نگاهی به تاثیرگذاری انصارالله در عرصه سیاسی اجتماعی یمن پس از انقلاب 16

نگاهی به تاثیرگذاری انصارالله در عرصه سیاسی اجتماعی یمن پس از انقلاب

 آگاهی روزافرون شیعیان از موقعیت خویش درسایه افزایش سطح تحصیلات، گسترش فناوری ارتباطات و جامعه شبکه‌ای شیعیان باعث شده آنان به خودآگاهی جمعی نیز برسند. این خودآگاهی باعث شده شیعیان با ایجاد احزاب، گروه‌ها و سازمان‌هایی در راستای رسیدن به جایگاه حقیقی خویش دست به فعالیت سیاسی بزنند. همچنین بازگشت به اسلام مهمترین هدف این گروه‌ها و سازمان‌ها بوده است و اکثر قریب به اتفاق بر این ادعا استوارند که دوری از اسلام ناب باعث افول جامعه اسلامی شده است. جنبش‌های شیعی که شاخه‌ای از جنبش‌های اجتماعی به شمار می‌روند از جمله فراگیرترین و موثرترین حرکت‌های مردمی هستند که در راستای احیا و استقرار اندیشه‌های تشیع و مبارزه با حکومت‌های فاسد زمان، که آن‌ها را غاصب حاکمیت اسلامی می‌دانند، به پا خاسته‌اند و محرومیت‌های اقتصادی و سیاسی که بر شیعیان اعمال شده عاملی مهم در تسریع این حرکت‌ها به حساب می‌آیند. این دشواری‌های اجتماعی که همواره بر زندگی شیعیان حکم فرما بوده است هیچگاه نتوانسته تاثیر آنان را بر وقایع سیاسی و اجتماعی خنثی کند. این جنبش‌ها که خواهان تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی_اجتماعی جوامع خویش هستند دائما در دوجبهه به مبارزه بر می‌خیزند. از یکسو برای پاک کردن جامعه خویش تلاش می‌کنند و سازمان‌ها و تشکیلات موجود را که به نظر آن‌ها شایسته اسلام ناب و راستین نیستند را به چالش می‌کشند و از سوی دیگر بر ضد حکومت‌های دست نشانده امپریالیسم غربی، استعماری وغاصب مبارزه می‌کنند.
در حوزه اهداف، تمامی آنچه که جنبش‌های اسلامی بطور عام دنبال می‌کنند و جز آموزه‌های اسلامی قلمداد می‌شود از جمله مبارزه با استعمار، تغییر و اصلاح حاکمیت‌های سیاسی، رد سازش با رژیم صهیونیستی، مبارزه با تسلط فرهنگ و اندیشه‌های غربی، احیای اندیشه‌های دینی اسلامی و اجرای آن در سطح جامعه و اتحاد جهان اسلام، اهداف جنبش‌های شیعی نیز به شمار می‌روند؛ چرا که یک جنبش اسلامی نمی‌تواند از نظر هدف محدود باشد؛ زیرا اسلام در ذات خود یک کل تجزیه ناپذیر است. اما برخی اهداف خاص در برنامه جنبش‌های شیعی و از رویکردهای این مذهب نشات می‌گیرد از جمله احیای ارزش‌های اسلامی بر مبنای امامان شیعه، آمادگی برای ظهور منجی، عقیده به غصب خلافت الهی و واقعه کربلا است.
با این پیشینه در ادامه نگاهی به تاثیرگذاری انصارالله یمن در جامعه یمن پس از بیداری اسلامی و انقلاب یمن خواهیم انداخت.
انقلاب در یمن متاثر از موج‌های انقلابی تونس و مصر در فوریه ۲۰۱۱ آغاز و در ۱۱ فوریه در جمعه خشم به اوج خود رسید. مردم معترض به حکومت عبدالله صالح، در صنعا به خیابان‌‌ها آمدند و خواستار استعفای او از مقام ریاست جهوری شدند. تا پیش از وقوع بیداری اسلامی، بواسطه فشارهای حکومت، انصارالله در تصمیم سازی‌ها در حاشیه قرار داده می شد. اما در جریان انقلاب، انصارالله به نسبت فعال شد. در فوریه ۲۰۱۱ و درسخنرانی‌های بعد از آن عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله، حمایت خود از خواسته‌های مردم را اعلام نمود و هواداران جنبش را به محلق شدن به حرکت سراسری مردم دعوت و تشویق کرد. با گذشت زمان جنبش انصارالله با طرح مطالباتشان در کنار در نظر گرفتن و تناسب داشتن با نیازهای مردم باعث اقبال عمومی شد. جنبش انصارالله با مطالبه رفع تبعیض اقتصادی_ اجتماعی، حفاظت از یمن واحد و پیشرفته، برقراری عدالت و توزیع صحیح قدرت و ثروت، توجه حکومت به ارزش‌های واقعی جهان اسلام، ایفای نقش پر رنگ تر یمن در مناسبات منطقه، اعطای آزادی‌های مذهبی به پیروان زیدیه و حفظ استقلال ملی و کوتاه کردن دست سعودی و وهابیت از یمن نقشش در عرصه سیاسی جدی تر شد. همچنین آنان ضمن حضور در تظاهرات مردمی، محور اصلی مطالبه خود را سرنگونی رژیم صالح قرار داد. مجموعه تمامی این موارد باعث شد انصارالله متمایز از دیگرسازمان‌ها وگروه‌های یمنی باشد. به عبارت دیگر سوابق و عملکرد مثبت جنبش انصارالله و ناکارآمدی سایر جریان‌ها از سویی دیگر، به انصارالله وجهه‌ی رهبری سیاسی بخشید و بسیاری از قبایل یمن اعم از شیعیان و اهل سنت به این جریان اعتماد کاملی پیدا کردند.
در این راستا از تاثیرات سیاسی_ اجتماعی متاثر از عملکرد جنبش انصارالله که به روشنی می‌توان از آن سخن گفت چنین است که در برقراری امنیت در سال‌های پس از بیداری اسلامی و انقلاب یمن و بدلیل هرج و مرج پیش آمده در یمن سیر مهاجرت به مناطق تحت کنترل انصارالله که مطلوب اداره می‌شد، از جانب مردم شدت گرفت. فعالیت‌های گروه‌های تروریستی در مناطقی که انصارالله حضور کمتر دارند یا اصلا حضور ندارند خود شاهدی بر تاثیرگذاری بیشتر جنبش انصارالله است. از دیگر تاثیرات این جنبش بر وضعیت اجتماعی یمن تلاش مداوم برای مقابله با معضلات اجتماعی، از جمله فقر فرهنگی و بی سوادی از جمله اقدامات جدی جنبش برای ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه بوده و انصارالله با تشکیل کلاس‌های آموزشی برای اقشار مختلف مردم بویژه جوانان و نوجوانان و بهره گیری از ابزار رسانه‌ای بویژه فضای مجازی و شبکه المسیره در مسیر کاهش فقر فرهنگی گام برداشته است و بر می‌دارد. تاثیر دیگری که می‌توان برشمرد تلاش‌های دائمی انصارالله برای نیل به اتحاد ملی و همگرایی میان گروه‌های مختلف بود که موثر واقع شد. جنبش توانست بر شکاف‌های اجتماعی یمن، از جمله شکاف‌های مذهبی، قبایلی و جغرافیایی غلبه نماید. مثلا در جریان گفت و گو‌های ملی ۶ نفر از ۳۵ نماینده انصارالله شافعی مذهب بودند. در مجموع با تلاش‌های انصارالله، حرکت به سمت اتحاد در عین پذیرش تفاوت‌ها در یمن تا حدودی به یک جریان اجتماعی بدل گشته است. یکی دیگر از تاثیرات جنبش بهبود دیدگاه شهروندان استان‌های جنوبی نسبت به مردم شمال بود. در شرایطی که شکاف اجتماعی شمال جنوبی در یمن وجود داشت، مقابله هم زمان انصارالله در شمال و حرّاک در جنوب با دولت صالح، فرصتی را فراهم آورد تا قدری از نگاه‌های منفی شمالی و جنوبی‌ها نسبت به هم کاسته شود. وجود دشمن مشترک عاملی بود تا در مقاطع مختلف پیام‌های مثبتی میان نیروهای جنوبی و جنبش انصارالله رد و بدل گردد و به ایجاد ذهنیت مثبت منجر شود. لازم به ذکر است اینهایی که در این یادداشت برشمردیم پایان تاثیرگذاری جنبش مذکور نبوده و نیست.
در مجموع باید گفت بیداری اسلامی و رخدادهای پس از آن، برای جنبش انصارالله فرصتی را فراهم آورد تا محدوده فعالیت‌های سیاسی خود را از حوزه محلی به سطح ملی افزایش داده و بدل به نیرومند ترین جنبش سیاسی_اجتماعی در یمن شود. حرکتی که با اقدامات و عملکردش توانست با جذب پشتوانه مردمی تاثیرات قابل توجهی بر جامعه یمنن بگذارد


https://iuvmpress.news/fa/?p=38220

نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب