پنجشنبه گذشته، «مقتدی صدر» رهبر جریان صدر عراق اعلام کرد که در
انتخابات زودهنگام پارلمانی پیش رو شرکت نخواهد کرد. این اعلام که با واکنشها و
تحلیلهای گوناگونی از سوی نخبگان سیاسی عراقی و رسانههای ملی و منطقهای مواجه
شد، میتواند در تحولات ماههای اخیر عراق ازجمله انتخابات پارلمانی در اکتبر سال
جاری، تأثیرات بسیاری داشته باشد. نوشتار پیش رو به چند نکته درباره این رویداد و
حواشی آن اشاره میکند که در ادامه میآید:
۱- اینکه اعلام انصراف مقتدی از مشارکت در انتخابات، جنبه
تاکتیکی دارد یا تصمیمی بدون تغییر خواهد بود، در آینده مشخص میشود. از سوی دیگر
اساساً در مقطع فعلی امکان انصراف از انتخابات پارلمانی وجود ندارد و سخنگوی
کمیساریای عالی مستقل انتخابات نیز تأکید کرده که پس از تایید نهایی لیستها و
نامزدهای انتخاباتی، امکان انصراف نیست. با وجود این، مقتدی نشان داده در بازههای
گوناگون، تصمیمات خود را تغییر میدهد و به همین دلیل از هماکنون نمیتوان نظر
قاطعی درباره اقدام پرحاشیه صدر مطرح کرد. آنچه اما میتوان به آن اشاره کرد، غلبه
وجه تاکتیکی و رسانهای این اقدام نسبت به سایر وجوه است. بهویژه اینکه در ماههای
اخیر تاحدودی هاله تقدس مقتدی شکسته شده است که نمونههای آن را میتوان در
اعتراضات ناصریه و همچنین فضای مجازی عراق مشاهده کرد.
۲- در ماههای اخیر روند انتقادات به عملکرد وزرا و
مسئولانی که وابسته به جریان صدر هستند، افزایش چشمگیری داشته است. مخالفان، بخشی
از مسئولیت فعلی و پیشین درباره نابسامانی در وضعیت برقرسانی عراق را متوجه
وزاریی دانستهاند که سهمیه صدریها در دولت بودهاند. علاوه بر این، در آتشسوزی
بیمارستان ابن الخطیب نیز صدریها در مظان اتهام بودند و از نخستین ساعات وقوع این
انفجار، موج انتقادات علیه آنها در فضای سیاسی و رسانهای عراق آغاز شد که تشرینیها
پیشگام این حملات بودند. در حادثه آتشسوزی بیمارستانی در ناصریه نیز انتقادات
علیه صدریها بالا گرفت. بنابراین در هفتههای اخیر، جریان صدر در معرض حملات
رسانهای فراوانی قرار داشته است و از اینرو یک وجه احتمالی موضع اخیر مقتدی را
میتوان به حاشیه بردن انتقادات اخیر از جریان متبوعش ارزیابی کرد.
۳- یکی از مهمترین مواضعی که صدر در سخنان اخیر خود بیان
کرد، اعلام عدم حمایت از دولت فعلی بود. صدر با انتقاد از گروهها و جریانهای
سیاسی عراقی، گفت: «از همه کسانی که در دولت فعلی و آینده به ما اعلام وابستگی میکنند،
برائت میجویم». درنتیجه به نظر میرسد موضع اخیر مقتدی را میتوان آغاز شکاف جدی
میان وی و مصطفی الکاظمی دانست. چهاینکه تاکنون مهمترین حامی الکاظمی در تحولات
گوناگون، جریان صدر بوده است. شاید بخشی از دلایل این موضع مقتدی را بتوان در عزل
و نصبهای اخیر آقای نخستوزیر دنبال کرد. پس از آتشسوزی بیمارستانی در ناصریه،
الکاظمی مدیر اداره بهداشت ذی قار را که فردی نزدیک به جریان صدر بود، برکنار و به
جای او چهرهای نزدیک به ائتلاف فتح را منصوب کرد. همچنین به نظر میرسد وزارت
بهداشت به صفاء الحسینی، از مدیران نزدیک به عتبات مقدسه در کربلاء برسد که
طبیعتاً مطلوبیت صدریها نیست. ازسوی دیگر پس از درخواست صفحه نزدیک به مقتدی در
توییتر برای عزل استاندار ذیقار، نهتنها چنین درخواستی محقق نشد، بلکه استاندار
اعلام کرد تنها با دستور نخستوزیر کنار خواهد رفت. بنابراین به نظر میرسد سناریو
حمایت مقتدی از نخستوزیری الکاظمی در انتخابات پیش رو، با دشواریهایی روبهرو
شده است.
۴- پس از اعلام کنارهگیری مقتدی از انتخابات و انصراف
تعداد زیادی از نامزدهای انتخاباتی «کتله الصدریه»، بسیاری از چهرههای سیاسی
عراقی با تجلیل از جایگاه مقتدی، از وی خواستند تا همچنان در کارزار انتخابات باقی
بماند. الکاظمی ازجمله این افراد بود. الحلبوسی و ابومازن نیز از مقتدی خواستند از
تصمیم خود بازگردد. عمار الحکیم نیز واکنش مشابهی نشان داد. از میان چهرههای
نزدیک به مقاومت نیز، ابوآلاءالولایی با انتشار توییتی مقتدی را ستود. اگرچه ریشهها
و دلایل چنین اظهاراتی بعضاً متفاوت است، اما به نظر میرسد یک درک مشترک میان
بیشتر بازیگران سیاسی عراق وجود دارد و آن اینکه بدون مشارکت و همراهی مقتدی،
امکان شکلگیری، ثبات و تداوم فعالیت هر دولتی دشوار است. نخستوزیرانی مانند
عبدالمهدی که با موافقت و همراهی صدر به قدرت رسیدند، پس از مدتی مورد غضب وی قرار
گرفتند؛ چهرسد به دولتی که بدون همراهی وی بر کرسی قدرت بنشیند. البته احتمالا
نوری المالکی چنین درکی نداشته باشد؛ یا حداقل در گذشته نظر دیگری داشته و به همین
دلیل تاکنون واکنشی به انصراف مقتدی نشان نداده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب