپذیر نیست، از این رو به حداقلها رضایت دارند. عراق، سوریه و لیبی مناطقی هستند که بهسرعت تحتتسلط عثمانی درآمده و آخرین نقاطی نیز بودند که از این امپراتوری جدا شدند. چنین سوابقی نشان میدهد شمال عراق و سوریه و همچنین سواحل لیبی بهترین ظرفیت را جهت احیای امپراتوری عثمانی دارند. این مناطق ساکنانی ترکتبار نیز دارند، بهگونهای که حتی گفته میشود لیبی بین ۱۵ تا ۲۵ درصد ترکتبار دارد.
۸. هدایت سرمایهگذاریها از عراق بهسمت ترکیه
گسترش آوارگی در عراق و افزایش تنشهای نظامی در این کشور اگر ضدیت با ترکیه را تشدید نکند، از طریق درگیریهای مدیریتشده میتواند ریسک سرمایهگذاری در عراق را بالاتر برده و برخی سرمایهگذاران را راهی ترکیه کند. اغلب کشورهایی که یا دارای مشکلات اقتصادی یا دارای بیثباتی امنیتی بودهاند، منازل زیادی در ترکیه خریداری کرده و از طریق سرمایهگذاری و تاسیس شرکت کمک زیادی به اقتصاد این کشور کردهاند.
حضور سرمایهگذاران عراقی از چند جهت بهنفع اردوغان است؛ نخست آنکه باعث شکوفایی اقتصادی ترکیه میشود، دوم آنکه یک ابزار قدرتمند در داخل عراق در اختیار آنکارا قرار میدهد، زیرا افراد عراقیتبار ساکن در ترکیه دارای شناخت از جامعه پیشین خود و همچنین شبکهای از روابط فامیلی و اقتصادی با آن هستند. همچنین این افراد مهاجر ارتباط وثیقی با حزب عدالت و توسعه دارند که رویکردهای اسلامگرایانه دارد و در هر رویارویی سیاسی خواهند کوشید درمقابل دیگر گروههای سکولار ترک که رویکردهای ملیگرایی خالص دارند، از حزب عدالت و توسعه حمایت کنند. باید توجه داشت هرچند اردوغان مانند دیگر ترکها از ملیگرایی ترکی برخوردار است اما دیدگاههایش منحصر به این ملیگرایی نیست و غیرترکهایی را که در چهارچوب سیاستهای آنکارا فعالیت میکنند نیز دربرمیگیرد.
۹. تضعیف دموکراسی عراق
ترکیه با دخالت در امور داخلی عراق و تضعیف این کشور، بهدنبال دو هدف عمده است؛ نخست جلوگیری از رشد سیاسی کردها و دوم تضعیف وجهه دموکرات عراق. کردها در رأس جایگاه ریاستجمهوری عراق و همچنین وزارتخانههای مطرحی همچون امور خارجه و دارایی -که بهتناوب در اختیارشان قرار میگیرند- از اعتمادبهنفس سیاسی برخوردار شده و از طریق آن تجارب بینالمللی فراوانی کسب کردهاند. چنین موضوعی میتواند انگیزهای برای کردهای ترکیه باشد که حتی اگر بهدنبال جداییطلبی نبودند در حداقلیترین وضعیت، از شرایطی مشابه عراق برخوردار شوند و جایگاه سیاسی محکمی در قدرت مرکزی ترکیه بهدست آورند.
همچنین باید توجه داشت در منطقه غرب آسیا اساسا قدرت در چهار دولت ایران، لبنان، عراق و رژیمصهیونیستی در گردش است. از این میان لبنان که کشور کوچکی بوده و رژیمصهیونیستی نیز فاقد پیوستگی با منطقه است. در این میان ایران و عراق دارای پیوستگیها با منطقه هستند. عراق بهدلیل گردش نخبگان که در سطحی بالاتر از ترکیهای قرار دارد، میتواند وجهه دموکراسی این کشور را خدشهدار کند. در دودهه اخیر درحالیکه دولت و نهادهای قدرت عراقی دستبهدست شدهاند، اردوغان سیطره کاملی بر تمام ارکان ترکیه داشته است.
۱۰. سرکوب جدی کردها
در ترکیه ۲۵ تا ۳۰ میلیون کرد وجود دارد که دستکم ۳۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. هرچند تمام این کردها در جنوب شرق این کشور زندگی نمیکنند، بهگونهای که استانبول میزبان بیشترین کرد در میان شهرهای ترکیه است، اما ۱۲ استان کردنشین در جنوب شرق آن وجود دارد.
این درحالی است که کردها قومی ایرانیتبار بهحساب میآیند و بخش شیعه آن حتی با بدنه اصلی ایران همبستگی مذهبی دارند اما در ترکیه ملیگرایی ترکی در ضدیت کامل با قومیت کرد قرار دارد.
این مساله نشان میدهد معضل کردی که در ایران نیز ظهور و بروزهایی مداوم داشته، باقدرت و شدتی چندین برابر بیشتر در ترکیه در جریان است. از این رو کردها مشکلی جدی برای تمامیت ارضی ترکیه هستند.
ابزارهای عراق برای ایجاد بازدارندگی دربرابر ارتش ترکیه
نگاه به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت ترکیه در عراق نشان میدهد آنکارا برنامهای پیگیرانه برای مداخله در شمال این کشور دارد. از این رو مماشات با آنکارا نمیتواند راهحل مناسبی برای بغداد باشد. بااینحال مقابله با ترکیه برای عراق بیهزینه نیز نخواهد بود. قدرت نظامی ترکیه و ثبات سیاسی آن با عراق که از بیثباتی سیاسی رنج میبرد و ارتشی چندتکه دارد قابلقیاس نیست، بهگونهای که بخشهایی از نیروهای مسلح عراق مانند نیروهای مبارزه با تروریسم بیشتر از آنکه گوش به فرمان دولت عراق باشند، مجری اوامر دولت آمریکا هستند.
علیرغم چنین وضعیت بغرنجی در عراق، آنها دستکم دوبار نیروهای آمریکایی را در جغرافیایی خود شکست دادهاند. این مساله نشان میدهد بهکارگیری راهبردهای مناسب میتواند منجر به شکست ترکیه شود که بهمراتب قدرت کمتری نسبت به آمریکا دارد. در ادامه به تعدادی از راهحلهایی که عراق میتواند از طریق آنها ترکیه را شکست دهد، آمده است. باید توجه داشت برخی چنین راهحلهایی که ساده مینمایند، توسط عراق درحال پیگیری هستند.
۱. تشکیل گروههای مقاومت از میان مردم محلی
حشدالشعبی که از دوران اشغالگری داعش در برخی نواحی شمال عراق مانند سنجار مستقر شده، در این مناطق دست به ایجاد یگانهای نظامی بومی زده است. چنین یگانهایی سد محکمی درباره هرگونه تجاوزی بهحساب میآیند. اگر عراق بکوشد مقاومت مردمی را در برابر ترکیه گسترش دهد، مقابله مسلحانه نقطهبهنقطه در برابر ارتش ترکیه میتواند آنکارا را وارد باتلاق کند.
۲. استقرار ارتش عراق و حشدالشعبی در مناطق شمالی
در سال ۲۰۱۴ نیروی زمینی ارتش عراق دارای ۲۷۰ هزار نیرو بود که درحالحاضر بهنظر نمیرسد کمتر از این میزان باشد. با توجه به آنکه عراق فاقد نیروی دریایی موثر و همچنین دارای یک نیروی هوایی بسیار کوچک است، نیروی زمینی تقریبا تمامی دارایی ارتش آن بهشمار میرود. نیروهای مسلح عراق همچنین شامل بیش از ۳۰۰ هزار نیروی پلیس و انتظامی میشوند. از این رو بغداد دستکم دارای ۶۰۰ هزار نیروی نظامی در دو شاخه ارتش و پلیس است، همچنین حشدالشعبی بهعنوان شاخه دیگری از نیروهای مسلح عراق از دستکم ۱۵۰ هزار نیرو بهره میبرد که تمام آنها به شاخه زمینی تعلق دارند. این مساله نشان میدهد عراق از ۴۲۰ هزار نیروی نظامی در حوزه زمینی بهره میگیرد.
درحالحاضر که ناتوانی دولت اقلیم در جلوگیری از تجاوزهای ارتش ترکیه مشخص شده، دولت مرکزی باید اقدام به استقرار نیروها و ادوات نظامی خود در شمال این کشور کند. اگر اربیل با این اقدام مخالفت کرده یا حتی دست به مقابله بزند، نقش مخرب آن بیشازپیش آشکار شده و زمینههای برخورد با اقلیم فراهم میشود، زیرا اقلیم با سیاست فعلی خود یکی از عوامل پیشروی ترکیه در خاک عراق است.
۳. مسدودسازی مسیر تجاری شمال به جنوب
میزان صادرات ترکیه به عراق در سال ۲۰۲۱ چیزی در حدود ۱۱,۱ میلیارد دلار بوده که معادل ۴ درصد از کل صادرات ترکیه است. عراق برای مواجهه با ترکیه میتواند در چندین سناریو به مقابله با آنکارا برخیزد. در کمترین سطح اعمال تعرفههای گمرکی و ممنوعیت واردات چند قلم کالای غیرلازم از این کشور است؛ کالاهایی که عراق به آنها نیازی حیاتی ندارد اما میتواند از درآمدهای ترکیه بکاهد. همچنین از آنجا که کالاهای ترکیه از مسیرهای شمالی وارد عراق میشوند، بغداد میتواند با استناد به عملیات نظامی آنکارا در این مناطق اقدام به مسدودسازی جادههای مواصلاتی در این منطقه کند.
یک اقدام دیگر نیز میتواند اولتیماتومی به ترکیه باشد که بر مبنای آن در برابر هرماه حضور ترکیه در شمال عراق، بغداد میزان واردات خود از این کشور را چند درصد کاهش خواهد داد.
۴. بستن دفاتر تجاری ترکیه
شرکتهای خصوصی ترکیهای سرمایهگذاریهای کلانی در عراق داشتهاند. یکی از حوزههای شاخص چنین سرمایهگذاریهایی صنعت غذایی عراق و همچنین رستورانها و بستنیفروشیهای زنجیرهای است. عراق میتواند برخوردی فعالانه با شبکه تجاری ترکیه در این حوزه داشته باشد و چنین اقدامی میتواند منجر به فشار بازرگانان ترک به دولتشان شود.
۵. فعال شدن در مجامع بینالمللی و منطقهای علیه ترکیه
دولت عراق باید ضمن شکایت به شورای امنیت علیه ترکیه، میتواند از اعضای نزدیک به خود در این شورا ازجمله کشورهای عرب درخواست کند پیشنویسهایی جهت صدور قطعنامه محکومیت اشغالگری و تجاوزهای ترکیه در اختیار اعضای شورای امنیت قرار دهند. بغداد همچنین میتواند در رایزنی با کشورهای عربی و اسلامی دست به فراخوان هماهنگ سفرا یا کاهش اعضای دفاتر سیاسی خود در آنکارا بزنند. همچنین یک اقدام دیگر شکایت از مقامات ترکیهای به دادگاههای بینالمللی برای پیگرد افراد مسئول در جنایت رخداده در عراق است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب