در هفته گذشته رژیم صهیونیستی و آمریکا با دیپلماتهای ارشد بحرین، امارات و مراکش دیدار کردند؛ دیداری چندجانبه که در نوع خود بی سابقه است. پیش از این کشورهای عربی با وجود رابطه پنهان خود با رژیم صهیونیستی تمایلی به علنی کردن این رابطه نداشتند و اکنون با شکلگیری روند عادی سازی روابط با این رژیم، آنها در این مسیر بی پروا عمل میکنند.
به دنبال این نشست چندین پرسش اساسی مطرح می شود که پاسخ به آنها در درک روند تحولات سیاسی غرب آسیا بسیار ضروری است. یکی از نخستین نکات این است که چه اتفاقی موجب شده کشورهای عربی به راحتی به دنبال عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی باشند؟ پرسش اساسی دیگر نیز این است که هدف از برگزاری این نشست چیست و اتحاد شکل گرفته توسط کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به دنبال چیست؟
در پاسخ به پرسش نخست باید گفت کشورهای عربی در دهههای گذشته همواره نگران واکنش جامعه داخلی خود نسبت به روابط با رژیم صهیونیستی بودند. موج شدید ضدیت با رژیم صهیونیستی در جامعه عربی در طول دهههای گذشته به شدت پررنگ بود، ولی به مرور زمان جامعه عربی دچار تغییر در گرایش خود نسبت به رژیم صهیونیستی شد.
این تغییر اساساً ارتباطی به نفوذ تل آویو در جامعه عربی ندارد، بلکه مسئله اساسی این است که چندین دهه عدم عملگرایی اعراب درباره مسئله فلسطین، مسئله فلسطین را تبدیل به مسئلهای حاشیهای برای جامعه عربی کرده است. به صورتی که گویا این مسئله قابل حل نیست.
جامعه عربی نیز در همین رویکرد وجود رژیم صهیونیستی را پذیرفته و حساسیتی نسبت به روابط دولتهای خود با این رژیم ندارند. این امر موجب شده کشورهای عربی که پیش از این روابط پنهان با رژیم صهیونیستی داشتند در سایه طرح های منطقه ای آمریکا ارتباطات خود با این رژیم را علنی کنند.
مسئله ارتباط با رژیم صهیونیستی دیگر در کشورهای عربی مسئلهای حساسیت زا نیست. جامعه عربی در طول سالهای گذشته به شدت سیاستزدایی شده است. جامعه دیگر درگیر مسئله فلسطین نیست و از سوی دیگر در طول بحرانهای شکل گرفته در کشورهای عربی و شکلگیری داعش انرژی سیاسی و عملگرای موجود در این جوامع بهشدت کاهش یافته است.
تحت این شرایط پرسش دوم که باید به آن پاسخ داده شود، این است که هدف از برگزاری این نشست چیست؟
آنچه واضح است این است که ایران در مرکز این نشست قرار دارد. با توجه به کاهش نقش آمریکا در منطقه و درگیر شدنش در مسائل بین المللی همچون مخاصمه روسیه و اوکراین و مسئله چین، کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی موضوع مشترکی پیدا کرده اند که میتوانند درباره آن گفتمان امنیتی خود را شکل دهند و در قالب یک اتحاد عمل کنند.
این اتحاد نگرانی ویژه ای نسبت به جمهوری اسلامی و اهداف منطقه ای آن دارد و تاکنون نیز با توجه به عملکرد ایران در منطقه از نقش تهران آسیب پذیر بودهاند. حال آنها به دنبال این هستند از طریق این اتحاد کاهش نقش آمریکا در منطقه را جبران کنند و از سوی دیگر ممکن است اهداف تهاجمی تری را نیز مورد برنامه ریزی قرار دهند.
به ویژه اینکه با مخاصمه بین روسیه و اوکراین و شباهت میان سیستمهای آفندی و پدافندی ایران و روسیه، اکنون برآورد دشمنان جمهوری اسلامی وجود دارد که چنین آسیب پذیری نیز در ساختار نظامی ایران وجود دارد. از این رو و با توجه به فشار پرونده هستهای و مذاکرات موجود، این احتمال وجود دارد که آنها به دنبال طرح ریزی یک برنامه تهاجمی یا محدود کننده گسترده علیه جمهوری اسلامی باشند.
از این رو باید تلاش کرد روابط کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به صورت حساسی دنبال شود و نسبت به تحرکات خصمانه آنها با دقت پاسخ داده شود تا نسبت به تقویت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران اقدامات لازم اتخاذ شوند.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب